به گزارش مجله خبری نگار، برای بسیاری از افراد، موضوع کمبود اعتماد به نفس نبردی هر روزه است. احساسی بهظاهر پایان ناپذیر که میتواند خود را به شکل آنچه روانشناسان «عقده حقارت» نام میگذارند نشان دهد.
اما موضوع اینجاست که روان انسان میتواند فریبنده باشد. در حال که اعتماد به نفس پایین ممکن است برخی را مجبور به پنهان شدن در پستوها کند، برای دیگران داستان کاملاً متفاوت است.
اما چطور میتوانیم تشخیص دهیم که کسی میخواهد عمیقترین و تاریکترین ناامنیها خود را پنهان کند؟
در ادامه ۹ رفتاری را مرور میکنیم که افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند با روشهای افراطی در جهت جبران آن برمیآیند.
اسم گذاشتن روی دیگران، تحقیر، نظرهای توهینآمیز و نطلبیده… این افراد هر کاری میکنند تا دیگران احساس بدی پیدا کنند و خودشان حس برتری داشته باشند.
این یک تاکتیک انحرافی است. روشی نهچندان ظریف برای پنهان کردن ناامنیها و ضعفهای خود با اشاره به ضعفهای دیگران. زیرا این افراد در عمق وجودشان فاقد اعتماد به نفس هستند.
همه ما حداقل یکی از این دوستها داریم: همیشه دیر میرسد، غیرقابل اعتماد است و غیرقابل پیشبینی.
اما جالب اینجاست: هرگز تقصیر آنها نیست. آنها همیشه یک بهانه، یک فرد برای سرزنش یا یک توجیه برای اشتباه خود دارند.
شاید حتی زمانی که تواناییها یا کارهایشان زیر سوال برود حالت تدافعی یا خصمانه به خود بگیرند.
آنها همچنین برای محافظت از خود و عزت نفس شکنندهشان در برابر شکست، کارها را به تعویق میاندازند. از ترس اینکه صلاحیتشتان خدشهدار شود.
زمانی که آدمها اعتماد به نفس ندارند اغلب به دنبال قوت قلب هستند تا از شک و تردید آزاردهنده خود بکاهند. این نیاز به تایید اعتبار میتواند خود را به طرق مختلف نشان دهد.
بهعنوان مثال، بسیاری از افراد همواره تلاش میکنند در مرکز توجه باشند. آنها همیشه بر مکالماتشان با دیگران تسلط دارند، سعی میکنند از بقیه پیشی بگیرند و از هر فرصتی استفاده میکنند تا همه چیز را حول محور خودشان درآورند.
این رفتار توجهطلبانه و بهظاهر جسورانه، روشی است که این افراد به این خاطر انجام میدهند که با اعتماد به نفس به نظر برسند.
همه ما ممکن است گاهی بیش از اندازه اطلاعات شخصی خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذاریم. اما این افراد سالها زمان صرف ساختن شخصیت آنلاین خود میکنند.
ساعتهای گرانقیمت، ماشینهای لوکس، تعطیلات عجیب و غریب و لباسهای برند… آنها زندگی بینقصی را ترسیم میکنند که برای اینکه واقعی باشد زیادی خوب است.
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند اغلب با لاف زدن مداوم در مورد دستاوردها، داراییها یا تواناییهای خود، بیش از حد در صدد جبران آن برمیآیند؛ چه آنلاین و چه آفلاین.
اما تنها چیزی که نیاز است زمان است تا دیگران شروع به دیدن شکافهای داستان زندگی آراسته این افراد کنند.
لازم نیست حتماً ماشین باشد، اما برای داراییهای مادی ارزش زیادی قائل هستند.
درواقع مقدار چیزهایی که آنها دارند و عزت نفسشان بهشدت با هم مرتبط است. بهحدی که اعتبار و احساس کاذب اعتماد به نفسشان را فراهم میکند.
به بیانسادهتر، این افراد بهشدت مادیگرا هستند.
