کد مطلب: ۴۷۱۰۷۳
۲۲ تير ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۵

میم مثل مادر، تصویر زن در سینمای ایران

این روزها، نخستین جشنواره «حوا» در حال برگزاری است؛ جشنواره‌ای که برای پررنگ شدن حضور و نقش زنان در سینمای ایران شکل گرفته، اقدامی که تشویقی برای ترمیم سیمای زن در سینمای ایران است

به گزارش مجله خبری نگار/ایران-محمد حیدری‌پور: هنوز مدت زمان زیادی از پایان اکران عمومی فیلم «دسته دختران» نگذشته است؛ فیلمی از یک کارگردان زن، درباره بخشی از تاریخ دفاع مقدس که کمتر به آن توجه شده است. «دسته دختران» نمونه موفقی از تولید فیلمی زنانه است، اگرچه پیش‌بینی این نکته که فیلم در اکران عمومی شکست می‌خورد، چندان سخت نبود. در «دسته دختران» یک کارگردان زن در حوزه‌ای کاملاً مردانه ورود کرده و درباره فضا و شخصیت‌هایی فیلم ساخته که پیشتر در سیطره مردان بوده است. قهرمانان فیلم منیر قیدی در دنیای فیلم، برای اینکه فرصت دفاع همدوش مردان را به دست بیاورند، تلاش می‌کنند و تا پای جان می‌روند.

منیر قیدی و نرگس آبیار، با حضورشان در سینمای ایران، فصلی تازه از ناگفته‌ها درباره زنان (بویژه در حوزه جنگ) را روایت کردند. در دهه شصت و هفتاد، سیمای زن در سینمای پس از پیروزی انقلاب تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی، شاید کمتر نزدیک به دنیای واقعی بود. به‌عنوان مثال در سینمای دفاع مقدس به‌عنوان بخش مهمی از تولیدات سینمایی این دوره، زنان مانند امروز حضوری پررنگ نداشتند.

شخصیت‌های زن در آثار سینمای دفاع مقدس غایب بودند و سینمای جنگی ایران را آثاری کاملاً مردانه شکل می‌دادند. در دهه هشتاد و با فاصله گرفتن از پایان جنگ، فیلم‌ها متنوع‌تر شدند. اواسط دهه هشتاد، رشد سینمای جوان‌پسند و ملودرام‌های اجتماعی با انتقاد همراه بود، اما امروز بعضی از آثار شاخص تاریخ سینمای ایران با موضوع زنان همچون «شوکران» (بهروز افخمی)، «مصایب شیرین» (علیرضا داودنژاد)، «متولد ماه مهر» (احمدرضا درویش) و... را باید در تولیدات همان دوران جست‌و‌جو کرد. برخلاف تصور رایج، زنان هرگز در سینمای ایران غایب نبوده‌اند.

فیلم‌های داریوش مهرجویی در دهه هفتاد تصاویری کامل و به یادماندنی از زنان ایرانی به جای گذاشته است، رسول ملاقلی‌پور در «هیوا» و «مزرعه پدری» و رسول صدرعاملی در «دختری با کفش‌های کتانی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم» توجهی ویژه به شخصیت‌های زن داشته‌اند. اگر دوران آغازین تولد سینمای ایران در دهه شصت را فاکتور بگیریم که اغلب تولیدات سینمایی را ملودرام‌های خانوادگی شکل می‌داد، در ادوار بعدی تا امروز، سینمای ایران به خلق شخصیت‌هایی ماندگار از زنان مفتخر بوده است. مادران شهید در فیلم «بوسیدن روی ماه» (همایون اسعدیان)، زن شهری که پا را فراتر از کلیشه‌های زندگی سنتی گذاشته در «همسر» (مهدی فخیم‌زاده)، زن و زندگی ایرانی در «یه حبه قند» (رضا میرکریمی) و از میان نمونه‌های متأخر «تی تی» (آیدا پناهنده) که دنیای خیال و واقعیت را به هم پیوند داده و در ستایش شور زنانه و عشق است، تنها چند نمونه از آثاری هستند که تصویر زن-مادر ایرانی را قاب گرفته‌اند.

اواخر دهه نود، شیوع ویروس کرونا به تعطیلی طولانی مدت سینما‌ها انجامید و چرخه تولید و اکران را دچار مشکل جدی کرد. رویکرد تهیه‌کنندگان در یکی دو سال اخیر، به ساخت کمدی‌های بازاری متأثر از این فضا و تمهیدی برای بازگشت سرمایه است، در سینمای کمدی این روزها، نه تنها شخصیت زن که شخصیت‌های مرد هم، اهمیت و کارکردی ندارند. هر چه هست، شوخی‌های کلامی و موقعیت‌های طنزی است که قرار است مخاطب به واسطه آن‌ها بخندند و چند ساعتی غم روزگار را فراموش کند. این روزها، نخستین جشنواره «حوا» در حال برگزاری است؛ جشنواره‌ای که برای پررنگ شدن حضور و نقش زنان در سینمای ایران شکل گرفته، اقدامی که تشویقی برای ترمیم سیمای زن در سینمای ایران است؛ سیمایی که از پس غبارها، همواره درخشیده و فراموش نشده.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر