به گزارش مجله خبری نگار، خانواده همسر یکی عضو جدانشدنی در زندگی هر فردی است اینکه بخواهیم آنها را نادیده بگیریم یا به طور کامل از زندگی حذفشان کنیم کار بسیار غلط و ناپسندیدهای است. البته این موضوع غیر قابل انکار است که بعد از ازدواج دچار تفاوتهای فرهنگی باشیم، اما باید سعی کنیم راههای رسیدن به خوشبختی را بشناسیم.
«دکتر علی بورقانی استاد دانشگاه و کارشناس خانواده» در مورد ارتباط درست با خانواده همسر چنین میگوید:
اگر قبل از ازدواج این تصور را داشته باشید که من قرار نیست با خانواده همسرم زندگی کنم و برای من مهم اخلاق و رفتار خود همسرم است همین ابتدای راه را اشتباه رفتهاید و شما تصور غلطی از زندگی متاهلی دارید. علاوه بر پدر و مادر شما قرار است با خواهر و برادر همسرتان هم ارتباط داشته باشید و حتما باید نحوه تعامل درست با آنها را هم بشناسید. در مورد اینکه چطور با خانواده همسر ارتباط درست برقرار کنیم چند نکته و تکنیک در اینجا میخواهم برایتان بگویم.
اول اینکه مادرشوهرها و عروس خانمهای عزیز به این نکته توجه داشته باشید اگر شما بخواهید مدام با همدیگر بحث و اختلاف نظر داشته باشید هم رابطه مادرو فرزندی شما دچار آسیب میشود و هم رابطه خانم با همسرش رو به تنش و اختلاف میرود بالاخره وقتی یک آقایی میبیند که خانمی با مادرش جر و بحث میکند و به هم دیگر توهین میکنند قطعا دیگر آرامش فکری و روحی و روانی نخواهد داشت.
عروس خانمهای عزیز در ابتدا برای اینکه بتوانید رابطه خوبی با مادر همسرتان برقرار کنید سعی کنید او را شخصیتشناسی کنید بالاخره هر فردی تیپ شخصیتی متفاوتی دارد و همه انسانها شکل هم نیستند و روحیات و حساسیتهای متفاوتی دارند همان طوری که تمامی عروسها شبیه هم نیستند.
ما چند نوع مادرشوهر داریم مدل اول مادرشوهرهای فهمیده، معمولاً آنها مادرشوهرهای مقتدر و در عین حال منعطفی هستند. رفتارهای خردگرایانه دارند و از اعضای خانواده خود نظرخواهی میکنند. انتقاد و نظرات دیگران را میشنوند و محترمانه به آنها پاسخ میدهند. نظر خود را به دیگران تحمیل نمیکنند و از دخالت کردن در زندگی فرزندشان خودداری میکنند. این افراد در واکنشها احساساتی عمل نمیکنند و اگر مشکلی هم باشد سعی میکنند عقلانی و بااحترام آن را مطرح کنند تا در موردش با هم صحبت کنند، از پاسخهای با لحن تند و عصبی به نحوی که شخصیت طرف مقابلش را خرد کند اجتناب میکنند. اگر کاری برای عروس و پسرشان کردند منت بر سر آنها نمیگذارند. عروسشان را مثل فرزند خود میدانند که ممکن است اشتباه داشته باشد و در مواقع لزوم حمایتهای بجا و به هنگام از آنها دارند. از تعصب و لجبازی خوششان نمیآید و حتی زمانی که اشتباه میکنند عذرخواهی میکنند. طبیعتاً چنین مادرشوهری برای عروس خانمها بسیار دوست داشتنی است.
دوم مادرشوهرهای مستبد، معمولاً خود رای و خودخواه هستند و همیشه اولویتهای خودشان را ترجیح میدهند دوست دارند همیشه حرف، حرف آنها باشد و معمولا همیشه دستور میدهند و امر و نهی میکنند کسی هم نباید در برابر حرف آنها سخن بگوید در منطق آنها انتقاد از طرف دیگران نسبت به آنها نباید باشد. احترامی به سلیقه دیگران قائل نیستند. طبیعی است چنین مادرشوهری محبوبیت زیادی نزد عروس خود نداشته باشد.
سوم مادرشوهرهای منفعل، این افراد پسر و عروسشان را کامل به حال خود رها کردهاند و اصلاً زندگی آنها اهمیتی برایش ندارد و موضوعات زندگی آنها را اصلا پیگیری نمیکند.
چهارم مادرشوهرهای مخرب، یعنی مادرشوهرهایی که رفتارشان آسیب زننده به زندگی فرزندشان است. این افراد معمولاً اگر چند عروس داشته باشند آنها را باهم مقایسه میکنند و اگر چنین نباشد با خودشان مقایسه میکنند. غیبت و سخن چینی برای آنها یک مسئله عادی است.
حالت پنجمی هم است که ممکن است مادرشوهری همه این صفات را یکجا باهم داشته باشد یعنی هم مقتدر و منعطف و منفعل و هم مخرب است که در اینجا کمی کار برای عروس خانمها سخت است. با این حال شما بعنوان یک عروس نمیتوانید مادرهمسرتان را از زندگی حذف کنید همان طور که مادر خودتان را نمیتوانید از زندگی کنار بگذارید.
اول اینکه اگر خانمی این تصور را داشته باشد که مادرشوهر در همه حالت انسان سمی و آسیب زننده است خودش یک فردی است که ارتباط برقرار کردن با او کار آسانی نیست. شاهد این مسئله آنجاست که وقتی مادرشان حرفی میزند آن را قبول میکند و بنظرشان نظر بسیار درستی است، اما وقتی مادرشوهرشان آن را بگوید جبهه گیری میکنند و نسبت به آن مقاومت دارند پس در ابتدا باید ذهینت خودشان را نسبت به خانواده همسر اصلاح کنند و نگاه منفی را از زندگی خود حذف کنند. وقتی فردی ازدواج میکند علاوه بر پدر و مادر خودش یک پدر و مادر جدید هم دارد که روحیات و رفتار هر کدام متفاوت است.
دوم اینکه نباید با خانواده همسر چه خانواده خانم چه آقا قطع ارتباط کرد. زوجین عزیز با قطع ارتباط کاری میکنند که از یک سری حمایتهای خانواده خود دور بمانند و از آنها محروم شوند. این حمایتها هم معنوی و عاطفی میتواند باشد هم مادی که از طرف خانوادهها برای فرزندشان ایجاد میشود. خب در مواقعی فردی ممکن است بگوید که ما هر چقدر سعی میکنیم با خانواده همسر خود ارتباط بگیریم باز کار خراب میشود و اصلا نمیتوانیم با هم تعامل درستی داشته باشیم که البته این موضوع خودش باید بررسی شود.
نکتهای که اینجا میخواهم به عروس خانمها بگویم این است که درست است در برخی مواقع ممکن است از طرف خانواده همسر رفتار درستی با شما نشود، اما شما با تکنیکهای خردگرایانه میتوانید باعث بهبود این رابطه شوید. در این مواقع نقش همسر شما بسیار مهم است
اگر همسر شما بلد نباشد موقعیتهای حساس را مدیریت کند این عامل خودش باعث اختلاف میشود.
سوم اینکه در برخی موارد ممکن است مادرشوهرها تصور غلطی از ارتباط عروس و مادرشوهر داشته باشند یعنی چنین فکر میکنند که عروسشان قرار است رقیب آنها شود.
متاسفانه بعضاً دیده میشود بعضی از عروس خانمها این تصور را دارند که همسرشان بعد از ازدواج دیگر هیچ وظیفهای نسبت به خانواده خود ندارد و حتی او را برای رفت و آمد به خانه پدری یا انجام برخی کارهای شخصی پدر و مادرشان محدود میکنند.
شاید این سوال پیش آید چه کار کنیم که این ذهنیت از طرف مادرهمسرمان از بین برود؟ سعی کنید تماس تلفنی با مادرشوهرتان داشته باشید و جویای احوالش باشید، به همسرتان یادآوری کنید که با خانوادهاش هر روز تماس تلفنی داشته باشد و اگر کمکی لازم است برای آنها انجام دهد. خودتان اگر شرایط کمک کردن به آنها را دارید محبت خود را از آنها دریغ نکنید. در مراسمات خود خانواده همسرتان را دعوت کنید این کار شما باعث میشود آنها حس کنند برای شما دوست داشتنی و قابل احترام هستند.
ناگفته نماند در مواقعی ممکن است نوع رابطه شما به نحوی باشد که ارتباط برقرار کردن با همدیگر کمی سخت و دردسرساز است، در این مواقع عروس خانمها باید بدانند که بالاخره وقتی تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده گرفتهاند قرار نیست همه چیز باب میل آنها باشد و در مواردی ممکن است نیاز به صبر باشد، سعی کنند توان و ظرفیت خود را کمی بالا ببرند.
همین طور مادرهای محترم این را در نظر داشته باشند بالاخره آنها به خواستگاری آن دختر خانم رفتهاند و این عروس خانم انتخاب خودشان است و خب تمامی روابط نیازمند احترام دو طرفه است؛ و نکته پایانی اینکه عروس خانمهای عزیز وقتی مهمان خانه همسرتان میشوید این مسئله را در نظر داشته باشید که قرار نیست از اول در آنجا حس مهمان بودن داشته باشید و دست به سیاه و سفید نزنید بالاخره مادرشوهر شما هم از لحاظ سن و سال از شما بزرگتر است و هم توان جسمانیاش نسبت به شما که جوانتر هستید کمتر است سعی کنید در جمع کردن ظرفها و شستنشان به او کمک کنید.