به گزارش مجله خبری نگار،سرعت پیر شدن مغز میتواند بین افراد به طور قابل توجهی متفاوت باشد، که منجر به شکاف بین سن بیولوژیکی تخمینی مغز و سن تقویمی (تعداد واقعی سالهای زندگی یک فرد) میشود.
این شکاف میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل فیزیکی (مانند آلودگی) و اجتماعی (مانند نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی یا بهداشتی) قرار گیرد، به ویژه در پیری و زوال عقل. تاکنون مشخص نبوده است که چگونه این عوامل ترکیبی ممکن است پیری مغز را در جمعیتهای جغرافیایی مختلف تسریع یا کند کنند.
اکنون، در یک مطالعهی پیشگامانه که در مجلهی Nature Medicine منتشر شده است، محققانی از موسسهی جهانی سلامت مغز در کالج ترینیتی دوبلین، تیم بزرگی از همکاران بینالمللی را برای توسعهی روشهای نوآورانهای برای اندازهگیری پیری مغز با استفاده از ساعتهای مغزی پیشرفته مبتنی بر یادگیری عمیق شبکههای مغزی، رهبری کردهاند.
این مطالعه شامل ۵۳۰۶ شرکتکننده از ۱۵ کشور، از جمله شرکتکنندگانی از ایالات متحده، آمریکای لاتین (LAC)، اروپا و آسیا بود.
دادههای ایرلند با دادههای سایر کشورهای اتحادیه اروپا برای این مطالعه ترکیب شد. محققان با تجزیه و تحلیل دادههای تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) و الکتروانسفالوگرافی (EEG)، تفاوتهای سن مغز را بین افراد سالم و افراد مبتلا به بیماریهای عصبی مانند اختلال شناختی خفیف (MCI)، بیماری آلزایمر و دژنراسیون لوب پیشانی-گیجگاهی (FTD) اندازهگیری کردند.
این مطالعه نشان داد که جمعیت در کشورهایی با نابرابری بیشتر، تمایل به نشان دادن سن مغزی بالاتر دارند. این اثر در یک نمونه بزرگ و متنوع از نظر جغرافیایی، شامل شرکتکنندگانی از کشورهای با درآمد بالا و کم درآمد و با درآمد متوسط، نشان داده شد. این پیری تسریعشده به ویژه در مناطقی از مغز که بیشتر در معرض پیری هستند، به ویژه مناطقی که با شبکههای پیشانی-خلفی مرتبط هستند، مشهود بود.
این مطالعه نشان داد که نابرابری ساختاری اجتماعی-اقتصادی، آلودگی هوا و بار بیماریهای واگیردار و غیرواگیردار، پیشبینیکنندههای مهمی برای افزایش شکاف سنی مغز، بهویژه در کشورهای محرومتر هستند. شرکتکنندگانی که به زوال عقل، بهویژه بیماری آلزایمر، مبتلا بودند، بحرانیترین شکاف سنی مغز را نشان دادند.
این مطالعه همچنین تفاوتهای جنسیتی در پیری مغز را نشان داد، به طوری که زنان در آمریکای لاتین و کارائیب تفاوتهای بیشتری در سن مغز، به ویژه در افراد مبتلا به آلزایمر، نشان دادند. این تفاوتها با تفاوتهای بیولوژیکی جنسی و جنسیتی در سلامت و شرایط اجتماعی مرتبط بودند. این یافتهها نقش عوامل محیطی و اجتماعی را در تفاوتهای سلامت مغز برجسته میکند.
نتایج این مطالعه پیامدهای مهمی برای علوم اعصاب و سلامت مغز دارد، به ویژه برای درک تعاملات ماکروفاکتورها (اکسپوزومها) و مکانیسمهای زیربنایی پیری مغز در جمعیتهای مختلف در طول پیری سالم و زوال عقل.
یک رویکرد تحقیقاتی که ابعاد چندگانه تنوع را در تحقیقات سلامت مغز ادغام میکند، چارچوب جدیدی برای پزشکی شخصی ارائه میدهد. این چارچوب میتواند برای شناسایی افراد در معرض خطر بیماریهای نورودژنراتیو و توسعه مداخلات هدفمند برای کاهش این خطرات بسیار مهم باشد.
علاوه بر این، یافتههای این مطالعه بر اهمیت در نظر گرفتن پیامدهای بیولوژیکی عوامل محیطی و اجتماعی در سیاستهای بهداشت عمومی تأکید میکند. سیاستگذاران میتوانند با پرداختن به مسائلی مانند نابرابری اجتماعی-اقتصادی و آلودگی محیط زیست، شکافهای سنی مغز را کاهش داده و پیری سالمتری را در بین جمعیتها ترویج دهند.
پروفسور آگوستین ایبانیز، نویسندهی اصلی مقاله، گفت: «سن مغز شما فقط به سالها مربوط نمیشود، بلکه به محل و نحوهی زندگی شما نیز بستگی دارد. استفادهی نوآورانه از ابزارهای علوم اعصاب محاسباتی در یک نمونهی بزرگ و متنوع، بینشهای ارزشمندی در مورد چگونگی تأثیر عوامل مختلف بر تسریع یا تأخیر در پیری مغز ارائه داده است - یک ملاحظهی مهم برای سیاستگذاران.»