کد مطلب: ۸۹۲۳۷۵
|
|
۰۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۸

نقد کتاب «مغازه خودکشی»

نقد کتاب «مغازه خودکشی»
چهارمین جلسه از دومین دوره طرح ملی باشگاه‌های مطالعه دانشجویان ایران (سریر) با حلقه مطالعاتی روانشناسی، توسط معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی در دانشگاه خوارزمی برگزار شد. در این جلسه مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی به نقد کتاب «مغازه خودکشی» پرداخت.

به گزارش مجله خبری نگار، دکتر ربابه نوری در این جلسه گفت: رمان مغازه‌ی خودکشی نوشته «ژان تولی» و در سال ۲۰۰۷ چاپ شده است. در این کتاب ایده‌ای بسیار خلاقانه و با بیانی طنز، پدیده تلخ خودکشی مطرح شده است. آدم‌ها در این رمان با مشکلات زیادی مواجه هستند و در آن جامعه‌ای که با مشکلات معنایی مواجه و افراد آن جامعه اقدام به خودکشی می‌کنند؛ به تصویر کشیده شده است.

وی افزود: شغل یکی از خانواده‌های حاضر در این رمان، فروش وسایل خودکشی است. ایده این رمان کم حجم، اما پربار، انسان را به فکر فرو می‌برد به خصوص در انتهای داستان که پایانی همراه با شوک دارد.

این عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: این کتاب نام قهرمان‌های داستان را از شخصیت‌های که با خودکشی به عمر خود پایان داده‌اند، نامگذاری کرده است. میشیما تواچ به عنوان پدر خانواده یادآور یوکیو میشیما نویسنده و شاعر سرشناس ژاپنی است که سه‌بار نامزد جایزه‌ی نوبل ادبیات شده بود. او در ۱۹۷۰ خودکشی کرد. ونسان، پسر بزرگ خانواده که نام او پژواک نام ون گوگ است؛ نقاش مشهور هلندی که در ۱۸۹۰ به قلب خودش شلیک کرد. لوکریس مادر خانواده که نام او یادآور زن مشهور در روم باستان یعنی لوکریس (لوکرتیا) است که خودکشی کرد.

وی ادامه داد: نام دختر خانواده هم مرلین است که یادآور نام مرلین مونرو، بازیگر معروف آمریکایی است که در سال ۱۹۶۲ در ۳۶ سالگی بر اثر مصرف بیش‌ازحد دارو‌های خواب‌آور و آرام‌بخش به خواب ابدی رفت. شخصیت آلن هم در این کتاب تداعی‌کننده نام آلن تورینگ، دانشمند و ریاضی‌دان نابغه‌ی انگلیسی است. تورینگ در اواخر عمر به دلایلی افسرده شد و خودکشی کرد. این نامگذاری‌ها در این داستان با علت و دلیل بوده است.

نوری خاطرنشان کرد: این کتاب دنیایی پر از سیاهی و جهانی رو به نابودی و آلودگی را نشان می‌دهد که معنایی ندارد و آدم‌ها لذتی از زندگی نمی‌برند و امیدی وجود ندارد. در این بین خانواده‌ای با فروش وسایل و ابزار خودکشی امرار و معاش می‌کند و همه به مرگ می‌اندیشند. نکته جالب ماجرا آنجاست که آلن دختر کوچک این خانواده فردی شاد است که از زندگی لذت می‌برد، می‌خندد و به آدم‌ها امید می‌دهد و به آنها کمک می‌کند که به زندگی برگردند.

وی افزود: در این کتاب، برای همه این دختر بچه عجیب و غریب است، چون در دنیایی که در حال نابودی است؛ به زندگی فکر می‌کند و تلاش می‌کند که خانواده را به زندگی برگرداند و از خودکشی مشتریان جلوگیری کند، اما ناگهان آلن در آخرین لحظه خودش را می‌کشد.

نوری یادآور شد: این داستان این را نشان می‌دهد که یک آدم سالم اگر تحت تأثیر جامعه قرار نگیرد به ذات خودش که همان شکل اولیه خودش شاد است، انسانی شاد است و می‌تواند خانواده، جامعه و مردم را در جهانی که آسیب دیده است، تغییر بدهد. اسم بچه‌ها را از روی آدم‌هایی که یک زمانی خودکشی کرده‌اند انتخاب می‌کند. آدم‌ها می‌توانند جامعه را تغییر بدهند؛ اما چرا این آدم‌ها در نهایت خودکشی می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: ما پدیده‌ای در حوزه خانواده داریم در خانواده هر کسی یک سری نقش دارد. در این کتاب، فرزند کوچک خانواده نقش آرام کننده دارد و می‌خواهد بحران را آرام کند. وظیفه بچه‌ها این است که بحران‌های خانواده را از بین ببرند؛ به عنوان مثال، چون پدر عصبانی است مواظب برادرش باشد، سر و صدا را آرام کند و یا تا می‌بیند پدر ناراحت است چای می‌آورد تا پدر آرام شود. بعضی از بچه‌ها عمر و زندگیشان برای این است که به سایر اعضای خانواده کمک کنند تا حالت عادی داشته باشند به همین دلیل به کار و زندگی خودشان نمی‌رسند و طوری بزرگ می‌شوند که به خودشان فکر نکرده و فقط به حال دیگران فکر کنند و به آنها کمک کنند تا حال خوبی داشته باشند.

نوری ادامه داد: تمام وظیفه‌ی آلن این بود که صدای خانواده در نیاید. فرزندی که سالم بود؛ تحت تاثیر هیچ مشکل و بحرانی قرار نگرفت و وظیفه‌اش این بود که خانواده را حفظ کند. این خانواده پاتولوژیک است؛ خانواده‌ای که بچه‌ها به بزرگ‌ها کمک کنند. ما در اینجا با یک خانواده و یک جامعه بیمار مواجه هستیم.

نوری یادآور شد: در خانواده‌هایی که درگیر مشکل هستند معمولاً بچه‌ها قربانی می‌شوند. هر فردی رسالتی دارد و باید برای خودش کار کند. آلن برای خانواده‌ی خودش یک قهرمان است. او قربانی یک خانواده آسیب دیده بود ما وقتی به شخصیت آدم‌های داستان نگاه می‌کنیم میشیما، ونسان، لوکریس و مرلین هر کدام از اینها اسامی اشخاص مهمی هستند که در واقعیت خودکشی کرده‌اند وقتی به شکل یک قهرمان به این افراد نگاه نمی‌کنیم دلمان نمی‌سوزد؛ اما شاید اینها هم قربانی‌های خانواده و روابط ناسالم بودند. وقتی با عمق نگاه می‌کنیم این آدم‌ها جهان را تغییر داده‌اند؛ اما چرا این افراد را قهرمان نمی‌بینیم.

وی گفت: شخصیت‌های داستان هر کدام متعلق به یک کشور بودند؛ میشیما ژاپنی بوده و یا یک مهندس هلندی و انگلیسی شخصیت‌های داستان بوده‌اند. نویسنده این نکته را بیان می‌کند که که خودکشی یک پدیده‌ی جهانی است.

نوری افزود: خانواده وظیفه‌اش این است که فضای امنی برای رشد بچه تأمین کند. وظیفه خانوادهاین است که نسل آینده سالم بسازد مهم نیست آن شخص نابغه باشد و چیزی اختراع کند و مهم نیست که هنرمند است مهم این است که سالم باشد و بعد به جامعه خدمت کند. خانواده باید بچه را بپروراند. ما در این داستان می‌بینیم که بچه قربانی شده و می‌آید که حال پدر، مادر، برادر و خواهر را خوب کند.

عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه خوارزمی در پایان گفت: جوامع باید کاری کنند که بنیان خانواده را تقویت کنند. خانواده مقدس است؛ چون بچه‌ها در آن رشد می‌کنند. اینکه ما چه دنیایی را به بچه‌ها نشان می‌دهیم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر به بچه‌ها بگوییم دنیا، جای بدی است نباید انتظار داشته باشیم که شاد باشند. در واقع دنیای بچه‌ها دنیای شعر، آواز، تخیل و رنگ است. این رسالت ما را یادآوری می‌کند که باید برای بچه‌ها، افرادی قوی باشیم و دنیای زیبایی را به آنها نشان بدهیم.

منبع: ایسنا
برچسب ها: فروش خانواده
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر