کد مطلب: ۵۴۴۰۳۸

سفر اسطوره‌ای «رستم» به سرخس

شرح حکیم توس از تکاپو‌های پهلوان شاهنامه در یکی از شهرستان‌های خراسان رضوی امروز

به گزارش مجله خبری نگار، شیرینی هر اثر ادبی زمانی بیشتر می‌شود که خواننده اثر آگاهی یابد مکان‌هایی که در آن آمده، دقیقاً در چه نقطه‌ای و در کدام کشور‌ها قرار گرفته‌اند. حالا تصور کنید اثری را می‌خوانید که هزار سال پیش خلق شده و نام مکان‌های زیادی در آن بیان شده که این مکان‌ها هنوز در روزگار ما وجود دارند. یکی از خوشبختی‌های ما ایرانیان می‌تواند این باشد که برای پیدا کردن چنین اثری یا دیدن این مکان‌ها نیاز نیست به کشوری دور سفر کنیم یا به زبان دیگری مسلط شویم، زیرا یکی از بزرگ‌ترین آثاری که با این مشخصات خلق شده شاهنامه فردوسی است. در این کتاب از مکان‌های زیادی در ایران با جغرافیای کنونی یا جغرافیای ایران باستان نام برده شده است. در این شماره نیز به سراغ شهرستان «سرخس» در خراسان رضوی رفته‌ایم و از حضور رستم و دیگر شخصیت‌های شاهنامه در این بخش از سرزمین ایران، روایت‌هایی را پیش روی شما قرار داده‌ایم.

رستم و افراسیاب در سرخس

اگرچه پیرامون شهر سرخس یکی از ستیزگاه‌های مهم ایران و توران بوده، نام سرخس دو بار در شاهنامه آمده است. اولین بار در زمان کیکاووس و آغاز داستان رستم و هفت گردان، فردوسی می‌گوید که رستم و تعدادی دیگر از پهلوانان و سالاران ایرانی بعد از برگزاری جشنی در محل «نوند» که آتشکده «برزین مهر» هم در آن جا بوده است، قصد شکار در نخجیرگاه افراسیاب را کردند و از این رو، پا به قلمرو تحت تصرف افراسیاب در اطراف سرخس نهادند.

شنیدم که روزی گو پیلتن

یکی سور کرد از در انجمن

به جایی کجا نام او بد نوند

بدوی اندرون کاخ‌های بلند

کجا آذر برز برزین کنون

بدانجا فروزد همی رهنمون

بزرگان ایران بدان بزمگاه

شدند انجمن نامور یک سپاه

چو طوس و چو گودرز کشوادگان

چو بهرام و، چون گیو آزادگان

به مستی چنین گفت یک روز گیو

به رستم که‌ای نامبردار نیو

گر ایدونک رأی شکار آیدت

که یوزی شکاری به کار آیدت

به نخجیرگاه رد افراسیاب

بپوشیم تابان رخ آفتاب.

بر آن دشت توران شکاری کنیم

که اندر جهان یادگاری کنیم.

سحرگه که از خواب برخاستند

بر آن آرزو رفتن آراستند

برفتند با یوز و بازان و مهد

گرازنده و شاد تا رود شهد

به نخجیرگاه رد افراسیاب

به یک دست رودابد و رود آب

دگر سو سرخس و بیابانش پیش

گله گشته بر دشت آهو و میش

همه دشت پر خرگه و خیمه بود

از انبوه آهو سراسیمه بود

در ابیات فوق غرض از سرخس بدون تردید همان شهر نامی شرق خراسان است که اکنون تبدیل به دو شهر سرخس ایران و ترکمنستان (در دو طرف رود تجن - کاس رود) شده است. رود «شهد» هم همان «هریرود» است. رودابد نیز ظاهراً صورت دیگری از زورابد یا «زورآباد» صالح آباد کنونی در جنوب سرخس است.