چیزی که آنها را تعریف میکند همین «چیزها» است و به کل هویت آنها تبدیل میشود.
انسانها نمیتوانند خود را با دیگران مقایسه نکنند. این در طبیعت ماست. برای بیشتر افراد این انگیزهای به سمت بهتر شدن است. اما وقتی اعتماد به نفس پایینی دارید میتواند به یک وسواس تبدیل شود؛ و برای کسانی که سعی میکنند بهطور افراطی جبران کنند میتواند کینهتوزانه و مغرضانه باشد.
آنها درگیر شایعات هستند و بیش از حد دیگران را قضاوت میکنند. این باعث میشود احساس بهتری نسبت به نقصهای خود داشته باشند. غافل از اینکه این تلاش تنها آنها را حقیر جلوه میدهد.
کار دیگری که مردم برای جبران کمبود اعتماد به نفس خود انجام میدهند این است که بیش از حد خوب، سخاوتمندانه و سازگار رفتار میکنند.
به عبارت دیگر، آنها افراد مهرطلبی هستند که برای راضی نگهداشتن دیگران خیلی کارها انجام میدهند.
وقتی افراد اعتماد به نفس یا عزت نفس پایینی دارند، اغلب از طرد شدن میترسند. درنتیجه نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح میدهند.
بهعلاوه آنها نمیتوانند «نه» بگویند.
با این حال این رفتار معمولاً منجر به مشکلات بیشتر اعتماد به نفس میشود.
حتماً دور و برتان کسی را دیدهاید که مدام در پی موفقیتهای بیشتر است.
او دائماً به خود فشار میآورد تا «بهترین» باشد. مخصوصاً وقتی نوبت به آن یک چیز میرسد! گویی ذهنی تکبعدی دارد.
مثلاً در نظر بگیرید که چنین فردی عاشق دوچرخهسواری است.
او ساعتها وقت میگذارد تا مهارتهای خود را به حد وسواسگونهای تقویت کند. دائماً در مورد دوچرخه سواری یا دوچرخه صحبت میکند، در تلویزیون مسابقه دوچرخهسواری تماشا میکند و طوری لباس میپوشد که همه متوجه شوند عاشق دوچرخهسواری است.
علاوه بر این، این افراد بهشدت رقابتی هستند و برای خود اهداف غیرواقعی و دستنیافتنی تعیین میکنند.
موضوع اینجاست؛ هنگامی که افراد اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است در یک زمینه بیشازحد به موفقیت دست پیدا کنند تا نقاط ضعف خود در سایر زمینهها را جبران و ارزش خود را ثابت کنند.
این یک مکانیسم دفاعی است. راهی برای کنار آمدن با احساس حقارت.
زندگی برای همه میتواند پرمشغله باشد. اما همیشه یک نفر وجود دارد که ظاهراً سرش از بقیه شلوغتر است. یا حداقل این چیزی است که میخواهد دیگران باور کنند.
آنها مرتب به همه میگویند که چقدر عجله دارند، «پرطرفدار» بودنشان را یادآوری میکنند و از خسته بودن مینالند. اما قضیه این است که همه اینها تنها اغراق است.
آنها میخواهند این تصور را ایجاد کنند که مهمتر از چیزی هستند که واقعاً هستند. زیرا در عمق وجودشان احساس حقارت میکنند.
حقیقت این است که وقتی افراد اعتماد به نفس ندارند، راههایی برای اجتناب از رویارویی با حقیقت پیدا میکنند. با این کار سعی در محافظت از خود دارند، حتی اگر این به معنای جبران افراطی یا دور کردن مردم باشد.
اما در واقع فقط به خودشان دروغ میگویند.
مشکل این است که این نوع رفتار تنها اوضاع را برای آنها بدتر میکند. نتیجه محتمل انزواست، چیزی که میتواند اعتماد به نفس آنها را بیشتر کاهش دهد.
منبع:روزیاتو