به گزارش مجله خبری نگار،احولاتی که در نگرشهای مربوط به ازدواج و روابط پیش از آن روی داده، نهاد خانواده را در عرصه روابط اجتماعی دچار چالشهایی نموده است. این تغییرات که ممکن است ناشی از نوگرایی یا پیامدهای آن باشد باعث تضعیف کارکرد نهاد خانواده و ازدواج در ایران شده، به طوری که محققان را به پژوهش در این حوزه وادار کرده است.
یکی از چالشهایی که جوامع در حال گذار از جمله کشور ما با آن دست به گریبان اند، روابط آزادانه دختر و پسر پیش از ازدواج است که در قالبها و اشکال مختلفی پدیدار شده و یکی از جدیدترین نمودهای آن، هم بالینی یا ازدواج سفید است. در جامعه ما این نوع از سبک زندگی، پدیدهای جدید است که به نظر میرسد قبلاً بدین گستردگی چه در سطح رفتاری و چه در سطح نگرشی وجود نداشته است.
آن گونه که متخصصان میگویند، در سالهای اخیر، هم زمان با افزایش آگاهیهای زنان و حضور گسترده آنان در عرصههای مختلف از یک سو و گسترش رسانههای گروهی و دگرگونیهای بنیادی در بستر زمینههای فرهنگی، تکثر در جامعه پذیری از سوی دیگر، روابط و معاشرت پیش از ازدواج، از درون روابط بین شخصی جوانان در حال زایش است و یافتههای پژوهشی نیز آن را تأیید میکند.
مطالعه در زمینه ازدواج سفید از آنجا که دربردارنده آثار و زیانهای احتمالی ناشی از فقدان مشروعیت قانونی و اجتماعی این سبک زندگی است بسیار حائز اهمیت است و لازم است جوانان را از این لحاظ به خوبی به دانش لازم مجهز کرد.
در رابطه با این موضوع در حال گسترش، پژوهشگران دانشگاه اصفهان مطالعهای را انجام داده اند که در آن تجربه زیسته افراد از پدیده عشق در ازدواج سفید مورد ارزیابی علمی واقع شده است.
در این تحقیق، دادههای لازم از ۲۰ فردی که تجربه ازدواج سفید داشتند گردآوری شده اند و تجربه عشق در این افراد هم بالین، بررسی شده است.
یافتههای پژوهش مورد اشاره حاکی از آن هستند که در این خصوص، شش نوع تجربه شامل؛ «تجربه احساسی عشق»، «عشق به مثابه تأمین نیازها»، «عشق به منزله امری اجتماعی و عملی»، «عشق به منزله امری شناختی و عقلی»، «تجربه فیزیولوژیک عشق» و «تجربه معنوی عشق» قابل طرح هستند.
بنا بر این نتایج، مقوله هستهای این تحقیق شامل «عشق در ازدواج سفید به منزله عرصه کنشگری اجتماعی» است، به این معنا که «انتخابگری» در عرصه عشق، جستاری از تمایلات فردگرایانه است که «خود افراد» و نه «جامعهشان» نقش کلیدی در آن ایفا میکنند.
در این باره، سیدعلی هاشمیانفر، دانشیار و پژوهشگر گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان و همکارش میگویند: در وادی سبکی از رابطه به نامِ ازدواج سفید، عشق به عنوان شاخص روح نواز زندگی، میدانی برای مقابله در برابر ساخت اجتماعی موجود میشود، به نحوی که بازیگران به واسطه معنای عشق، حضور خود را در این شیوه از زندگی میپذیرند.
آنها میافزایند: برای چنین زوج هایی، عشق به مثابه عرصه قدرتمندی است که به خاطر حفظ و نگهداشت آن میتوانند در برابر همه هنجارهای اجتماعی که خلاف نظر شخصیشان است به مقاومت برخیزند. با این توصیف، فرهنگ سازی و بسترسازی برای ازدواج آسان جوانان میتواند رسالت اجتماعی سیاستگذاران در سطح کلان و عامه مردم در سطح خرد باشد تا از سبکهای نوین زندگی که بعضاً با آسیبهای اجتماعی متعاقب دست به گریبان هستند، پیشگیری به عمل آید.
در این زمینه، توان افزایی جوانان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و آگاهی بخشی در زمینه ارتباطات سالم و کارآمد، نه تنها از حجم معضلات آنان در حوزه روابط عاطفی میکاهد، بلکه به انتخاب شایستهتر منجر شده و در نتیجه کیفیت زندگی آتی آنان میافزاید.
به اعتقاد هاشمیانفر و همکارش، همچنین شیوههای فرزندپروری مبتنی بر صمیمت اجتماعی با هدف کاهش فاصله اجتماعی بین خانواده مبدأ با فرزندان میتواند در ارتقاء سطح اعتماد جوانان به والدینشان نقش بسزایی داشته باشد. از این رو، هر چقدر گستره اعتماد بین اعضای خانواده بیشتر باشد، فضای مشورت، همدلی و دوستی، قویتر و بالطبع توان حمایت و یاری گری در برابر آسیبهای وارده از رابطههای شکننده بالاتر خواهد رفت.
قابل ذکر است این یافتههای پژوهشی جالب را فصل نامه «توسعه اجتماعی» وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر کرده است.