کد مطلب: ۸۴۶۱۴۳
|
|
۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۱

روابط انسانی یعنی همین یک قلب قرمز؟!

روابط انسانی یعنی همین یک قلب قرمز؟!
«استوری» و روایت‌هایی که در سکوت تماشا می‌شوند

به گزارش مجله خبری نگار، در جهان پرسرعت امروز و در عصرسلطنت فضای‌مجازی، دیگر نه خبری از تماس‌های تلفنی ا‌ست نه قرار‌های حضوری دوستانه. حالا دیگر زبان مشترک دوستان صمیمی، «ریلز»‌های اینستاگرام است و حرف‌های مشترکشان را در آن پیدا می‌کنند و برای هم می‌فرستند و در نهایت هم یک شکلک خنده، عصبانیت یا غم‌و حسرت در ازای آن دریافت می‌کنند. رابطه‌ها در فضای مجازی، اما به همین ریلزبازی‌ها ختم نمی‌شود.

«دیدن استوری» و «ایموجی ری‌اکشن» هم مسیر دیگر گفت‌وگوهاست؛ چرخه‌ای از کلمات معدود و بازخورد‌های سطحی و محدود. این نوشتار نگاهی دارد به یکی از پدیده‌های روزمره، اما معنادار زندگی ما؛ گذاشتن استوری و حفظ حیات یک رابطه محتضر!

پل ارتباطی یا جایگزین ارتباط؟

ایده نوشتن این مطلب روزی به ذهنم آمد که مچ خودم را گرفتم! ماجرایی بامزه و عجیب را از سر گذرانده بودم و دلم می‌خواست با کسی درباره آن حرف بزنم. اول تصمیم گرفتم به یکی از دوستانم زنگ زده و ماجرا را تعریف کنم، بعد گفتم شاید ساعت مناسبی نباشد، بهتر است برایش پیام بفرستم تا در فرصت مناسب با هم چت کنیم. اما فقط لحظه‌ای بعد، فکر دیگری به ذهنم رسید. با خودم گفتم «چه کاری است؟ من که تصمیم دارم این جریان را استوری کنم، آن دوست صمیمی و بقیه دوستان هم متوجه جریان می‌شوند، واکنش نشان می‌دهند و می‌آیند پی‌وی اینستاگرام با هم حرف می‌زنیم!» بلافاصله پس از همین فکر بود که مچ خودم را گرفتم. به خودم گفتم اگر در روزگاری بساط اینستاگرام برچیده شد و خبری از اشتراک‌گذاری لحظه‌های روزمره‌مان در استوری‌ها وجود نداشت، آن موقع بلدی با رفقایت حرف بزنی و رابطه را نگه داری؟

ازخودم پرسیدم چرا روایت‌هایم را در سکوت به اشتراک می‌گذارم و انتظار دارم آدم‌ها با من در این باره گفت‌و‌گو کنند و آیا اصلاً کیفیت این گفت‌و‌گو‌ها به کیفیت آن زمانی است که به‌طور خصوصی به آنها زنگ بزنم و با آنها معاشرت کنم؟ از کِی استوری، جای حرف زدن با دیگران را گرفت؟ بیشتر افراد هر روز صبح به محض باز کردن چشم‌ها، اولین کارشان اتصال به اینترنت و چک کردن فضای مجازی است. یک اضطرار خاموش درون همه ما نهفته است که به محض باز شدن صفحه اینستاگرام منتظریم ببینیم چه‌کسی استوری گذاشته یا استوری من را دیده و از همه مهم‌تر چه کسانی به استوری‌ها ری‌اکشن یا واکنش نشان داده‌اند. این لحظه ساده، آغازگر یک نظام ارتباطی جدید است؛ نظامی که دیگر بر پایه کلام و معاشرت عمیق نیست، بلکه بر مبنای حضور دیجیتال و یک واکنش فوری و گاه از سر عادت است.

فقط یک قلب قرمز

روابط انسانی پیش از سیطره کامل فضای مجازی بر ما بر پایه گفت‌و‌گو‌های حضوری و طولانی و خاطره‌سازی شکل می‌گرفتند. اما امروزه بسیاری از روابط دوستانه، عاشقانه و حتی خانوادگی در چارچوب استوری‌ها ادامه پیدا می‌کنند. کافی است کسی از «دیدن استوری» ما دست بکشد یا ما کسی را از دیدن استوری‌های خود حذف (هاید) کنیم تا همین رابطه کمرنگ هم به پایان برسد. دوستی را پس از مدت‌ها در جایی دیدم و ناگهان یادم افتاد که مدت‌هاست استوری‌های او را در فضای مجازی ندیده‌ام درحالی‌که همیشه در این زمینه فعال بود. وقتی گفت مدتی از فضای مجازی فاصله گرفته متوجه شدم استوری گذاشتن نه فقط ابزاری برای اشتراک‌گذاری لحظات، بلکه نوعی یادآوری حضور است.

 تلاشی برای آنکه دیده شوی تا فراموش نشوی. بسیاری از افراد با دقت بررسی می‌کنند چه‌کسی استوری‌هایشان را دیده، چه‌کسی دیگر نمی‌بیند، چه‌کسی فقط دیده، اما واکنش نشان نداده و در این بازی خاموش، اما پُرمعنا، به تحلیل روابط خود با همسایگان مجازی می‌پردازند. انگار استوری به ابزاری برای ارزیابی یکدیگر بدل شده است. این تغییر الگوی ارتباط، در ظاهر بی‌ضرر است، اما درواقع، اثرات روانی قابل‌توجهی دارد. پیش آمده که دلخوری یا سوءتفاهمی به دلیل همین نادیده‌گرفتن‌ها شکل گرفته‌است. رنجی که از «ندیدن استوری» یا «ری‌اکشن» ندادن به‌وجود می‌آید، گاهی با رنج یک دعوای واقعی برابری می‌کند؛ چون مبهم است، بی‌پاسخ است و در این میان نمی‌توان مسئولیتی برای کسی قائل شد. آنچه هم وجود دارد، رابطه نیست، درواقع توهم یک ارتباط است و بس!

چرا حفظ رابطه این‌قدر سخت شده؟

اگر بخواهیم از زاویه دیگری به مسئله استوری گذاشتن نگاه کنیم باید گفت در جهان پرمشغله امروز، حفظ رابطه نیازمند وقت، انرژی و حتی شجاعت است! تماس گرفتن، صحبت و درددل کردن گاهی به‌قدری سخت می‌شود که آدم‌ها ترجیح می‌دهند حضورشان را فقط با یک تصویر نشان دهند. از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی، ما را به سطحی‌ترین شکل ممکن در کنارهم نگه داشته‌اند، اما نمی‌دانیم اگرهمین رابطه‌های کمرنگ مجازی نبود آیا کلاً رابطه‌ای وجود داشت یا نه!

در چنین وضعیتی که «گفت‌و‌گو» تقریباً از دست رفته و نه فقط شهروندان که هم‌محله‌ای‌ها و همسایه‌ها با هم غریبه و بی‌ارتباط‌اند، تنهایی و انزوا روزبه‌روز بیشتر می‌شود. وقتی توان همدلی‌های عمیق را نداریم و مشغله‌های متعدد و سبک زندگی شلوغ، آدم‌ها را از دورهمی‌های گذشته دور کرده‌اند، آنچنان بد نیست اگر از استوری‌ها وسیله‌ای بسازیم برای باخبر شدن از حال و روز یکدیگر، نه فقط نمایش بی‌اهمیت‌ترین مسائل زندگیمان.

باید بپذیریم استوری گذاشتن، اگرچه نمی‌تواند جای رابطه‌های واقعی را بگیرد، اما بخشی از واقعیت امروز ماست و می‌تواند با اندک تدبیری، روزنه‌ای باشد بر روابط دوستانه بهتر و بهانه‌ای برای گفت‌و‌گو‌های حضوری و رو در روی بعدی. باور کنید هنوزهستند آنهایی که صحبت رودررو و مکالمات واقعی را بیشتر می‌پسندند.

​​​​​​​منبع: قدس- سکینه تاجی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر