به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: مدتی است که به شکلی عجیب، عرصه هنرهای تصویری کشور، محل نمایش محصولاتی شده که مدتها از زمان تولید آنها گذشته است. اینگونه آثار که هم در سینما، هم در تلویزیون و هم در نمایش خانگی نمونه هایش دیده میشود، البته در مواردی با توفیق همراه بوده، اما غالبا با شکست مواجه شده که علت بخشی از شکستها، به همین فاصله طولانی تولید تا نمایش برمیگردد.
اگرچه بنا به اقتضائات هر مدیوم، تاخیر محدود در نمایش محصولات تصویری، طبیعی و پذیرفتنی است، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، فراتر از تاخیری محدود است که باعث ایجاد مشکلات جدی در صنعت تصویر شده است. در پرونده امروز ضمن مرور این آثار و دلایل احتمالی یا قطعی نمایش دیرهنگام آنها، این مشکل را واکاوی کرده و بررسی میکنیم که آیا فاصله زمانی طولانی تولید تا نمایش در فیلمها و سریالهای کشورهای صاحب صنعت فیلم و سریال هم وجود دارد یا نه.
مضاف بر آنچه گفته شد گاهی در شرایط التهاب کشور بعضی بازیگرها که کلی اثر نمایشدادهنشده دارند، دچار مشکل ممنوع از کاری یا ممنوعالتصویری میشوند که این خود اصطلاحا قوزبالایقوزی برای فیلم/سریال آنهاست و دستوپای سازنده محصول را بیش از گذشته، در ارتباط با مخاطب عام میبندد. همین حالا حمید فرخنژاد حدود یک سال بعد از مهاجرت، دو فیلم و دو سریال در حال نمایش روی پرده سینمایا در قاب پلتفرمها دارد. اگرچه با تصمیم خردمندانه مسئولان وزارت فرهنگ و ساترا، مجوز نمایش آثار این هنرپیشه داده شده تا حداقل سازندگان ضرر نکنند، اما خودش به علت توهینهایی که به اعتقادات مردم و ارکان نظام سیاسی کشور انجام داده، ممنوعالتصویر است و امکان حضورش در تبلیغات وجود ندارد.
این در حالی است که فرخنژاد در اغلب این آثار، ایفای نقش اصلی را برعهده دارد. نمونههای دیگری مثل حذف تصویر باران کوثری از پوستر «گیجگاه» و به وجود آمدن ماجرای پوستر و تبلیغات فیلم «عامهپسند» به علت ممنوعالتصویری فاطمه معتمد آریا و باران کوثری، نظام تبلیغات سینمای ایران را بیشتر تحتتاثیر قرار میدهد. معنای این اتفاقات برای اقتصاد فیلم و سریال ایران، آن است که سازندهها اگرچه برای استفاده از این ستارهها کلی هزینه صرف کردهاند و بهخاطر حضور این افراد، محصولشان گرانتر تمام شده، اما حالا نمیتوانند برداشت درستی از این سرمایهگذاری داشته باشند و ضرر میکنند. درصورتیکه این محصولات به فاصله کمی بعد از پایان تولید به نمایش درمیآمدند، چنین مسائلی برایشان رخ نمیداد.
میتوان حدس زد که سریال «رعد و برق» اگر بلافاصله بعد از تولید هم پخش میشد، با نریشنهای طولانی و حرفهای بعضا شاذ بهروز افخمی، مخالفتهایی را برمیانگیخت، «سامو بندری» با کیفیت پایین هرگاه پخش میشد، مورد توجه قرار نمیگرفت و «مصلحت» شاید حتی بدون توقیف چند ساله هم نمیتوانست پرفروش شود، اما تردیدی نیست که هرکدام از این آثار، اگر به فاصله کمتری نسبت به تولید و انتشار اخبار آن، به پخش میرسیدند، میتوانستند توجهات بیشتری را نسبت به آنچه اکنون اتفاق افتاد، جلب کنند. در بخش بعدی این گزارش مروری بر آثاری داریم که امسال در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی به نمایش درآمدند، اما چندین سال قبل تولید شدهاند.
چندی پیش در همین صفحه، گزارشی درباره صف طولانی اکران سینما به انتشار رسید و فهرستی بلندبالا شامل ۲۴۶ فیلم آماده نمایش که با استفاده از اطلاعات رسانهایشده، تهیه شده بود، رونمایی شد. از آن زمان چند فیلم از آن فهرست اکران شده، ولی جریان تولید هم بیکار ننشسته و کلی فیلم جدید ساخته؛ بنابراین اگر نسخه بهروزشده این فهرست طولانیتر نشده باشد، به شکلی جدی، کوتاهتر هم نشده. بد نیست بدانید آنچه ما در کشورمان به عنوان «صف اکران» میشناسیم، در اغلب کشورهای توسعهیافته و دارای صنعت سینما، به این شکل وجود ندارد.
شرکتهای بزرگ فیلمسازی که سالانه چند فیلم یا چند ده فیلم تولید میکنند یا پخشکنندگان عمده که این آثار را به نمایش درمیآورند، برنامه منظم نمایشی دارند که از ماهها قبل بنا به اقتضائات رسانهای و ظرفیتهای صنعتی و هنری هر اثر تنظیم شده و اگرچه گاه بنا به مسائل پیشبینینشده مثل اعتصاب بازیگران ممکن است دستخوش تغییر شود، اما معمولا همانطور که در ابتدا تنظیم شده، به اجرا درمیآید. به ندرت پیش میآید که اینگونه شرکتها، فیلمی را یک یا دو سال در گنجه نگه داشته و به نمایش درنیاورند. علت این امر هم مشخص است؛ فیلم/سریال در عین اینکه یک پدیده هنری و یک رسانه است، یک محصول صنعتی نیز شمرده میشود که پای آن سرمایه صرف شده و باید پس از نمایش، سود حاصل از این سرمایهگذاری، برداشت شود.
آنچه گفته شد البته فقط مربوط به جریان کاملا تجاری سینما نیست و حتی در جریان نیمهتجاری و نیمهجشنوارهای سینما هم برنامهریزی دقیقی برای نمایش تجاری آثار وجود دارد. احتمالا شنیدهاید که در رقابتی که از قدیمالایام میان دو جشنواره بزرگ فیلم ونیز و کن وجود داشت، در سالهای اخیر، ونیز به تدریج دست بالاتر را پیدا کرده و فیلمهای بهتری را نمایش میدهد. علت اصلی این اتفاق، به روشنی نزدیکی بیشتر زمان برگزاری جشنواره ونیز نسبت به فصل جوایز سینمای آمریکاست که باعث شده فیلمهای آمریکایی که از حضور ستاره و بالتبع توجهات عمومی و حامیان مالی بیشتری برخوردارند، تمایل افزونتری به حضور در این جشنواره نشان دهند. چراکه ونیز در شهریورماه برگزار میشود و کن در خردادماه. استودیوهای بزرگ هالیوود، فیلمهایی را که برای فصل جوایز خصوصا اسکار در نظر دارند، در فاصله شهریور تا آذرماه به نمایش درمیآورند و اگر فیلم را به کن بفرستند، باید دو بار برای آن کمپین تبلیغاتی اجرا کنند؛ یک بار در جریان رونمایی در جشنواره و یک بار در جریان اکران عمومی در پاییز. به این ترتیب هزینه کمپین تبلیغاتی بسیار بیشتر میشود و استودیوها طبیعتا از این اتفاق گریزانند.
در مقابل فیلمهای آمریکایی رونماییشده در جشنواره ونیز، به فاصله کمی از این رویداد به چرخه اکران عمومی و بعد هم کمپینهای تبلیغاتی فصل جوایز وارد میشوند و از این طریق، استودیوها در هزینههای سنگین تبلیغاتی صرفهجویی میکنند. بر همین اساس است که جشنواره فیلم تورنتو نیز که در نیمه شهریورماه برگزار میشود، همواره حیاطخلوت فیلمهای اسکاری سینمای آمریکا بوده است. در مقابل ونیز و تورنتو، جشنواره فیلم کن این تهدید را از طریق نمایش بلاکباسترهای هالیوودی به فرصت تبدیل کرده است!
نمونههای این رویکرد را میتوان در رونمایی از فیلم «ایندیانا جونز و گردونه سرنوشت»، انیمیشن «المنتال» و سریال «بت» در کن ۲۰۲۳ و رونمایی از فیلمهای «تاپ گان: ماوریک» و «الویس» در کن ۲۰۲۲ دانست. اینگونه آثار نوجوانپسند هالیوودی که معمولا تابستانها به نمایش درمیآیند، در ابتدای تابستان از فرصت تبلیغاتی نمایش در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم کن استفاده میکنند و بلافاصله بعد از این رویداد، در سینماهای سراسر جهان به اکران میرسند. به این ترتیب هم جشنواره کن از سروصدای ستارهها و فیلمهای محبوب عامه استفاده میکند و هم این فیلمها ضمن بهرهمندی از پرستیژ جشنواره فیلم کن، کمپین تبلیغاتی خود را با شوک یک رویداد سینمایی بینالمللی آغاز میکنند.
بر همین اساس، در کشورهای دارای صنعت سینما و تلویزیون، فاصله کمی میان تولید و نمایش هر اثر وجود دارد. اساسا زمانبندی تولید به شکلی انجام میشود که با کمترین فاصله از آن، نمایش انجام شود و اصطلاحا کمترین خواب سرمایه، وجود داشته باشد. به خلاف ما که به ندرت برای تولید و پخش برنامهریزی داریم، در کشورهای صاحب صنعت پررونق سینما، از همان زمان کلید خوردن، تاریخ اکران اثر را مشخص میکنند.
در صنعتیترین نمونهها مثل سینمای جریان اصلی آمریکا که همهچیز آن بر مدار پول میگردد، پیش از آن که فیلم کلید بخورد، برنامه اکران آن مشخص شده است. مثلا رویداد مشهوری در صنعت سرگرمی آمریکا وجود دارد به نام «کامیک-کان» که تابستان همهساله در شهر سندیهگوی ایالت کالیفرنیا برگزار میشود. در این رویداد، محلی برای ارائه برنامههای شرکتهای فیلمسازی وجود دارد که با تیزرها، عکسها و اخبار، محصولات سینمایی و تلویزیونی معرفی شده و برای آن تبلیغات انجام میشود. البته کامیک-کان ۲۰۲۳ به علت اعتصاب بازیگران با بحران غیبت استودیوهای فیلمسازی مواجه شد و بیشتر به صنعت بازی پرداخت، اما در کامیک-کان ۲۰۲۲، استودیو مارول وابسته به شرکت بزرگ دیزنی، در پنلی مفصل، برنامه اکران فیلمهای دنیای سینمایی مارول را که ابرقهرمانهای مجموعه «انتقامجویان» را شامل میشود، اعلام کرد. در این پنل، برنامه نمایش هفت فیلم و شش سریال تا پاییز ۲۰۲۵ (سه سال بعد از زمان معرفی) به صورت دقیق مشخص شد؛ یعنی در حالی که ماهها تا آغاز فیلمبرداری بعضی از فیلمهای انتهای این فهرست زمان وجود داشت، زمان اکران آنها فیکس شده بود!
سنت یادشده در جشنوارههای شاخص جهانی به شکلی بسیار محدود در ایران هم اجرا میشود که البته هر سال حداکثر دو یا سه فیلم میتوانند از آن بهرهمند شوند. روال ماجرا به این صورت است که همهساله درخواست سازندگان بعضی از محصولات مورد توجه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر، مورد قبول سازمان سینمایی قرار میگیرد تا در اکران نوروزی که زمان طلایی اکران سالانه سینمای ایران است، نمایش داده شوند.
البته در سالهای قبل که جایزه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران وجود داشت، برنده این جایزه یک بلیت رزروشده در اکران نوروزی داشت که برآیند نظرات مخاطبان جشنواره را نشان میداد، ولی حالا با حذف این سیمرغ دیگر انتخاب فیلمها تنها به سلیقه مدیران سینمایی و البته پخشکنندگان عمده و پرنفوذ سینمای ایران بستگی دارد؛ اگرچه در این میان اتمسفر رسانهای ایجادشده بر سر فیلمهای مورد توجه نیز مهم است. با این حال عمده فیلمهای اکران سینمای ایران، چه در نوروز و چه غیر آن، حداقل یکی دو سال را پشت خط اکران میمانند که اگرچه گویی به روالی طبیعی برای همه -اعم از سینماگر، مدیر سینمایی و حتی تماشاگر- تبدیل شده، اما بسیاری از سازندگان را مجبور میکند برای هر فیلم دو کمپین تبلیغاتی راه بیندازند؛ یکی در ایام جشنواره و یکی در ایام اکران. همانطور که احتمالا از بین سطور بخشهای قبلی این گزارش مشخص است، وضعیت یادشده به شکلی بدتر برای سریالهای ما هم وجود دارد.
