کد مطلب: ۶۰۴۰۰۰
بازیگر نقش سیروس قایقران در فیلم «پرویزخان» گفت: برای این نقش ۱۷ کیلو کم کردم. کار مهم پرویز دهداری دادن اصالت نه به آدم‌ها که به مجموعه بوده است؛ این که اصالت از روی فرد برداشته و به مجموعه داده شود.

به گزارش مجله خبری نگار،روزبه رئوفی، بازیگر نقش سیروس قایقران در فیلم سینمایی «پرویزخان» ساخته علی ثقفی، اظهار کرد: زمانی که با من تماس گرفتند و نقش را پیشنهاد دادند فیلمنامه را خواندم و از آن بسیار خوشم آمد. چون سیروس قایقران را هم می‌شناختم از این کار و نقش استقبال کردم. پس از آن جلسه‌ای با آقای ثقفی (کارگردان) داشتیم و متن را خواندیم و اتود زدیم و همکاری‌مان شروع شد.

رئوفی ادامه داد: بعد از این که شروع به کار کردیم سختی‌های نقش خودش را نشان داد. من پیش از این فوتبال بازی نکرده بودم و چیزی حدود ۱۷ کیلو اضافه وزن داشتم. علاوه بر این حضور و پست بازی قایقران در تیم ملی خاص بود و به عنوان هافبک وسط بازی متفاوتی داشت. یک مربی فوتبال به نام آقای ایمان‌وند داشتیم که در این پروسه بسیار کمک کردند تا به وزن ایده آل و بازی درست برسم.

این بازیگر سینما افزود: ضمن این که مرحوم قایقران مختصات شخصیتی متفاوتی داشت که برای رسیدن به آن چندبار به بندانزلی رفتم و با دوستانش صحبت کردم تا به جزئیاتی برسم و چند کتاب بود که خواندم و در اینترنت سرچ کردم و اطلاعات را برای خودم دسته‌بندی می‌کردم و با مشورت با آقای سرحدی تلاش کردیم که خطی طراحی کنیم و پیش تولید به این منوال طی شد. در نهایت هم برایم روندی دلچسبی بود، چون خیلی چیز‌ها یاد گرفتم.

وی درباره زمانی که برای کاهش وزن و رسیدن به وزن مناسب برای نقش سیروس قایقران صرف کرده است، بیان کرد: این کار ۲۴ روز طول کشید. مربی برای ما هفته‌ای سه جلسه فوتبال گذاشته بود که بعضی روز‌ها دو نوبت بود و، چون صرف این فوتبال‌ها امکان کاهش وزن نبود خودم هم به صورت مجزا تمرین و برنامه برای کاهش وزن داشتم. رژیم سختی گرفتم که البته اذیت کننده بود و ریزش شدید مو گرفتم و صورتم هم تغییراتی کرد.

رئوفی تصریح کرد: گریم من سنگین بود و روزی حدود سه ساعت و نیم زمان می‌برد، چون فرمو‌های قایقران ریز بود و درست کردن آن زمان می‌برد. بچه‌های گریم دو نفره روی سرم کار می‌کردند.

این بازیگر در پاسخ به این پرسش که بازی در نقش یک شخصیت حقیقی را دچار چه سختی‌ها و ظرافت‌هایی می‌بیند، خاطرنشان کرد: پیش از این تجربه بازی در نقش کاراکتر واقعی را داشتم، اما به نظرم (برای بازیگری خودم) این که نقش مابه ازای واقعی نداشته باشد بهتر است چرا که بیشتر می‌توانم از تخیلم استفاده کنم. ولی در مورد مرحوم قایقران این بازی بسیار سخت بود چرا که هم بسیار سرشناس بود و هم این که تعصب بسیار زیادی روی اوست و ذره‌ای بالا و پایین شدن می‌توانست و می‌تواند که این نقد را رقم بزند که این کاراکتر آنی که باید بوده باشد، نیست.

وی افزود: ضمن این که انزلی چی‌ها بسیار در مورد این کاراکتر وسواس و تعصب دارند و این کار را سخت‌تر هم می‌کند. به همین دلیل چالش این نقش زیاد بود چرا که هرچقدر هم که درباره کاراکتر بخوانی و بدانی بازم هم چیز‌هایی را باید بسازی و کامل نمی‌توانی شخصیت را بشناسی.

