به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: احمدرضا احمدی، شاعر، نویسنده و نقاش ایرانی، پس از ماهها تحمل بیماری ظهر روز گذشته در ۸۳ سالگی درگذشت.
احمدی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد و سالها در حوزه ادبیات، شعر، نویسندگی و سینما فعالیت کرد. وی در سال ۱۳۸۸ نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.
بیشتر شهرت این شاعر و نویسنده شناختهشده کشور به دلیل پایهگذاری شعر موج نو و پیشگامی او در استفاده از سبک سوررئالیسم در ادبیات کودکان است. شعرهای او به دلیل میزان ترجمه پذیری بالا به زبانهای مختلفی ازجمله عربی، ارمنی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی و کرهای ترجمهشده است. از احمد رضا احمدی کتابهای چند جلدی در حوزه نمایش نامهنویسی، نقاشی و گویندگی بانامهای «دفترهای واپسین» و «دفترهای سالخوردگی» منتشرشده است.
این شاعر و نویسنده سرشناس، کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و کتابهایی مانند «ناگهان چراغها روشن شدند»، «نشانی و بهار»، «دیگردر خانه پسرک هفت صندلی بود»، «دخترک ماهی تنهایی» و «مزرعه گلهای آفتابگردان» را برای کودکان نوشته است.
تدوین ردیف موسیقی ایرانی و آوازهای محمدرضا شجریان، مجموعه آوازهای فولکلور ایران، مجموعه بازسازی تصنیفهای کلاسیک ایران، شعرخوانی و ضبط صدای شاعران برجسته معاصر (با آثاری از نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر پور، فروغ فرخزاد، یدا... رؤیایی، نصرت رحمانی و...) ازجمله فعالیتهای او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
این شاعر پرآوازه ایرانی تا امروز بیش از ۱۰۰ کتاب در حوزه شعر و داستان نوشته که کتابهای «چیزی این جا آغاز نمیشود»، «تکه ابر، شاخه نرگس»، «تابستان غم»، «یادگار عشق و هرمان»، «ساعت ۱۰ صبح بود»، «ناگهان چراغها روشن شدند»، «من فقط سفیدی اسب را گریستم»، «عروس و داماد زیر باران»، «در یکشب مهتابی که شب چهاردهم ماه بود»، «کبوتر سفید کنار آینه»، «بهار بود»، «شب روز اول و صبح روز هفتم»، «پسرک تنها روی برف»، «برف هفت گل بنفشه را پوشاند»، «نوشتم باران، باران بارید»، «نشانی»، «روزی که مه بیپایان بود»، «رنگینکمانی که همیشه رخ نمیداد»، «در باغچه عروس و داماد روییده بود»، «اسب و سیب و بهار»، «شب یلدا قصه بلندترین شب سال»، «خواب یک سیب، سیب یک خواب»، «در بهار خرگوش سفیدم را یافتم»، «حوض کوچک، قایق کوچک»، «خرگوش سفیدم همیشه سفید بود»، «در بهار پرنده را صدا کردیم، جواب داد»، «روزهای آخر پاییز بود»، «عکاس در حیاط خانه ما منتظر بود»، «تو دیگر از این بوته هزار گل سرخ داری»، «هفت روز هفته دارم»، «هفت کمان هفترنگ»، «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید»، «مزرعه گلهای آفتابگردان»، «مسافران هواپیمای سفیدرنگ»، «دخترک ماهی تنهایی»، «پسرک و دوازده ماه سال»، «پسرک دریا را نگاه کرد و گفت»، «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود»، «قصههای پدربزرگ»، «در باغ بزرگ باران میبارید»، «پروانه روی بالش من به خوابرفته بود»، «سفر»، «باران دیگر نمیبارید» و «اینهمه بادکنکهای رنگی» برخی از آثار بهجامانده از این شاعر و نویسنده است.