کد مطلب: ۷۱۹۶۳۷
۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۲

وضعیت جالب آیت‌الله طالقانی در زندان چگونه بود؟

آیت‌الله طالقانی از معدود چهره‌های تاریخ معاصر ایران است که در میان اغلب گروه‌های فکری و سیاسی مختلف، از چپ تا لیبرال و اسلام‌گرا، محبوبیت دارد. شاید به همین دلیل بود که آزادی وی از زندان با آزادی دیگر انقلابیون تفاوت داشت و مردم هنگام آزادی‌اش استقبال کم‌نظیری از او کردند.

به گزارش مجله خبری نگار،آیت‌الله طالقانی در جریان مبارزه با رژیم پهلوی دو بار به زندان‌های بلندمدت محکوم شد. نخستین بار در ۱۳۴۲ خورشیدی محکوم شد و پنج سال به زندان رفت. دومین بار نیز در آذر ۱۳۵۴ خورشیدی توسط دادستان ارتش دستگیر و زندانی شد. بار اول به دستگیری آیت‌الله خمینی اعتراض کرده بود و بار دوم به دلیل ارتباط با سازمان‌های انقلابی دستگیر شده بود. گزارش ساواک ماجرای دستگیری دوم وی را چنین گزارش کرده است: «طالقانی ضمن برقراری ارتباط با افراد فعال کادر مرکزی گروه‌هایی همچون سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی و جبهه ملی ایران در زمینه‌های مختلف به منظور پیشبرد مقاصد خرابکارانه فعالیت نموده است. یاد شده فردی است فوق‌العاده متعصب که درصدد گسترش فعالیت‌های ضد امنیتی بوده و امکان فعالیت حادتر از ناحیه مشارالیه متصور می‌باشد.» براساس اسناد ساواک، آیت‌الله طالقانی تا مدت‌ها در زندان بلاتکلیف بود، نه کیفر خواستی علیه او صادر می‌شد و نه دادگاهی برای محاکمه. نهایتا هم ده سال زندان برای او تعیین شد.

جایگاه ویژه آیت‌الله طالقانی در زندان

آیت‌الله طالقانی را تقریبا همه می‌شناختند و ماموران و زندانبانان احترام ویژه‌ای برایش قائل بودند. یکی از زندانیان خاطرات این دوران را چنین توضیح می‌دهد: «آیت‌الله طالقانی به خاطر شخصیتی که داشت از اقتدار خاصی برخوردار بود. همه به او احترام می‌گذاشتند. وقتی می‌خواست روسای زندان را ببیند فقط پیغام می‌فرستاد و آنها خود برای دیدن او می‌آمدند. من یک بار دیدم که منوچهری و تهرانی (از شکنجه گران زندان) آمدند و در حضور آقا خیلی مودب ایستادند و آقا حرفش را زد و آنها سرشان را به نشانه تایید تکان دادند. رفتار مرحوم طالقانی به نحوی بود که موافق و مخالف همه به او احترام می‌گذاشتند.»

خانم اعظم طالقانی، دختر آیت‌الله طالقانی، درباره وضعیت زندان پدرش می‌گوید: «وضع پدر در زندان طوری بود که روی او حساب می‌کردند. آنچه را که می‌گفت، ولو اینکه مایل به انجام آن نبودند، ولی در ظاهر هم که شده انجام می‌دادند». طالقانی در زندان با سایر علما هم بند بود. ایشان به سبب بیماری و پیری و برخورداری از آوازه از شکنجه در امان بود. یکی از همبندان وی می‌گوید: «طالقانی در مقابل ماموران با تمام شخصیت اظهار وجود می‌کرد و حتی صریحا آنها را می‌کوبید».

آزادی زندانیان سیاسی در ایام منتهی به انقلاب

در چهارم آبان ۱۳۵۷ محمدرضاشاه دستور داد ۱۲۶ نفر از زندانیان سیاسی به مناسبت سالگرد تولد وی از زندن آزاد شوند. آزادی این گروه از مبارزان، از همان روز چهارم آبان آغاز شد و وزیر وقت دادگستری اعلام کرد که تا اواسط آذر ماه تمام زندانیان سیاسی آزاد خواهند شد. بنابر آنچه مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارش کرده، آیت‌الله طالقانی پیشنهاد آزادی را نپذیرفتند چرا که آزادی زندانیان سیاسی در اغلب موارد با عنوان عفو صورت می‌پذیرفت و همین عنوان به نوبه خود موجب ناخرسندی ایشان بود، زیرا آنها معتقد بودند واژه «عفو» عنوان مناسبی نیست، چرا که ایشان کار خلاف قانونی انجام نداده‌اند.

التماس حکومت به آیت‌الله طالقانی برای آزادی از زندان!

آیت‌الله طالقانی حاضر نبود درخواست عفو بنویسد. اما حکومت پهلوی می‌خواست هرطور شده آیت‌الله طالقانی از زندان آزاد شود. طالقانی در این مقطع ۶۵ سال سن داشت و در شمار پیرترین زندانیان بود. علاوه بر این، از بیماری فشار خون و بیماری قند رنج می‌برد. بیماری ایشان زنگ خطری برای رژیم شاه بود چرا که اگر در زندان در می‌گذشت تمام مردم رژیم پهلوی را مسئول مرگ وی می‌دانستند. سپهبد مقدم در گزارشی به شاه درباره این موضوع می‌نویسد: «وضعیت نامبرده از جهات مختلف مورد توجه قشریون مذهبی است و در تظاهراتی که در ایران و خارج از کشور از طرف گروه‌های مذهبی انجام گرفته، آزادی یاد شدگان از زندان درخواست و تبلیغاتی نیز در این زمینه از طرف گروه‌های مذکور صورت گرفته و می‌گیرد. در صورتی که در اثر شدت یافتن بیماری، خطری متوجه سلامت و زندگی آنها شود، این موضوع می‌تواند دستاویز جدید برای تبلیغات ضد میهنی گروه‌های قشری مذهبی و مخالف باشد». 

براساس روایت زندانیان سیاسی و شاهدان آن مقطع، سربازجوی ساواک، هوشنگ ازغندی، خود شخصا نزد آیت‌الله طالقانی آمد و از وی درخواست کرد عفونامه بنویسد: «ما علاقه‌مند هستیم شما تشریف ببرید»؛ و از طالقانی شنید «من با پای خود نیامده ام هر وقت مرا رها کردید می‌روم». ازغندی پاسخ داد: «آزادی شما مقدمه‌ای دارد. شما درخواست عفو بنویسید. من خودم پیگیری می‌کنم و جوابش را می‌گیرم. آنگاه شما می‌توانید تشریف بیرید» و آیت‌الله طالقانی خنده کنان گفت: «اگر می‌خواستم از این چیز‌ها بنویسم که اینجا نبودم». ازغندی اصرارکنان گفت: «شما متوجه حال خودتان نیستید. این‌قدر تعصب به خرج ندهید»؛ اما پاسخ طالقانی چنین بود: «نه تنها من درخواست عفو نمی‌نویسم، بلکه هیچ یک از هم لباس‌هایی من چنین کاری نمی‌کنند».
در نهایت حکومت پهلوی ناچار شد آیت‌الله طالقانی را بدون درخواست عفو از زندان آزاد کند.

استقبال مردم از آیت‌الله طالقانی

از صبح هشتم آبان عده زیادی از مردم در مقابل درب زندان اجتماع کرده و برای آزادی آیت‌الله طالقانی لحظه شماری می‌کردند. از میان جمعیت شیخ مصطفی رهنما، به داخل زندان رفت و پس از ملاقات با رئیس زندان، طالقانی را از داخل زندان تا بیرون همراهی کرد. عده‌ای از شدت شوق می‌گریستند و عده‌ای شادی می‌کردند و گروهی زنده باد طالقانی می‌گفتند. طالقانی از ابراز احساسات مردم به وجد آمد و اشک در چشمانش حلقه زد. آنگاه سوار اتومبیل به سمت خانه خود که سه سال از آن دور بود، حرکت کرد. از آن پس خانه طالقانی به کانون اصلی انقلاب تبدیل شد. روزانه هزاران نفر از مبارزین سیاسی، سیاستمداران سابق، هم بندان وی، خبرنگاران و گزارشگران و سایر مشتاقان برای دیدار با طالقانی عازم خانه وی می‌شدند. سپس تهران شاهد تظاهرات ۲۵۰ هزار نفری در حمایت از وی بود. روزنامه اطلاعات در صفحه اول خود از تظاهرات ۲۰۰ هزار نفری سخن گفت. این تظاهرات به دعوت جبهه ملی برگزار شد. این عده با تجمع در سبزه میدان به طرف خانه طالقانی حرکت کردند و داریوش فروهر سخنگوی وقت جبهه ملی برای مردم سخنرانی کرد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر