به گزارش مجله خبری نگار/ایران: رژیم صهیونیستی تحت تاثیر سیاستهای افراطی کابینه جدید به ریاست بنیامین نتانیاهو، در طی ماههای گذشته شاهد تظاهرات و ناآرامیهای بیسابقهای بوده است. فضای سیاسی و اجتماعی رژیم، تنشهای مختلفی را تجربه میکند و نتانیاهو نیز سعی ندارد که برای پایان دادن به این فضا گام مثبتی بردارد. این تنشها بعد از درخواست جو بایدن، رئیس جمهور امریکا مبنی بر عقبنشینی نتانیاهو و کابینهاش از اصلاحات قضایی و موضعگیری تند نتانیاهو بر روابط بین امریکا و رژیم صهیونیستی سایه انداخته است و آن را به طور بیسابقهای بحرانی کرده است. در این بین، کارشناسان هشدار دادهاند که ادامه این روند، در آینده موجب سردی و واگرایی روابط فیمابین خواهد شد.
در فارن پالیسی تحلیلی با عنوان «وضعیت اسرائیل بیسابقه است» به موضوع فضای ملتهب در رژیم صهیونیستی و آینده روابط امریکا با رژیم پرداخته است. در مطلب حاضر بخشهایی از این تحلیل آمده است.
تلاش نخستوزیر بنیامین نتانیاهو برای تغییرات قضایی و مقاومت مردم در برابر آن، این کشور را ناآرام کرده و به تضعیف دموکراسی در آن منجر شده است. از ترکیب متنوع تظاهرکنندگان متشکل از یهودیان اسرائیل و برخی اعراب اسرائیلی، به نظر میرسد که نخستوزیر جامعه اسرائیل را به طور واحد و یکدست درگیر کرده است.
اخراج پیشگیرانه وزیر دفاع یک نظامی حرفهای، ژنرال یوآو گالانت، به دلیل جرأت اظهارنظر علیه اصلاحات قضایی، این تصور را تقویت کرد که نخست وزیر، منفعت شخصی خود در قدرت را بالاتر از امنیت کشور قرار داده است. این رویکرد نتانیاهو، شهرت سیاسی او را خدشهدار کرده و اکنون نیز دولت بایدن اعتماد بسیار پایینی به او دارد.
در نتیجه تداوم چنین رفتاری، چالشهای امنیتی جدیدی پیش روی این رژیم قرار خواهد گرفت. تلاش نافرجام نتانیاهو برای جلوگیری از تضعیف کابینه صهیونیستی و مقاومت خیرهکننده مردم، اکنون از نظر بحرانی رژیم را به نقطهای رسانده که هرگز قبلاً نبوده است. براین اساس، فضای بحرانی رژیم صهیونیستی را میتوان از چهار بعد مورد توجه قرار داد.
نتانیاهو نخست وزیر است و کنترل لیکود، بزرگترین و منسجمترین حزب سیاسی کشور را در دست دارد. او بسیار مصمم است تا در قدرت باقی بماند. گرچه او، موقتاً در پیشبرد اصلاحات قضایی خود توقف کرده است، اما تصریح کرده که پس از پایان تعطیلات عید پسح در ماه مه، لوایح را از طریق کنست منتقل خواهد کرد.
اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل، که تلاشهای بینتیجهای برای یافتن مصالحه برای پایان دادن به بحران داشته، مذاکراتی را بین طرفین برگزار کرده است. اما شاید به عنوان نشانهای از جدی نبودن نتانیاهو در مورد سازش، هیچ یک از معاونان کلیدی که برنامههای قانونی قضایی او را طراحی کردهاند، در مذاکرات شرکت ندارند.
از آنجایی که تظاهرکنندگان به نتانیاهو هیچ اعتمادی ندارند، فشار را در خیابانها ادامه خواهند داد که ممکن است یک جنبش مردمی به عنوان یک عامل جدید و غیرقابل پیشبینی در صحنه سیاسی اسرائیل پدیدار شود. آنها با حفظ و سازماندهی روند موجود توانایی این را دارند که تغییرات سیاسی پایداری ایجاد کنند.
شاید مهمترین و گیجکنندهترین عامل در بحران جاری، تغییر ظاهری در شخصیت و رفتار نخست وزیر باشد. او علیرغم لفاظیهای تندش، از نظر تاریخی ذاتاً ریسکگریز و محتاط بوده، به ویژه زمانی که پای صحبت یا اقدام درباره جنگ یا برقراری صلح بوده است.
کارنیت، رئیس سابق بانک اسرائیل فلوگ که از نزدیک با نتانیاهو برای ایجاد ثبات و رشد اقتصاد اسرائیل همکاری میکرد، معتقد است که این مسأله که نتانیاهو چگونه هشدارهای کارشناسان در مورد خطرات اقتصادی و امنیتی ناشی از فشار بر اصلاحات قضایی خود را نادیده گرفته است، اصلاً قابل درک نیست. در این بین، این سؤال مطرح میشود که آیا تغییر رفتار او بر اساس محاکمه در جریانش برای رشوه و کلاهبرداری است؟ یا همان طور که ایهود باراک، نخست وزیر سابق اسرائیل استدلال کرد، به دلیل پیامدهای کسب قدرت مطلق است که به طور طبیعی در هر جایی فساد به وجود میآورد؛ یا شاید این تأثیر حلقه بسته مشاوران نتانیاهو و خانواده او، به ویژه پسرش یایر باشد که مدام سعی دارند تئوریهای توطئه را مطرح و القا کنند.
اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل که مدتها به عنوان یکی از مهمترین تهدیدها برای امنیت بلندمدت تلقی میشود، در شعارهای تظاهرات موجود نبوده است. زیرا منتقدان نمیخواهند موضوع اشغالگری را به کف خیابانها بکشانند و سعی میکنند با جدا نگه داشتن این دو موضوع (قضایی و اشغالگری) از بروز اختلاف بین خود جلوگیری کرده و انسجام را نگه دارند.
با این حال، سؤال این است که آیا انگیزههایی که تظاهراتها را برمیانگیزد، میتواند به یک کمپین ملی برای پایان دادن به اشغالگری یا حداقل ترویج حقوق برابر برای فلسطینیها تبدیل شود؟
یکی از نشانههای امیدوارکننده این است که برخی از تظاهرکنندگان شعار «دموکراسی برای همه» را اتخاذ کردهاند که نشاندهنده ارتباط احتمالی بین بحث داخلی و اشغال است. اما این امر، بیانگر دیدگاه اکثریت قریب به اتفاق معترضان نیست. در واقع، گزارشهایی مبنی بر حمل پرچمهای فلسطین توسط معترضانی منتشر شد که در جریان تظاهرات توسط سایر معترضان مورد حمله قرار گرفتند.
حال اگر اوضاع داخلی آرام گردد، ممکن است روند اشغالگری رژیم صهیونیستی تهدیدی جدی برای بافت سیاسی و اجتماعی اسرائیل گردد. حتی قبل از آن، احتمال یک انتفاضه بزرگ که ناشی از افزایش ناامیدی و خشم در میان جوانان فلسطینی است، دور از انتظار نیست؛ بنابراین اگر علاقه به صلح در میان بخش قابل توجهی از جمعیت اسرائیل احیا شود، مسیر دشواری در انتظار رژیم خواهد بود.. ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی نتانیاهو تنها پس از دریافت چراغ سبز برای ایجاد گارد ملی تحت کنترل مستقیم او، در ائتلاف نخست وزیر باقی ماند؛ ائتلافی که برخی بیم آن را دارند که تبدیل به یک نیروی شبه نظامی خصوصی او شود و در کرانه باختری یا در شهرهای مختلط که یهودیان و اعراب اسرائیلی با هم تعامل دارند، شروع به فعالیت کند. در این صورت با افزایش تنشها در کرانه باختری و افزایش خشونت شهرکنشینان، انفجار بزرگی در انتظار جامعه رژیم خواهد بود.
دولت بایدن کم کم با این واقعیت تطبیق پیدا میکند که دیگر با نتانیاهوی قدیمی سروکار ندارد. اما به دلایلی، چون وابستگی عمیق عاطفی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده به اسرائیل، تبعات منفی داخلی برای دموکراتها در قبال دشمنی با اسرائیل و چالش قریبالوقوع برنامه هستهای ایران که نیازمند همکاری نزدیک با اسرائیل است، دولت به دنبال مبارزه عمومی پایدار با نتانیاهو نیست.
با این حال اظهارات اخیر بایدن در مورد تلاش دولت نتانیاهو برای تداوم اصلاحات قضایی، با بیان اینکه «نمیتواند به این مسیر ادامه دهد» و همچنین اظهارات نسبتاً مؤکد او مبنی بر اینکه در «کوتاه مدت» هیچ دعوتی برای نتانیاهو برای سفر به واشنگتن وجود نخواهد داشت، وضعیت بغرنجی را در روابط امریکا با رژیم نشان میدهد.
تنشهای کنونی بین دولت بایدن و ائتلاف نتانیاهو در تاریخ روابط امریکا و اسرائیل بیسابقه است. تاکنون واشنگتن و تل آویو اختلافات عمیقی بر سر سیاست داشتند که معمولاً مربوط به موضوع فلسطین یا لبنان بوده است، اما هرگز در مورد ارزشهای مشترک خود، تردیدی نداشتهاند؛ گزارهای که حالا نقض شده است.
حمایت از اسرائیل به عنوان تنها شریک منطقهای امریکا جزو تعهدات ایالات متحده بوده است. اما اگر این بنیان فرو بریزد و اسرائیل به سمت نظامی غیر از لیبرالیسم حرکت کند، این ویژگی خاص روابط امریکا و اسرائیل نیز تغییر خواهد کرد. زیرا قبل از بحث اصلاحات قضایی، اختلافات جدی در روابط با واشنگتن وجود دارد. از این نظر، تنظیم مجدد روابط دوجانبه، حتی در صورت حل بحران اصلاحات قضایی، آسان نخواهد بود.
سیاستمداران رژیم اظهارنظرهای زنندهای داشتهاند که این اظهارات، به روابط خدشه وارد کرده و
بی اعتمادی به وجود آورده است؛ روابطی که مسئولیت بازسازی آن تنها به عهده نتانیاهو است؛ چرا که او این ائتلاف را ایجاد و از قوانینی که باعث بحران داخلی شد، حمایت کرد و هنوز هم اقدام مستقیمی برای تغییر رویه انجام نداده است.
اکنون، نتانیاهو شدیدترین بحران داخلی در تاریخ اسرائیل را به وجود آورده است. نتانیاهو در ۷۳ سالگی اکنون سکاندار کابینه آتشافروزی است که آماده است رژیم را به آتش بکشد تا با همفکرانش بتوانند قوه قضائیه را نابود کنند و هژمونی خود را ایجاد کنند؛ باید دید که آیا او میتواند مسیر خود را تغییر دهد یا خیر.