به گزارش مجله خبری نگار،حجت الاسلام غلامرضا میناگر خبر از انتشار کتاب «نقد بهائیت متأخر» داد و گفت: این کتاب در ابتدا به منشأ شکلگیری بهائیت و انحرافهای به وجود آمده در این فرقه ضاله میپردازد که چطور این فرقه شکل گرفت و گسترده شد.
وی با اشاره به نقش استعمار در شکلگیری بهائیت اظهار داشت: در زمانی که علی محمد باب درس طلبگی میخواند سفیر تامالاختیار شوروی لباس روحانی میپوشد و به داخل حوزههای علمیه کربلا میرود و علی محمد باب را صید میکند و در حقیقت او را بازی میدهد و به سمت استعمار میکشاند و با تعریف و تمجدید از او فرقه میسازند که در مخالفت با مذهب تشیع قد علم کند.
این نویسنده اظهار داشت: بعد از باب پسران او یعنی حسینعلی نوری و صبح ازل با هم بر سر جانشینی نزاع داشتند که امیرکبیر هر دو آنها را به کربلا تبعید میکند و این منازعات در کربلا هم ادامه داشت به نحوی که مردم آنجا و همسایههای آنها به امیرکبیر اعتراض میکنند که اینها چه کسانی هستند که به اینجا فرستادهای که در این حد کار ناشایست انجام میدهند.
میناگر گفت: بعد از این نزاعهای بی پایان، صبح ازل را به یکی از شهرهای ترکیه تبعید میکنند و حسینعلی نوری هم به عکا در فلسطین میرود که این فرد آنجا ادعای خدایی میکند. زمانی که او به فلسطین میرود ماجرای اشغال این سرزمین به وجود نیامده بود و پس از او قضایای فلسطین اشغالی و تشکیل رژیم اشغالگر قدس پیش میآید که اتفاقاً آنها بدون مشکل همچنان در آن منطقه میمانند و ارتباط خوبی هم با دولت اسرائیل دارند.
وی افزود: حسینعلی نوری وصیت میکند که قبرش قبله بهائیان شود و همه این افراد بعد از ادعای پیامبری ادعای خدایی میکردند. وقتی او فوت میکند و پسرش عباس افندی جانشینش میشود. او در این زمان حتی اعتقادات سنتی پدر را زیر پا میگذارد و و ۱۸۰ درجه از سنت به مدرنتیه میچرخد و این به خاطر سفرهای مکررش به سراسر دنیا است و این فرد است که ۱۲ مورد را به عنوان اصول دین خود مطرح میکند و اگر کسی مؤمن به این ۱۲ اصل نباشد، از این فرقه خارج است.
حجت الاسلام میناگر اظهار داشت: پس از افندی، چون فرزند ذکور نداشته، پسر خواهرش جانشینش میشود که مشکلات اخلاقی زیادی داشته و او هم تغییراتی در این فرقه ایجاد میکند. البته بعد از او هم باز دعوا بر سر جانشینی بالا میگیرد. این منازعه به جایی نمیرسد و هنوز هم عدهای معتقد به جانشینی خانم افندی هستند و عده دیگری معتقد به جانشینی خواهرزادهاش.
این نویسنده در پاسخ به این سؤال که حضور و فعالیتهای این فرقه در روزگار معاصر چقدر جدی است، اظهار داشت: اینها در ایران مثل منافقین عمل میکنند. امام خمینی بعد از انقلاب آنها را فرقه ضاله و فعالیتهایشان را غیر قانونی اعلام کرد. اما الان هم هنوز به صورت مخفیانه در شیراز و یزد و همدان و تهران فعالیتهای زیرزمینی دارند و با دلار و پول زیاد افراد را جذب میکنند و اگر کسی بخواهد از فرقهشان خارج شود با تهدیدهای زیاد و مشکلات فراوانی روبرو میشود.
وی افزود: تنها فرقهای که الان به صورت جدی و رسمی در اسرائیل حمایت میشود و حمایت تام و کامل دارد، فرقه بهاییت است. آنها کسانی هستند که همسو و هم راستا با اسرائیل فعالیت میکنند از کمک اقتصادی اسرائیل بهره میبرند و در ایران هم یکی از مهلکترین فرقهها هستند که همیشه در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سعی در ضربه زدن به شیعیان و جمهوری اسلامی دارند.
نویسنده کتاب «نقد بهائیت متأخر» درباره فعالیتهای جدید این فرقه در کشور گفت: در گزارشهای ساواک مستندات متعددی از فعالیتهای آنها وجود دارد، اما در سالهای اخیر یکی از پررنگترین کارهایشان فعالیت در زمینه سند ۲۰۳۰ است که خیلی برای اجرایی شدنش فعالیت میکردند. یا در حوزه راهاندازی مهد کودکهای ضد دین فعالیتهای گستردهای داشتند و برای مدارس و جذب بچهها از طریق مدارس برنامههای زیادی در سر داشتند.
میناگر درباره مهمترین وجه تمایز کتاب «نقد بهائیت متأخر» با دیگر کتابهای نوشته شده در این باره اظهار داشت: من بیشتر بر گرایش و چرخش بهائیت به غرب و اختلافات جانشینهایشان تمرکز کردهام. ضمن اینکه نشان دادهام اینها همان شعارهای غربی میدهند؛ شعارهایی که به ظاهر خوب، اما در اصل دچار فساد و تباهی هستند.