به گزارش مجله خبری نگار،امپاتی (به انگلیسی: empathy) یا همدلی به معنی توانایی قرار دادن خود به جای دیگران است. سادهترین مثال برای امپاتی، مثال مادری است که کودک کوچکش را با خود به گردش میبرد با این که خودش خیلی خوشحال است، ولی کودکش ناراحت و گریان است.
مادر زمانی که از توانایی امپاتی استفاده کنید میتواند خودش را به جای کودک بگذارد تا از دید او به اطراف نگاه کند و متوجه میشود که کودک تنها چیزی که میبیند، پاهای آدمهاست که اطرافش را احاطه کرده اند و هیچ تصویری از مناظر اطرافش ندارد و مسلما دنیایی که میبیند بسیار خسته کننده است.
امپاتی ظرفیتی است که به شما امکان میدهد دیگران را درک کنید و از تجربههای ذهنی آنها مطلع شوید. هر چه توانایی همدلی و امپاتی در شما افزایش پیدا کند، ارتباطهای صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت. به عقیده پژوهشگران امپاتی تا حد زیادی میتواند مشکلات خانوادگی که ناشی از عدم درک متقابل است را حل و فصل کند.
هر کسی میتواند توانایی امپاتی را با تمرین در خود افزایش بدهد و خودش را بهجای دیگران قرار دهد و آنها را درک کند. همدلی یک مهارت هیجانی مهم است که نشانههای آن از کودکی شروع میشد و نقش اساسی در زندگی اجتماعی فرد ایفا میکند و میتواند دنیا را برای همه زیباتر کند.
امپاتی توانایی تشخیص احساس و هم حس شدن با تجربیات دیگران است.
همدلی علاوه بر این که باعث گسترش مرزهای جهان اختلافی شما میشود باعث بهبود کیفیت شما هم خواهد شد چرا که ظرفیت درک دیگران در زندگی را افزایش داده و باعث میشود از تجارب ذهنی افراد آگاه شوید و در زندگیتان مورد استفاده قرار دهید.
امپاتی از نظر لغوی به معنی یک دلی است، معنی و مفهوم آن در واقع قارر دادن خود به جای دیگران است. یعنی این که مسائل را از دریچه نگاه دیگران ببینید و با خودتان فکر کنید که اگر جای آنها ببودید چه رفتار یا برخوردی داشتید.
این که بتوانید خودتان را در مسائل و رویدادهای زندگی به جای دیگران بگذارید و از دیدگاه آنها، مسائل را ببینید یک مهارت روانشناسی است که باعث میشود از دعواها و اختلافات زیادی پیشگیری شود و آرامش را در روابط زنده نگه دارد.
امپاتی باعث میشود زمانی که میبینیم دیگران مورد آزار و اذیت قرار میگیرند با آنها همکاری کنیم و به کمکشان برویم و تصمیمات اخلاقی درستی بگیریم.
همدلی به ما کمک میکند که بهتر بتوانیم دیگران را درک کنیم و کیفیت زندگی خود و دیگران را افزایش دهیم.
همدلی از کودکی درون ما وجود دارد میتوانیم در طول زندگی آن را از والدین بیاموزیم یا در خود پرورش دهید و به عنوان یک نیروی بنیادی برای تحول اجتماعی استفاده کنید زندگی خود و اطرافیانیان را بهبود دهید.
با تکرار این ۶ رفتار که عادتهای افراد همدل است میتوانید همدلی را در خودتان پرورش دهید.
• کنجکاوی نسبت به غریبهها: فردی که مهارت امپاتی دارد نسبت به غریبهها کنجکاوی سیری ناپذیری دارد و کنجکاوی دوران کودکی اش را همچنان حفظ کرده است. به عنوان مثال با فردی که در اتوبوس نشسته، صحبت میکنند. افراد دیگر را جالبتر میدانند و با احترام با آنها هم صحبت میشوند و حواسشان هست که کنجکاوی با دخالت اشتباه نشود.
زمانی که با کنجکاوی با افراد اطرافتان صحبت کنید، زندگی و جهان بینی متفاوتی پیدا خواهید کرد و حس همدلیتان گسترش پیدا میکند. کنجکاوی یک قدرت کلیدی شخصیتی است که رضایت زندگی را بهبود میدهد و درمانی مفید برای تنهایی مزمن است.
پرورش کنجکاوی بیشتر از یک گفتگوی مختصر درباره آب و هوا است، شما هر روز با افراد غریبه روبرو میشوید مانند کارمند جدیدی که همیشه ناهار را به تنهایی میخود.
برای خودتان چالش مکالمه هر هفته با یک غریبه را تعیین کنید و با شجاعت این کار را تکرار کنید.
• به جای تعصب داشتن، اشتراکات را پیدا کنید: برچسبهای جمعی در موردد دیگران باعث میشود که فردیت آنها فارموش شود و تعصباتی که این برچسبها ایجاد میکنند باعث میشود افراد را همانگونه که هستند نبینیم و صرفا آنها را از روی نژاد، دین، اعتقادات یا قومیتشان قضاوت کنیم.
• زندگی شخصی دیگر را امتحان کنید: تجربه همدلی به صورت عملی یا همدلی تجربی میتواند چالشی هیجان انگیز و جذاب باشد. شما با تجربه مستقیم زندگی دیگران میتواند امپاتی را در خود ارتقا دهید.
یکی از الگوهای الهام بخش امپاتی تجربی، جورج اورل است. او بعد از چندین سال که افسر پلیس استعمار انگلیس در برمه بود در دهه ۱۹۲۰ تصمیم گرفت کشف کند که زندگی ساکنین حاشیه شهر چگونه است بنا براین لباس ولگردی میپوشد و در خیابانهای شرق لندن با گداها و ولگردها زندگی میکند.
نتیجه این چالش و زندگی در بین مظلومین، کتاب آس و پاس در پاریس و لندن است که تغییر اساسی در عقاید، اولویتها و روابطش ایجاد کرد. او فهمید که افراد بی خانمان، مکار و مست نیستند و نظراتش را درمورد نابرابری تغییر داد و مقالات عالی ادبی گردآوری نمود.
این چالش برای جورج اورول بزرگترین تجربه سفر زندگی اش بود و فهمید که همدلی فقط شما را خوب نمیکند بلکه برای شما خوب است. شما هم میتوانید از این چالشها برای افزایش همدلی استفاده کنید. مثلا بری امتحان عقاید گوناگون خودتان را با چالش بکشید یا تعطیلات را در روستا یا مکانی در حل توسعه سپری کنید.
• شنوندهای کوشا باشید: برای همدل بودن باید هنر شنیدن داشته باشید. افرادی که مهارت امپاتی یا همدلی دارند به راحتی به دیگران گوش میکنند و تلاش میکنند شرایط عاطفی و نیازهایش را درک کنند. چه طرف مقال دوستی باشد که به تازگی به سرطان مبتلا شده یا همسری باشد که از آنها ناراحت است.
بعد از گوش داردن باید نقابتان را بردارید و احساساتتان را آشکار کنید تا پیوند همدلی بین شما ایجاد شود.
• تغییرات اجتماعی و تحریک اقدامات گسترده: شاید تصور کنیدکه همدلی بین افراد اتفاق میافتد، ولی باید بدانید که همدلی یک پدیده توده ا ست که باعث ایجاد تغییرات اساسی اجتماعی میشود.
در صورتی که بذر همدلی در فرزندان ما کاشته شود بعدا در مقیاس جمعی شکوفا خواهد شد. درست مانند جنبش ضد برده داری قرن ۱۸ – ۱۹ که افراد زیادی تمام تلاششان را انجام دادن تا مردم از واقعیت رنج و ناراحتی بدهها در مزارع و کشتیها با خبر شوند و با این درد و رنج همدلی کنند و در نهایت این جنبش بر پایه همدلی جمعی به نتیجه رسید.
سبک زندگی ما زمانی رشد خواهد کرد که شبکههای اجتماعی یاد بگیرند، علاوه بر اطلاعات ارتباطات همدلی را گسترش دهند.
• داشتن تخیل بلند پروازانه: شاید فکر کنید همدلی مختص کسانی است که رنج میبرند، ولی این تصور کافی نیست. ما باید بتوانید با افرادی که با ما عقاید مشترک ندارد و به نوعی دشمن هستند، همدلی کنیم مثلا باید بتوانید که افراد اطرافمان را با عقاید متفاوت و متضاد با خودمان درک کنید و با آنها همدل و یکی شویم.
همدلی با دشمنان هم راهی برای تحول اجتماعی است.
توانایی همدلی گاندی توانست بر دشمنی بین مسلمانان و هندوها غلبه کند و منجر به استقلال هند در سال ۱۹۴۷ شود.
گاندی اعلام کرد من یک مسلمان هستم و یک هندو و یک مسیحی و یک یهودی.
توانایی انتقال همدلی باعث ایجاد روابط دوستی شده و تاثیر مثبتی بر افزایش محبت در روابط دارد. این مهارت شما را قادر میسازد با اشخاص دیگر وارد رابطه شوید و به او حش خود شنیده شدن و درک شدن را منتقل کنید و از طریق کلمات و زبان بدنش، احساسات او را متوجه شوید.
در هر رابطه عاطفی، فرد انتظار دارد زمانی که با سختی یا کشمش روبرو است، شریک عاطفی اش با او همدلی کند، در مطالعه انجام شده در زمینه همدلی مشخص شد که همدلی برای احساسات منفی شریک عاطفی ۵ برابر بیشتر از همدلی با احساسات مثبت او است.
به عقیده اسکار وایلد: همه میتوانند با رنجهای یک دوست همدلی کنند، ولی همدلی با موفقیتهای یک دوست نیاز به ظرافت طبع زیادی دارد.
سازمانها هم باید تفکر همدلی بلند پروازانه داشته باشند.
بیل درایتون، پدر کار آفرینی اجتماعی معتقد ازت که در دوره تغییرات سریع فناوری، تسلط بر همدلی مهارت اصلی بقای تجارت است.
پرورش همدلی زیربنای موفقیت در کار تیمی و رهبری است.
تا حالا برایتان پیش آمده که دیگران حرفهای ساده و منطقی شما را نمیفهمند؟ یکی از خطاهای مهم مذاکره این است که فکر میکنیم دیگران مانند ما فکر میکنند و درک مینمایند و، چون شاخص درک وفهم طرف مقابل، ماهستیم، برای مذاکره با آنها دچار خطای بزرگی میشویم.
در واقع در این گونه مذاکرات ما در حال حرف زدن با خودمان هستید و بعد تعجب میکنیم که چرا دیگران حرفهای ساده ما را نمیفهمند. همین نکته ساده پایه سوتفاهمهای زیاد در بحثهای خانوادگی و مذاکرات معاملات تجاری است.
هر کسی منطق خودش را دارد حتی اگر شما نمیفهمید و فکر میکنید منطق ندارد، مثال معروف این نکته این است که پیاده از سواره خبر ندارد یا فلانی بیرون از گود نظر میدهد. (از نظر موریانه، احمقانهترین کار انسان، نخوردن کتابهایش است.)
برای مجاب کردن یک نفر در مذاکره اول باید منطق او را دکر کنید و بر اساس منطق او مذاکره را طراحی کنید.
این روش به شما کمک میکند به زبان طرف مقابل حرف بزنید و او هم بتواند حرف شما را درک کند.
در یک مذاکره قبل از این که حرف بزنید باید به یک سری سوالات در ذهنتان پاسخ دهید، از جمله:
اگر من جای او بودم چطور به این موضوع فکرمیکردم؟
چه منافعی برایم اهمیت داشت؟
چه مواردی باعث نگرانی من میشد؟
در چه صورت حس بازنده بودن یا برنده بودن داشتم؟
زمانی که میخواهید از طرف مقابل جواب مثبت بگیرید، نبایدفقط به دنبال جواب مثبت باشید بلکه باید به عواملی فکر کنید که طرف مقابل شما برای جواب مثبت دادن نیاز دارد.
مثلا فردی که دنبال امنیت سرمایه گذاری است باید با دیدگاه و منطق او حرف بزنید تا خیالش راحت شود.
منبع:اینفو