به گزارش مجله خبری نگار/خراسان-هادی محمدی: در نشست پانزدهم نیز همچون چهارده نشست گذشته و بر مبنای فلسفه وجودی سازمان همکاری اسلامی، موضوع فلسطین مهمترین دغدغه کشورهای اسلامی عنوان شد و به ویژه پس از هفت ماه از آغاز جنگ نابرابر و ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه بیشتر سخنرانیهای سران و مقامات ارشد حاضر در نشست و دیدارهای دوجانبه در حاشیه اجلاس به موضوع فلسطین و غزه اختصاص داشت؛ با این حال آنچه تاسف بار است نتیجه عملی این نوع نشستها و گردهماییهای کشورهای اسلامی است که میتوان گفت «تقریبا هیچ».
در همین هفت ماه دو بار وزرای کشورهای اسلامی و یک بار سران کشورهای اسلامی اجلاس اضطراری برگزار کردند، اما نتیجه خاصی برای مردم فلسطین در برنداشته و رژیم صهیونیستی گستاختر از گذشته به نسل کشی علیه مردم فلسطین ادامه میدهد. شاید حداقل کار برخی کشورهای اسلامی قطع روابط دیپلماتیک یا قطع روابط تجاری و یک تحریم موثر انرژی و کالا بود که تاکنون محقق نشده است، هرچند ترکیه بعد از هفت ماه اخیرا اظهاراتی در مورد این تحریم بیان داشته، اما صاحب نظران منطقه با دیده تردید به این ادعای ترکیه مینگرند.
جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی خود همواره خطر امنیتی اسرائیل در منطقه را هشدار داده و از کشورهای منطقه و اسلامی درخواست داشته تا روابط سیاسی و اقتصادی خود را حداقل به صورت کوتاه مدت و با هدف فشار به این رژیم برای پایان دادن به جنگ علیه مردم غزه قطع کنند که تاکنون اقدام عملی صورت نگرفته و کشورهای اسلامی صرفا به بیانیه دادن و نشستهای نمایشی بی ثمر اکتفا کرده اند. این درحالی است که مردم غزه بیش از چنین نشستهایی که خروجی مشخص و ملموسی تاکنون نداشته، نیازمند مقابله واقعی با اسرائیل هستند تا چند خواسته اولیه آنها شامل برقراری آتشبس فوری در تمام مناطق غزه، رفع کامل محاصره انسانی غزه، تبادل اسرا، خروج فوری اسرائیل از غزه و آغاز کمک رسانی و بازسازی این منطقه محقق شود.
چنین خواستههایی قطعا بدون فشار سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی جهان به ویژه کشورهای اسلامی، عملی نخواهد شد و در این میان حرکت ایران به تنهایی کافی نبوده و نیست. اما سازمان همکاری اسلامی نیز به نظر میرسد نیاز به یک پوست اندازی جدی داشته باشد. جمهوری اسلامی برای این تحول مهم در این سازمان با حضور ۵۷ کشور اسلامی، توسط وزیر خارجه کشورمان چند پیشنهاد عملی و عینی ارائه کرده است.
اول- ملتهای اسلامی با تمرکز و سرمایهگذاری در بخش نیروی انسانی، فناوری و زیرساختها میتوانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان به کار گیرند.
دوم- جهت تعمیق سطح همکاریها و تسرّی توسعه پایدار و همهجانبه میبایست شبکه همکاریهای اقتصادی، فنی، توسعهای، تجاری و مالی- پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک، بیشازپیش تقویت گردد.
سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چارچوب سازمان همکاری اسلامی جهت اشتراکگذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار لازمه تحقق طرحهای توسعهای ملل مسلمان است.
چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، بر مبنای ارزشها یک ضرورت است.
پنجم- بهکارگیری ابتکارات و نوآوریهای فناورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقق اهداف توسعه پایدار در چارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب میباشد.
اجرای این پیشنهادهای پنج گانه در صورت داشتن اراده کافی از سوی کشورهای اسلامی میتواند این سازمان را به یک قطب اثرگذار و مستقل در موضوعات بین المللی بدل ساخته و کشورهای دیگر را موظف به توجه به خواستههای حدود دومیلیارد مسلمان نماید. در چنین شرایطی بحرانهایی همچون جنگ غزه میتواند توسط یک سازمان قوی به لحاظ سیاسی و اقتصادی مدیریت شده و به سود مسلمانان به نتیجه برسد. در صورت رسیدن به چنین وضعیتی میتوان امیدوار بود اولا مسلمانان تحت چنین فجایعی دچار نسل کشی قرار نگیرند و ثانیا به جای نشستهای نمایشی اقدامات عملی و یکپارچه از سوی کشورهای اسلامی علیه دشمنان مسلمانان صورت گیرد.