به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: پس از آرام شدن نسبی التهابات روزهای اخیر در کشور و فروکش کردن تب اغتشاشات، رسانهها و تحلیل گران به تحلیل این حوادث پرداخته اند و هر یک وقایع اخیر را از زاویهای ارزیابی میکنند. در این میان نورنیوز، رسانه نزدیک به یکی از عالیترین نهادهای امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی، در گزارش اخیر خود سراغ چرایی اغتشاشات رفته و آن را از منظر استاد نو اندیش دانشگاهی یعنی بیژن عبدالکریمی بررسی کرده که در نوع خود قابل توجه است.
در همین خصوص بیژن عبدالکریمی که دیدگاههای نوگرایانهای درباره تحولات اجتماعی، بهویژه در سطح نخبگان و جامعه دانشگاهی دارد، گفت: حفظ نسل جوان به عنوان سرمایه اجتماعی کشور باید اولویت اول کشور باشد. عبدالکریمی با تشریح این که مشکلات اجتماعی جوانان راه را برای شکلگیری یک نظام پیوسته و درهم تنیده بین جوانان و ارکان کشور ناهموار کرده است، خاطر نشان کرد: طبقه متوسط، امید برای ساخت آینده را تا حدی از دست داده است و در این شرایط باید با زبانی نو وارد گفتمانی شد که حمایت مردم را در پی داشته باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نبود یک گفتمان تراز انقلاب در برقراری ارتباط با نسل جوان تأکید کرد: هنوز اراده سیاسی برای یافتن ابزار ارتباطی جدید شکل نگرفته است و متولیان کشور به صورت سنتی همچنان با استفاده از زور و نیروهای انتظامی به دنبال ایجاد نظم هستند. وی اظهار کرد: با وجود همه مشکلات معیشتی مردم ایران همچنان با صبر به انجام امور میپردازند و این خود نشان از عقلانیت و خرد ملی مردم ایران دارد که تاکنون مانع ایجاد شکاف در میان آنها شده است. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نباید برای حفظ مصلحت تا آن جا حقایقی را از دید جامعه دور نگاه داشت که دیگر نتوان پاسخ مناسب برای اتفاقات ارائه کرد.
وی بروز برخی حوادث را اجتنابناپذیر دانست و اظهار کرد: حوادث جزئی از زندگی اجتماعی مردم است و ملاک مناسبی برای برچسب زدن و جداسازی نیست. عبدالکریمی با بیان این که نیازمند یک نظام وجود شناختی در کشور هستیم، افزود: نظام معرفتی بر پایه شناخت هویت نسل جوان میتواند ابزاری برای برقراری ارتباط فراهم کند تا جوانان همچنان آینده خود را به پیشرفت و توسعه کشور وابسته بدانند. از سوی دیگر ایرنا، سراغ عماد افروغ رفته است. افروغ در گفتگو با این رسانه دولتی، تاکید میکند که وضع فعلی گشت ارشاد توجیهی ندارد: «طبق پیگیریهایی که من کردم، گشت ارشاد با وضع کنونی آن، هیچ توجیه قانونی ندارد. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ اشارهای به این نوع گشت ارشاد ندارد و این نحوه برخورد هیچ سنخیتی با امر به معروف و نهی از منکر هم ندارد.»
وی البته تصریح میکند که مسئله اصلی در اغتشاشات اخیر حجاب نبوده است: «الان مسئله صرفا حجاب نیست. مگر میشود در جامعهای که یک عقبه ریشهدار شرعی و عقبه تاریخی حتی قبل از اسلام درباره حجاب دارد، به این شیوه روسری را در آتش بیندازند؟! این یک حرکت واکنشی است. آن جوان دنبال فرصتی بوده تا اعتراض کند.» او در بخش دیگری از سخنان خود خاطر نشان میکند که تجدید نظر در برخی روشها باعث خدشه به نظام نیست: «ناآرامیهای اخیر در کشور، مسئولان کشور را به تجدید نظر در برخی روشها و قوانین توصیه میکند. به هیچ وجه تجدید نظر در برخی روشها باعث خدشه به نظام نمیشود و اتفاقا این رشد یک نظام را نشان میدهد.»
وی در تحلیل حضور جوانان در حوادث اخیر اظهار میکند: «اصلا این جوانها را یک شهروند با حقوق شناخته شده در قانون اساسی بار آوردهایم؟ ارزشهای گذشته را به صورت طبیعی به نسل جوان منتقل نکردهایم. اگر میخواهیم اعتراض مسالمت آمیز باشد، باید شیوه حکمرانی را عوض کرد، نه این که قواعد آن عوض شود، روشهای تنگ نظرانه باید اصلاح شود. روشن است که ممکن است ناآرامی از سوی بیگانگان هم تحریک شود، اما نباید کاری کرد که زمینه تحریک افزایش یابد. اگر شهروندی هویت ایرانی و ملی خود را بشناسد، گوشش بدهکار تحریکات بیگانه نیست.»
افروغ در ارزیابی عملکرد مسئولان کشور در قبال مسائل اخیر گفت: نظام باید برخورد به موقع و دست کم عذرخواهی میکرد، اما همه چیز را موکول به پاسخ فلان کمیته و کمیسیون و دستور مقامات کردند. این میشود نوشدارو بعد از مرگ سهراب. باید میفهمیدید قطع نظر از هر پاسخی که از کمیتهها بیرون بیاید، شما مقصرید. چون اگر به این خانم ایست نمیدادند و او را سوار ون نمیکردند، این اتفاق رخ نمیداد. در کوتاه مدت باید حتما درباره گشت ارشاد تجدید نظر شود و نگران این هم نباشند که این کار لطمه به عزت و اقتدار حکومت میزند.
این جامعه شناس در تبیین طیف سنی، اجتماعی و طبقاتی شرکتکنندگان در این ناآرامیها نیز گفت: باید بعد از آرام شدن فضا، پیمایش و مطالعه میدانی درباره سن، جنس، طبقه و محله معترضان انجام شود تا دقیق معلوم شود، اما فعلاً میتوان گفت قاطبه معترضان نوجوان و جوان هستند و احساس میکنم نوعی انقطاع نسلی هم برای آنها اتفاق افتاده است و ارتباط و اتصال کافی با نسل گذشته ندارند. دلیل آن هم نحوه تربیت و آموزش و پرورش ماست که سبب شده این نسل احساس رهاشدگی کنند. من نگران این هستم که اگر این شورشها رهبری نداشته باشد، تبعات بدی دارد. اگر رهبری داشت، بیانیهای میداد و درخواستها و ایدئولوژی آن مشخص بود، اما این یک شورش کور و بدون رهبر است و این خطر را دارد که میتواند به جنگهای فرقهای درونی بپیوندد. حتی اگر بتوان اینها را آرام کرد، شاید در مسائل دیگر سر باز کند.
عبدا... گنجی، فعال سیاسی اصولگرا نیز در صفحه توئیتری خود به تحلیل فضای حاکم بر حوادث اخیر پرداخت و تاکید کرد که اصل موضوع؛ نه حجاب و نه کشته شدن غم انگیز خانم مهسا امینی است، بلکه این موارد بهانهای برای هدف قرار دادن اصل نظام است: «از جمله مسائلی که باید از سوی جامعه شناسان و دولت به طور جدی تحلیل و بررسی شود این که عمده حاضران در اغتشاشات اخیر یا دستگیر شدگان همانهایی هستند که در سال های٩۶و٩٨ حاضر بودند. یعنی عمده معترضان به مسئله معیشت و خانم امینی مشترک اند. اگرچه ماهیت موضوع متفاوت است. شاید این اشتراک نشان دهد که هر دو موضوع بهانه باشد.»