رئوفی تاکید کرد: البته آقای ثقفی روی تک تک کاراکتر‌ها و فیلمنامه‌اش مسلط بود و من هر سوالی که داشتم را وقت می‌گذاشتند و به جواب می‌رساندند.

بازیگر نقش سیروس قایقران در پاسخ به این سوال که این شخصیت را چگونه شناخته است، گفت: اوایل که به انزلی می‌رفتم این را دائم می‌شنیدم که قایقران علی‌وار زندگی می‌کرد و بسیار با معرفت بود و از خود گذشتگی زیادی برای مردم و بچه محل‌هایش داشت. این خصوصیات وقتی در مورد کسی گفته می‌شود انگار پای آن آدم از زمین فاصله می‌گیرد و به آسمان می‌رود و از انسان‌های عادی دور و اسطوره می‌شود، اما به جدیت می‌توانم بگویم که سیروس قایقران یک انسان معمولی با اخلاق معمولی بود.

وی ادامه داد: او رفیق باز و با معرفت بود. او یک آدم معمولی مانند همه ما بود. البته که در منطقه خودش بسیار محبوب بود و روی دست می‌بردنش و نکته اینجاست که این روی دست بردن باعث نشد که هرگز خودش را گم کند.

رئوفی تصریح کرد: همیشه تودار بود و حاشیه نداشت. خیلی اندک مصاحبه کرده و اگر جستجو کنید متوجه می‌شوید که بسیار کم صحبت بوده و تلاش نمی‌کرده تا توی چشم باشد، ولی به خاطر حضور درستش جایگاه خوبی داشت.

این بازیگر در مورد واکنش‌های مخاطبان اظهار داشت: تا به امروز بازخورد منفی نگرفته‌ام و این برای خودم بسیار خوشحال کننده است. من در هر سالنی که فیلم را دیدم یا چیز‌هایی که در مورد فیلم خواندم مخاطبان این کاراکتر را دوست داشتند. بازی من در زمین را بسیاری دوست داشتند و غالبا سکانس گل آخر را بسیار تحسین می‌کردند و پلان خاصی که بسیار به آن اشاره شد وقتی بود که سیروس قایقران با کریم باوی با دوچرخه نزد پرویزخان می‌آیند و آن شرمندگی که در نگاهشان بود.

رئوفی گفت: از زمانی که فیلمنامه را خواندم می‌دانستم که با فیلم خوبی روبرو هستم، چون وقتی فیلمنامه درست و ساختار مناسب است اگر در اجرا ضعیف هم باشید درنهایت فیلم خوبی خواهید ساخت. به همین دلیل خروجی فیلم همیشه نقاط ضعف دارد، اما من فیلم را بسیار دوست داشتم و چندین بار فیلم را با آدم‌های مختلف دیده‌ام و هربار بیش از قبل لذت برده ام.

وی خاطرنشان کرد: نقطه مهم فیلم این است که کار برجسته پرویز دهداری دادن اصالت نه به آدم‌ها که به مجموعه بوده؛ این کار و رفتار حتی برای امروز بسیار مهم است؛ این که اصالت از روی فرد برداشته و به مجموعه داده شود و این که کشتی به کجا می‌رسد و نه آدم‌های کشتی.

رئوفی تاکید کرد: بر این اساس وقتی ۱۵ آدم چهره از تیم ملی استعفا می‌دهند، دهداری می‌گوید من به این آدم‌ها و حتی به خودم وابسته نیستم و تیم ملی می‌تواند با آدم‌های جدید دوباره شروع کند و در یک زمان محدود ما می‌توانیم برویم و اتفاقات مهمی را رقم بزنیم و این نه توهین است به آدم‌هایی که رفته‌اند و نه جایزه دادن به آدم‌های جدید است و این کار یک معنا دارد و آن این که اصلا آدم‌ها مهم نیستند و تجمع این‌ها در کنار هم است که اهمیت دارد و این که هرکسی جای خودش باشد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر