بازگشت ماریانا؟ چرا پوچتینو به‌دنبال بازگرداندن دست راست آبراموویچ است

به گزارش مجله خبری نگار، وقتی سال گذشته تاد بولی در عین ناباوری مالک چلسی شد و باشگاه محبوب لندنی را از مالک روسی‌اش، رومن آبراموویچ گرفت، سؤال خیلی‌ها این بود که مدیران دیگر چلسی چه می‌شوند. آبراموویچ در همه این سال‌ها مدیران کاربلدی در باشگاه داشت که در رأس آن‌ها مارینا گرانوفسکایا بود. زنی که علناً دست راست مرد روس بود و در بازار نقل و انتقالات پادشاهی می‌کرد. او درست همان کاری را برای آبراموویچ انجام می‌داد که ۲ دهه قبل گالیانی برای برلوسکونی انجام می‌داد.

مطابق انتظار تاد بولی و مارینا گرانوفسکایا باهم کنار نیامدند. بولی مدیر ورزشی خودش را آورد، اما خرید‌های هنگفت و زیاد چلسی که اکثراً در این باشگاه جا نیفتادند، نشان می‌دهد که مدیر ورزشی جدید کارش را بلد نیست.

دیروز رسانه‌های انگلیسی خبر دادند مائوریسیو پوچتینو، سرمربی آرژانتینی چلسی که به تازگی به‌عنوان سرمربی لندنی‌ها انتخاب شده از تاد بولی درخواست کرده گرانوفسکایا را به لندن برگرداند. ظاهراً او معتقد است حضور دوباره مارینا گرانوفسکایا باعث می‌شود خیال او از بازار نقل و انتقالات راحت شود.

اما گرانوفسکایا کیست؟

دنیل تیلور، نویسنده ورزشی سال پیش در مقاله‌ای در سایت اتلتیک درباره او نوشت: «او در تمام دوران حضورش در استمفوردبریج هرگز حتی یک مصاحبه هم انجام نداده است. گرانوفسکایا توسط رومن آبراموویچ به این باشگاه آورده شد. آن‌ها متحدان مورد اعتماد هم هستند و او هم مانند مالک چلسی با قانون سکوت کار می‌کند. تمام چیزی که می‌توان با قطعیت از آن صحبت کرد این است که گرانوفسکایا شهرتی ترسناک در صنعت فوتبال برای خودش دست و پا کرده و اگر همان‌طور که بسیاری حدس می‌زنند او هم پس از آبراموویچ از چلسی جدا شود، این باشگاه نمی‌تواند به این زودی جای خالی او را پر کند.»

حالا یک سال بعد از این مقاله مشخص شده حق با تیلور است.

روایت معروف در چلسی این است که آبراموویچ در سال ۲۰۰۹ وقتی که به نظر می‌رسید دیدیه دروگبا در آستانه ترک این باشگاه است، متوجه توانایی‌های گرانوفسکایا شد. دروگبا از سوی لوییز فلیپه اسکولاری کنار گذاشته شد و پس از اینکه گاس هیدینک هدایت این تیم را به‌صورت موقت برعهده گرفت، این مهاجم به خاطر رفتار پرخاشگرانه پس از شکست در نیمه نهایی لیگ قهرمانان برابر بارسلونا از سوی یوفا محروم شد.

با این حال، گرانوفسکایا شروع به بحث درباره مسائل فوتبالی با آبراموویچ کرده و اعتماد او را بیش از پیش جلب کرد. باور او این بود که باید قرارداد جدیدی با دروگبا امضا شود و اعلام کرد که اگر این تصمیم شکست بخورد، مسئولیت آن را برعهده خواهد گرفت.

دروگبا قرارداد سه ساله جدیدی به امضا رساند، به چلسی در فتح دوگانه لیگ برتر و جام حذفی کمک کرد و ضربه پنالتی سرنوشت‌ساز در فینال لیگ قهرمانان برابر بایرن مونیخ را به گل تبدیل کرد. جایگاه گرانوفسکایا دیگر مثل سابق نبود.

همه قرارداد‌ها از زمانی که او حمایت آبراموویچ برای ایفا کردن نقش اصلی در تصمیمات فوتبالی را دریافت کرد، موفقیت‌آمیز نبود. چلسی گاهی بیش از حد هزینه کرد. اختلاف با آنتونیو کونته وقتی که او سرمربی این تیم بود، وجود داشت و کمی بعد مشکلاتی با فرانک لمپارد به وجود آمد. چلسی مطمئناً دوست داشت که زمان را به عقب برگردانده و مجموعه رویداد‌هایی که باعث شد رقابت برای انتقال آلیسون بکر را به لیورپول باخته و کپا آریسابالاگا را با قیمتی بالاتر به خدمت بگیرد، تغییر دهد.

اما چه کسی در جایگاه گرانوفسکایا هیچ اشتباهی در دپارتمان نقل و انتقالات نداشته است؟

متقاعد کردن رئال مادرید برای پرداخت مبلغ اولیه ۸۹ میلیون پوندی برای ادن هازارد، در حالی که تنها ۱۲ ماه از قرارداد او با چلسی باقی مانده بود بدون شک موفقیت قابل توجهی برای او به حساب می‌آید. انتقال ۶۰ میلیون پوندی اسکار به شانگ‌های SIPG هم موفقیت دیگری بود. این موضوع درباره فروش داوید لوییز به پاری‌سن‌ژرمن با ۵۰ میلیون پوند و جذب دوباره دو سال بعد او با ۳۴ میلیون پوند هم صدق می‌کند.

مارینا یک سال قبل از اینکه از چلسی جدا شود، جایزه بهترین مدیر ورزشی سال را دریافت کرد. این نشان از جایگاه ویژه او دارد و اگر مدیران امریکایی بتوانند دوباره جذبش کنند، هواداران چلسی بسیار خوشحال خواهند شد. البته رابطه نزدیک مارینا با مالک روس شاید دردسر اصلی باشد.

گرانوفسکایا ۲۶ سال است که در حلقه نزدیکان آبراموویچ قرار دارد. او از وقتی از دانشگاه دولتی مسکو فارغ‌التحصیل شد به یکی از دستیاران شخصی در سیب‌نفت تبدیل شد.

وقتی مالک روس تازه چلسی را خریده بود، گرانوفسکایا رستوران‌ها را برای آبراموویچ رزرو می‌کرد، برنامه روزانه او را می‌چید و گاهی حتی اگر باید کادوی تولدی برای کسی خریداری می‌شد، او ترتیب خرید‌ها را می‌داد.
او تا قبل از چلسی هرگز در صنعت فوتبال کار نکرده بود. شاید حتی نمی‌دانست چند نفر در زمین هستند، اما با اعتماد آبراموویچ تبدیل شد به یکی از غول‌های پشت پرده این ورزش.