به گزارش مجله خبری نگار، حدود یک ماه است که مهران مدیری با تازهترین برنامهاش به نام «اسکار» مهمان مخاطبان شدهاست. این برنامه که یک مسابقه تلویزیونی است، دوشنبهها ساعت ۸ صبح از فیلیمو پخش میشود. ساختار «اسکار» بهاینصورت است که چهار هنرمند در چهار قسمت باید با یکدیگر در بخشهای مختلف رقابت کنند و هرکدام که موفق شد امتیاز بالاتری کسب کند، صاحب اسکار خواهدشد.
مهمانان فصل اول اسکار این بازیگران بودند: الیکا عبدالرزاقی، سحر ولدبیگی، غلامرضا نیکخواه و نصرا... رادش. اما یکی از بخشهای جالبتوجه «اسکار» در قسمت چهارم بخشی بود که مهران مدیری در آن واژههای اصیل و کهن فارسی را به شرکتکنندگان میگفت و از آنها میخواست معنی امروزیشان را بگویند؛ واژههایی مانند «ژاژ»، «لاغ»، «درزن»، «غُرم»، «فانید» و... که متأسفانه شرکتکنندهها معنای واژهها را بهجز یکی دوتای آنها نمیدانستند و نتوانستند امتیاز درخوری کسب کنند. همه واژههایی که در این قسمت از شرکتکنندهها پرسیده شد، در متون نظم و نثر فارسی مانند کلیات سعدی، دیوان شمس، تاریخ بیهقی، شاهنامه فردوسی و... آمدهاست.
واژههایی که مهران مدیری از شرکتکنندهها پرسید، اینها بودند: «ژاژ»، «چشملان»، «لاغ»، «خایسک»، «فانید»، «غُرم»، «عرین»، «سُغبه»، «ریشیدن»، «درزن»، «انباز»، «بُرجاس» و «مولیدن». همه این واژهها جزو واژههای اصیل فارسی است که در متون نظم و فارسی هم آمدهاند.
برای مثال، «ژاژ» گیاهی خودرو و خاردار است که شترها آن را میجوند و «ژاژخایی» کنایه از سخن بیهودهگفتن است. این ترکیب در تاریخ بیهقی آمدهاست. «چشملان» به معنای مردمک چشم است. یکی از معانی واژه «لاغ»، هزل و شوخطبعی است و نظامی گنجوی سروده: «چون گفت بسی فسانه و لاغ/ شد زاغ و نهاد بر دلش داغ». «خایسک» به معنای پتک و چکش است و ملکالشعرا بهار در بیتی آورده: «آیین جهان طبل جفا کوفتن است/ خایسک بلا بر سر ما کوفتن است». سعدی در آثار خود واژه «فانید» را به معنای قند و شکر آوردهاست.
«عَرین» به معنای بیشهزار و جنگل است و «سُغبه» به معنای شیفته و فریفته است و خاقانی در دیوان خود بیتی با این مضمون دارد: «دل سغبه عشق توست با تن مستیز/ و اینک دل و تن تو راست با من مستیز». معنای دیگر واژهها هم از این قرار است: «غرم» به معنای میش کوهی، «درزن» به معنای «سوزن»، «ریشیدن» به معنای فروریختن، پاشیدن، ریختن، «برجاس» به معنای نشانه و هدف، «مولیدن» به معنای درنگ کردن و «انباز» به معنای شریک و همتا.
تقریباً هر چهارشرکتکننده «اسکار» به محض شنیدن واژهها میخندیدند و تصور میکردند مهران مدیری واژهای مندرآوردی را به آنها گفتهاست و شروع میکردند به شوخیکردن و طنزپردازی درباره آنها. درحالیکه بخش زیادی از این واژهها هنوز هم در گویشها و لهجههای زبان فارسی در مناطق مختلف ایران، بهویژه خراسان بر زبان مردم جاریاست؛ واژههایی مانند «سره»، «انباز»، «غُرم»، «فانید»، «چشملان» و....
منبع: خراسان