به گزارش مجله خبری نگار،این پست از یک عکس، یک اسکرین شات از یک پیام متنی و یک ویدیو از بازی این دو با هم تشکیل شده است که یاد آور دنیای آنها و جادویی است که در مجموعه «دوستان» وجود داشت.
او این پست را شروع کرد: خداحافظی با متی ما موجی دیوانه کننده از احساسات بود که قبلا هرگز آن را تجربه نکرده بودم. همه ما در مقطعی از زندگی خود از دست دادن را تجربه میکنیم. از دست دادن زندگی یا از دست دادن عشق. اینکه بتوانید واقعاً در این غم بنشینید، به شما این امکان را میدهد که لحظات شادی و سپاسگزاری را به خاطر داشتن کسی که تا این حد عمیق دوست دارید، احساس کنید؛ و ما او را عمیقا دوست داشتیم.
او بخشی از DNA ما بود. ما همیشه ۶ نفر بودیم. این خانواده برگزیدهای بود که مسیر ما را برای همیشه تغییر داد. برای متی، او میدانست که دوست دارد مردم را بخنداند. همانطور که خودش گفت، اگر “خنده” را نمیشنید، فکر میکرد که میمیرد. زندگی او به معنای واقعی کلمه به آن بستگی داشت؛ و پسر آیا او در انجام این کار موفق شد. او همه ما را به خنده انداخت. در چند هفته گذشته، متن هایمان را برای یکدیگر میریختم. خندیدن و گریه کردن و دوباره خندیدن. من آنها را برای همیشه و همیشه نگه خواهم داشت. یک متنی پیدا کردم که یک روز از ناکجا آباد برایم فرستاد. همه چیز را میگوید.
او نوشت. این پیامک عکسی از آنیستون را نشان میدهد که به چیزی که پری میگفت میخندد، و متنی از خود پری که در آن نوشته شده بود: خنداندن تو روز من را ساخت.
آنیستون این پست را با به اشتراک گذاشتن یک پیام شخصی برای پری به پایان رساند. متی، من تو را خیلی دوست دارم و میدانم که اکنون کاملاً در آرامش و بدون هیچ دردی هستی. من هر روز با شما صحبت میکنم … گاهی اوقات تقریباً میتوانم بشنوم که میگویید “می توانید دیوانهتر باشید؟ ” برادر کوچولو استراحت کن تو همیشه روزم را ساختی.