در روالی که شاید برای تمام کشورهای صاحب صنعت سریال، قفل باشد، بسیاری از سریالهای ایرانی -چه در تلویزیون و چه در نمایش خانگی- در سکوت خبری به تولید میرسند و نهتنها تاریخ پخش ندارند، بلکه کمپین تبلیغاتی آنها از روز پخش قسمت اول آغاز میشود! در این میان شرایط برای آثاری که چند سال از تولیدشان گذشته، بغرنجتر است، چون مخاطب آنچه را که پیشتر درباره این آثار شنیده، به کلی فراموش کرده و طبیعی است که به قدر مناسب از این محصولات استقبال نکند.
بهترین سریال این روزهای تلویزیون، محصول یک دهه قبل است. زمانی که هنوز عزتالله ضرغامی پنج سال اول ریاست خود بر سازمان صداوسیما را میگذراند و علیاصغر پورمحمدی سکان مدیریت شبکه ۳ سیما را برعهده داشت، «سرزمین کهن» در گروه فیلم و سریال این شبکه تولید شد و سال ۹۲ به پخش هم رسید، اما همانطور که میدانید سوءبرداشتی که از چند دیالوگ سریال و نام خانوادگی بعضی شخصیتهای اثر به وجود آمد، باعث ایجاد اعتراضهای قومیتی شد و این اثر بالاجبار از جدول پخش کنار رفت. سریال بعدها با چندین مرتبه اصلاحات و حتی تصویربرداری مجدد، به «سرزمین مادری» تغییر نام داد و بالاخره بعد از چند دورخیز، از مهرماه ۱۴۰۲ به آنتن رسید. این بار پخش سریال تا قسمت ۲۰ جلو رفته و دیگر بعید است اتفاقی برای آن بیفتد. گذر زمان از علی شادمان بازیگری شناختهشده ساخت و هنرپیشههایی مانند امیر آقایی، شهاب حسینی و جواد عزتی را از دسترس سیما دور کرد. هیچکدام از آنها هم هیچ واکنشی به پخش سریال در صفحات شخصیشان ندارند و هیچ تبلیغی برای آن نمیکنند.
جدیدترین فیلم سهیل بیرقی که دو اثر قبلیاش با عنوان «من» و «عرق سرد» مورد استقبال نسبی تماشاگران قرار گرفته بود، با نقشآفرینی فاطمه معتمد آریا، هوتن شکیبا و باران کوثری سه ستاره سینما ساخته شد، اما بعد از رونمایی در سیوهشتمین جشنواره ملی فیلم فجر در سال ۹۸ که با استقبال خاصی هم همراه نبود، به دلایلی نامشخص به اکران درنیامد. در این فاصله، خبری درباره توقیف این فیلم منتشر نشد تا این گمانه که «عامهپسند» بهعلت کیفیتش در صف اکران مانده، تقویت شود. این اثر از نیمه آبانماه اکران شد.
یکی از سریالهای جدید خانگی که هنوز به نیمه نرسیده، اما تماشاگر خوبی جذب کرده، «هفت» ساخته کیارش اسدیزاده است. این سریال پرستاره که از پلتفرم تماشاخونه پخش میشود در ابتدا بدون سرمایهگذاری پلتفرمها ساخته شد و درحالیکه تصویربرداری آن در بهار ۱۴۰۰ به پایان رسیده بود، برای حدود دو سال و نیم پخش نشد و حتی گفته میشد با هیچکدام از پلتفرمها برای نمایش آن قراردادی منعقد نشده است. هفت بالاخره از اواخر آبان امسال در تماشاخونه نمایش داده شد و البته توضیحی هم درباره علت منتشر نشدن آن در این مدت نسبتا طولانی داده نشده، اما با توجه به خشونت نسبتا بالای سریال که حتی در پوستر آن نیز هویداست و اظهارنظر کارگردان سریال درباره دریافت مجوز بدون سانسور قابل توجه، میتوان حدس زد دلیل این توقف موضوع خشونت بوده باشد. مجموعه هفت از حضور چهرههای پرتعدادی، چون رضا کیانیان، مهدی هاشمی، نیکی کریمی، علی مصفا، امیر جعفری، هانیه توسلی، پانتهآ بهرام، بابک حمیدیان، نازنین بیاتی، مینا ساداتی، فرزاد حسنی و مهلقا باقری بهره میبرد.
شبکه یک سیما پیش از رعد و برق هم یک سریال بلاتکلیف دیگر را که برای نزدیک به پنج سال آماده پخش بود، روی آنتن برد که بعد از پخش، مشخص شد احتمالا به علت کیفیت پایین، مدیران قبلی سیما انگیزهای برای روی آنتن بردن آن نداشتند. سامو بندری سریالی در ۱۳ قسمت و مشتمل بر دو اپیزود چندقسمتی بود و سه اپیزود آن هیچگاه ساخته نشد. این اثر با فیلمنامهای از اصغر عبداللهی، توسط ابراهیم فروش کارگردانی شده بود؛ فیلمساز باتجربهای که در دهههای ۶۰ و ۷۰ با آثاری، چون «کلید» و «خمره» از پیشگامان شناساندن سینمای پس از انقلاب ایران به جشنوارههای اروپایی بود و حتی برای اولین بار جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو را به ایران آورد، اما سامو بندری نشانی از آن فیلمساز شاخص نداشت. به هر روی این سریال با حضور حسن پورشیرازی، مهدی فقیه و مائده طهماسبی و معرفی سیدعلی صداقت بهعنوان هنرپیشه جدید ساخته شد. نقطه اشتراک سامو بندری با رعد و برق آن است که این اثر نیز به علت آمار بازدید بسیار پایین، هیچگاه به صفحه اول تلوبیون نیامد.
اولین سریال نمایش خانگی سعید نعمتالله محصول سال ۱۴۰۱ است، اما درحالیکه خارج از پلتفرمها تولید شده بود، بین پلتفرمها مشتری نداشت، حتی شانتاژ خبری با کمک بعضی فعالان رسانهای هم به دادش نرسید و با وجودی که از حضور ستارههای پرتعدادی مانند حمید فرخنژاد، امیرمهدی ژوله، هنگامه قاضیانی، مهدی سلطانی و آرش عدلپرور بهره میبرد، اما برای حدود یکسال روی دست سازندگان ماند، تا اینکه پلتفرم تماشاخونه پا به میدان گذاشت و این اثر را برای پخش رایگان خریداری کرد. «پدر گواردیولا» درنهایت در تابستان ۱۴۰۲ و در زمانی منتشر شد که دیگر تب تبلیغاتی آنکه بهخاطر حضور چند بازیگر محبوب همراه با یک خواننده دارای قطعههای مگاهیت ایجاد شده بود، خوابیده بود. ساخته جدید نعمتالله البته از نظر کیفی نیز اثر دندانگیری از آب درنیامد و نشان داد بیعلاقگی پلتفرمها برای پخش آن چندان بیدلیل نبوده است. از این مجموعه تاکنون یک فصل ۹+۱ قسمتی منتشر شده و فصل دوم آن با انتشار قسمت هشتم، به انتها نزدیک شده است.
سریال «عقرب عاشق» جدیدترین ساخته حسین سهیلیزاده، ازجمله محصولاتی بود که بدون سرمایهگذاری پلتفرمهای فیلم و سریال تولید شد و بعدا برای خریداری حقوق پخش به آنها عرضه شد. بااینحال از آنجا که نتیجه راضیکننده نبود، پلتفرمها به خرید آن روی خوش نشان ندادند و مدتها روی دست تهیهکننده ماند. درنهایت با گذشت حدود یکسال از آماده پخش شدن مجموعه و درحالیکه حتی ترانه محسن چاوشی برای سریال عقرب عاشق در تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده بود، پخش این مجموعه از تیر ۱۴۰۲ و حدود یکسال بعد از انتشار ترانه تیتراژ (!) در پلتفرم نماوا آغاز شد و تا همین چندهفته پیش هم ادامه داشت، اما توجهات بسیارکمی را برانگیخت و به خیل سریالهای شکستخورده خانگی امسال اضافه شد. این سریال درحالی شکست خورد که از حضور چهرهای، چون محمدرضا فروتن در نقش اصلی بهره میبرد و توسط حسین سهیلیزاده، سریالساز موفق دهه ۸۰ ساخته شده بود که در سالهای اخیر هم با وجود کیفیت رو به افول آثارش، محصولاتی پربیننده به تولید رسانده بود.
فیلم «عروسی مردم» به کارگردانی مجید توکلی که اثری در ژانر کمدی درام است و لحظات شیرین و حتی خندهداری دارد، ازجمله دیگر فیلمهاییست که از سال ۹۸ به این سو در صف اکران قرار داشت و فرصت آن را بهدست نمیآورد. این درحالی است که علی سرتیپی تهیهکننده و پخشکننده این فیلم بود، او معمولا برای نمایش آثارش مشکلی ندارد. عروسی مردم البته از نظر ممیزی هم مشکل خاصی نداشت، ولی سهسال و نیم منتظر اکران بود و حالا مدتی است بعد از اکران سینمایی، اکران آنلاین شده است.
تنها سریال این فهرست که رسما توقیف شده «شبکه مخفی زنان» است که به مهمترین قربانی مهاجرت حمید فرخنژاد از کشور تبدیل شد. این مجموعه در بحبوحه انتشار سریال «سقوط» با بازی فرخنژاد در نماوا منتشر میشد، اما برخلاف فیلیمو که سریال خود را بدون مجوز ساترا به انتشار رساند و بعدها از قوه قضائیه هم قرار منع تعقیب گرفت، توقیف شد. این درحالی است که نقش اصلی این سریال را سیامک انصاری بازی میکرد و نقش فرخنژاد، چندان محوری هم نبود. بههرحال شبکه مخفی زنان برای حدود یک سال امکان انتشار نداشت، تا اینکه از چند هفته پیش بالاخره نمایش آن از سر گرفته شد، اما با کیفیتی که در قسمتهای قبل از توقیف نشان داد و بعد از این مدت زمان طولانی، بعید است دیگر شمار دنبالکنندگان آن به سطح سابق بازگردد و احتمالا خیلیها قید تماشای آن را بزنند و به دیگر کمدیهای پرشمار این روزهای نمایش خانگی مراجعه کنند. جالب آنکه افشین هاشمی در همین فاصله، یک سریال کمدی دیگر هم برای نماوا ساخت که این روزها با نام «داوینچیز» به قسمت چهارم رسیده است!
فیلم سینمایی «زنبور کارگر» ساخته افشین صادقی در سال ۹۸ ساخته شد، اما بدون آنکه در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود، در اخذ پروانه نمایش به مشکل برخورد. این فیلم پرستاره که از حضور چهرههایی، چون حمید فرخنژاد، شبنم مقدمی، سعید آقاخانی، حسین مهری، مجید نوروزی، مارال فرجاد، علیرضا آرا و پگاه آهنگرانی بهره میبرد، مضمونی ملتهب و مرتبط با سیاست دارد. به همین دلیل برای بیش از سهسال امکان نمایش نیافت و بعد از توقیفی نسبتا طولانی، درنهایت اواخر شهریور ۱۴۰۲ به سینماها رسید.
«تهران: شهر عشق» ساخته علی جابرانصاری قدیمیترین فیلمی است که این روزها بهشکل پردهای یا آنلاین نمایش داده میشود. این فیلم به تهیهکنندگی محمد احمدی، از پاییز ۹۷ آماده نمایش بود، اما با وجود حضور در جشنوارههای جهانی نظیر جشنواره معتبر فیلم مونیخ، در نهایت امکان اکران نیافت و سازندگان با گذشت بیش ازچهارسال، بالاخره به اکران آنلاین رضایت دادند. «تهران: شهر عشق» از حضور فروغ قجابگلی و بهناز جعفری بهعنوان هنرپیشههای شناختهشده بهره میبرد. این فیلم در فیلیمو اکران اختصاصی شد.
اینکه حتی کمدیها هم ممکن است برای بیش از سهسال و نیم منتظر اکران بمانند، امر کمابیش غریبی است. «داستان دستانداز» ساخته کمال تبریزی که پیش از آن کمدیهای شاخصی مثل «مارمولک» و «لیلی با من است» را ساخته، پاییز ۹۸ به تولید رسید، اما تا در جشنواره فجر شرکت کرد و بعد به کرونا خورد، دیگر امکان اکران نیافت تا نیمه تابستان ۱۴۰۲. این فیلم البته در همین نمایش هم با استقبالی سرد از سوی تماشاگران مواجه شد و با فروش کمتر از یکمیلیارد تومان در گیشه شکست سختی خورد.
جدیدترین سریال بهروز افخمی که تا چند شب پیش روی آنتن شبکه یک سیما میرفت، خیلی هم جدید نیست! او بلافاصله بعد از وقوع سیل شدید در بسیاری از استانهای کشور در اوایل سال ۹۸، تصمیم به ساخت سریالی در این باره گرفت، اما فراهمآوری مقدمات، تولید «رعد و برق» را تا بهمن ۹۸ به تاخیر انداخت تا این سریال که ابتدا برای پخش در نوروز ۹۹ برنامهریزی شده بود، اولین بار در ماه رمضان سال بعد (فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰) روی آنتن برود. با این حال بعد از پخش یکی دو قسمت در روزهای نخست این مناسبت و به آنتن نرسیدن قسمتهای بعد، مشخص شد که سریال هنوز آماده نیست و در اتفاقی کمنظیر، از جدول پخش شبکه ۵ سیما حذف شد. این سریال درنهایت بعد از کشوقوس بسیار و حتی تهدید شبکه ۵ به شکایت از افخمی، مهرماه امسال به شبکه یک رسید. حالا هم خروجی پلتفرم تلوبیون، میانگین آمار بازدید از هر قسمت این اثر را رقم فاجعهآمیز ۱۵۰۰ نشان میدهد که باعث شده مجموعه رعد و برق هیچوقت در پیشانی این وبسایت نمایش داده نشود!
جالب و قابلتامل است که پرمخاطبترین فیلم غیرکمدی سال ۱۴۰۲ سینمای ایران که در رتبه ششم پرفروشترین فیلمهای سال قرار دارد، برای بیش از سهسال پشت صف اکران ماند. سهکام حبس، ساخته سامان سالور پس از رونمایی در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر در بهمن ۹۸ ناگهان با شیوع کرونا مواجه شد و سازندگان، این فیلم را که ظرفیت فروش مناسبی داشت، برای شرایط بهتری نگه داشتند. سهکام حبس پس از سهسال، بالاخره اواخر فروردین ۱۴۰۲ بهاکران درآمد و از تابستان هم در فیلمنت اکران آنلاین شد.
ازجمله برنامههای غیرنمایشی پلتفرمها در سال ۱۴۰۲، مسابقه «آوای جادویی» بود که با محوریت استعدادیابی در حوزه موسیقی تولید و پخش شد. این مسابقه در سال ۱۴۰۰ تولید شد و در ابتدا قرار بود بهعنوان محصول اختصاصی پلتفرم تلوبیونپلاس از اسفند ۱۴۰۰ به نمایش درآید، اما به دلایلی که هیچگاه روشن نشد، پخش این مسابقه از این سرویس بهتعویق افتاد و بعد بهکلی لغو شد. بعد از نزدیک به یکسال، آوای جادویی به انحصار پلتفرمی جدید درآمد و بهجای نوروز ۱۴۰۱، در نوروز ۱۴۰۲ و این بار از سرویس ویاودی فیلمنت پخش شد. در این مسابقه که از حضور علی اوجی بهعنوان مجری بهره میبرد، رضا صادقی، محمد اصفهانی، محمد معتمدی و رضا یزدانی داوری را برعهده داشتند و چهرههایی، چون علیرضا افکاری و سامان احتشامی نیز در بخشهای فرعی مسابقه حضور یافتند. اگرچه دلیل یکسال تعویق پخش آوای جادویی اعلام نشد، ولی با توجه به خروجی مسابقه و چهرههای حاضر در آن بعید بهنظر میرسد ممیزی یا توقیف علت این اتفاق بوده باشد.