تورانیان در سرخس

از زمان کشته شدن «نوذر» در «دهستان» توسط افراسیاب و پیشروی تورانیان تا «خوارری» (طبق متون برکه یا مرغزاری است در دشت ری که افراسیاب بار اول زمانی که ری را مرکز فرماندهی یا پایتخت خویش قرار داده بود به این نقطه رجوع می‌کند) و انعقاد عهدنامه مرزی میان ایران و توران در زمان «زو» با این شرط که رودابد و شیر و مرز تور (کوه‌های مزدوران کنونی) در جنوب غرب سرخس نقاط مرزی ایران و توران باشند تا جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب و ورود سپاه ایران به توران زمین از سرخس تا رود جیحون (یعنی بخش عمده کشور کنونی ترکمنستان) جزو قلمرو تورانیان بوده کما این‌که «طوس بن نوذر» در لشکرکشی به توران در محل کلات به «فرود» برخورده که مرزبان توران بوده است. بدین سبب در فاصله مزبور که آغاز پادشاهی «زو طهماسب» تا «کیکاووس» و جنگ بزرگ با سالاری کیخسرو را شامل می‌شود، سرخس نیز در تصرف تورانیان بوده لذا بیشه‌های جنوب آن شورلق و ... «نخجیرگاه رد افراسیاب» خوانده شده است.

داستان نخجیرگاه باستانی سرخس

بار دیگری که در شاهنامه از حدود سرخس یادشده (البته بدون ذکر نام این شهر) در آغاز داستان سیاوش است که طوس و گیو و گودرز برای نخجیر گور (شکار گورخر) به دشت دغوی در نزدیکی مرز سواران تور رفته‌اند و دختری را که بعداً همسر کیکاووس و مادر سیاوش شده پیداکرده‌اند. ظاهراً شکارگاه مزبور در اطراف سرخس (احتمالاً حاشیه هریرود - رود شهد) بوده است. دومین یادکرد صریح از سرخس در داستان فرود است که طوس پس از عبور از کلات و کاسه رود تجن کنونی و تخریب گرو گرد در نزدیکی مرو مورد حمله پیران ویسه قرار گرفت و به نزدیکی سرخس عقب‌نشینی کرد. به‌گونه‌ای که وقتی پیران خود را به مرو و نزدیکی گرو گرد رسانید و از احوال طوس و لشکرش آگاهی کسب کرد، به او گفتند

میان سرخس است و باورد، طوس

ز باورد برخاست آوای کوس

اشتباه مصححان درباره طوس

متاسفانه استاد دکتر خالقی و نیز مصححان مسکو «طوس» این بیت را نام جایی تلقی کرده‌اند. درحالی‌که منظور شخص طوس است، چون گرو گرد که در نزدیکی مرو بود، نمی‌تواند میان سرخس و باورد و طوس یا بدتر از آن «میان سرخس و نزدیک طوس» باشد.
پس از شکست طوس و عقب‌نشینی وی و سپاهش از گرو گرد به‌طرف ایران، تورانیان ایشان را تعقیب کردند و سه جنگ دیگر به نام‌های کاسه رود و پشن و لاون میان طرفین درگرفت که محل دو جنگ اخیر کنار رود شهد و مجاور آن کوه «هماون» در حدود جنوب سرخس بوده است. متعاقباً هم تورانیان با سالاری «کاموس کشانی» تعقیب ایرانیان را ادامه دادند. بعد هم جنگ یازده رخ در گنابد (گناباد خراسان) میان گودرز و پیران روی داد که پیروزی از آن ایرانیان شد. آن گاه کیخسرو طی جنگ بزرگ به قلب توران یورش برد و سرخس دیگر بار جزو قلمرو حکومت ایرانیان شد. سرخس از شهر‌های کهن‌سال ایران و خراسان است. بعضی بنای آن را به سرخس بن گودرز نسبت داده‌اند بعضی هم به افراسیاب.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر