کد مطلب: ۴۳۷۵۳۹
۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۵

همراه با «جهان‌آرا» در کوچه پس‌کوچه‌های خرمشهر

همراه با «جهان‌آرا» در کوچه پس‌کوچه‌های خرمشهر

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: «جهان‌آرا» کتابی است درباره یکی از بزرگان دفاع مقدس، فرمانده‌ای که هدایت سپاه خرمشهر را به عهده داشت و ردپای دلاوری و جان‌فشانی‌هایش بر پیکر فرهنگ و هنر هم نشست. مصداق مردمی‌اش همان قطعه مشهور «ممد نبودی ببینی» است که کویتی‌پور خواند و به ندرت می‌توان فردی را یافت که سال‌های جنگ را زیسته باشد، اما چند مرتبه‌ای این نوحه حزن‌انگیز کویتی‌پور را زمزمه نکرده باشد. کتاب «جهان‌آرا»، جستار‌هایی از زندگی و خاطرات شهید سید محمد علی جهان‌آرا را شامل می‌شود.

این کتاب حاصل گفتگو‌های مفصلی با همرزمان، خواهران و همسر شهید جهان‌آرا است که به همت مزدآبادی تدوین و نگارش یافته است. هر یک از مصاحبه‌شوندگان از دریچه نگاه خود برای معرفی جهان‌آرا به مخاطب کوشیده‌اند؛ نقطه قوتی که به شناساندن هرچه بهتر وجوه شخصیتی‌اش به نسل حاضر و حتی آیندگان کمک خواهد کرد. مزدآبادی وقتی پیگیر گفتگو با همسر شهید جهان‌آرا می‌شود درباره این پرس‌وجو می‌کند که چرا به غیر از یک مصاحبه در سال ۷۷ دیگر هیچ تعاملی با رسانه‌ها نداشته!

وی از برخی دلگیری‌ها که سبب دوری‌اش بوده می‌گوید و در نهایت بعد از گذشت سال‌های بسیار در همکاری برای تألیف این نوشته اعلام آمادگی می‌کند، کتابی که چندی است با عنوان «جهان‌آرا» و به همت انتشارات ایران در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته. با وجود شهرت شهید «جهان‌آرا»، آثار مکتوب چندانی درباره‌اش در دست نیست و همین عاملی بوده تا مزدآبادی سراغ همرزمانش نیز برود و در نهایت موفق به انجام ۶۴ ساعت مصاحبه با ۲۲ نفر از یاران و همرزمان «جهان‌آرا» شود. برای پرهیز از سردرگمی مخاطب، مزدآبادی کتاب را فصل بندی کرده که هر کدام عنوان‌های مختلفی را شامل می‌شوند.

فصل ابتدایی کتاب تصویرسازی‌هایی از کوچه پس‌کوچه‌های محله و خانه این فرمانده را در خرمشهر ارائه کرده؛ اینکه چطور یک تاجرزاده از زندگی عادی‌اش صرف‌نظر کرده و سر از فعالیت‌های سیاسی- مذهبی درمی‌آورد.

در خلال فصل‌های بعدی نیز به کمک راویان مختلف با سیر زندگی و فعالیت‌های شهید جهان‌آرا روبه‌رو می‌شوند. در کنارارائه مطالب متعددی از راویان مختلفی که در کتاب آمده شاید یکی از جذاب‌ترین قسمت‌ها را بتوان روزنوشت‌های خود شهید جهان‌آرا دانست که تقریباً بخش پایانی اثر مزدآبادی را تشکیل داده است. در بخشی از کتاب آمده: «بعد از اینکه خرمشهر دست عراقی‌ها افتاد، اوضاع روحی همه خراب بود. جهان‌آرا با اینکه خودش حال مناسبی نداشت، سعی می‌کرد به بقیه روحیه بدهد و می‌گفت: «ما باید قوی باشیم تا بتوانیم در مقابل حوادث این‌چنینی مقاوم باشیم.» با این حال، چون همه جوان بودیم، سقوط خرمشهر تأثیر بدی روی ما گذاشته بود.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر