به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: قیمت و تغییرات قیمت محصولات کشاورزی از آن جایی که با قوت غالب مردم در ارتباط هستند، تاثیر مستقیمی بر سفره خانوار میگذارند. این تاثیر نه تنها شامل هزینه مصرف کنندگان محصولات کشاورزی است، بلکه خود را در درآمد تولیدکنندگان نیز نشان میدهد. یکی از جنبههای قیمتی این محصولات به تفاوت قیمت آنها از مبدا تولید یعنی مزرعه تا بازار برمی گردد. در این زمینه تازهترین دادههای مرکز آمار ایران، متوسط قیمت تولیدکننده برخی محصولات کشاورزی در پاییز امسال را گزارش کرده است. با مقایسه این آمارها با آمار دیگر منتشر شده در باره متوسط قیمت خوراکیهای منتخب در کشور در آذر امسال، به نکات قابل تاملی میرسیم. این مقایسه حاکی از این است که تفاوت قیمت مزرعه تا بازار این محصولات منتخب تا سه برابر نیز میرسد.
طبق جدول و نمودار، از میان ۱۲ محصول منتخب، سبزیجات بیشترین فاصله قیمتی مزرعه تا بازار را به خود اختصاص داده اند. به طوری که فاصله قیمتی مصرف کننده با تولید کننده برای گوجه فرنگی به ۱/۳ برابر، برای بادمجان به ۷/۲ برابر و برای پیاز به حدود ۲/۲ برابر میرسد. در دیگر محصولات منتخب این گروه باید به سیب زمینی اشاره کرد که تفاوت قیمتی در حدود ۷/۱ در سطح بازار با مزرعه دارد.
در میان کالاهایی که دادههای قیمت تولید کننده آنها در پاییز منتشر شده، کمترین افزایش قیمت بین بازار و تولیدکننده را برنج با رقم ۴/۱ برابر به خود اختصاص داده است. به نظر میرسد رقابت موجود در بازار بین این کالا با برنجهای وارداتی از جمله عوامل محدودکننده رشد قیمت این کالا بین مزرعه و مصرف کننده باشد. در عین حال، افزایش قیمت این کالا موجب شده مصرف کننده به سراغ کالاهای جانشین برنج برود و همین موضوع نیز بر رقابت در بازار این کالا و در نتیجه رقابتی شدن قیمت آن افزوده است.
در گروه حبوبات نیز شاهد رشد نه چندان بالای قیمت در طول زنجیره عرضه این کالا هستیم. بر این اساس قیمت لوبیا قرمز و لوبیا چیتی حدود ۵/۱ برابر افزایش یافته است.
بررسی قیمت محصولات جالیزی منتخب نظیر هندوانه، خیار و خربزه نشان میدهد
که قیمت این کالاها از تولید تا مصرف تقریباً دو برابر میشود. دادههای مرکز آمار همچنین از رشد قیمت میوههایی نظیر سیب و انار به ترتیب به میزان ۱/۲ و ۶/۲ برابر حکایت دارد.
اگر چه طبیعت کم دوام بودن محصولات کشاورزی موجب میشود عرضه آنها مستلزم اقدامات آماده سازی و نگهداری و در نتیجه افزایش رشد هزینه تولید در طول زنجیره عرضه باشد، با این حال، به نظر میرسد عواملی نظیر مدل اقتصادی تولید که در آن سلف خری رواج زیادی دارد، فعالیت زیاد دلالان و همچنین نبود الگوی کشت مبتنی بر انگیزههای کشاورزان و کشت قراردادی، نوسان تولید و قیمت را در این عرصه رقم زده است. بماند که در این حوزه، آمار و ارقام متقنی نیز همچنان در کشور وجود ندارد و همین موضوع سیاست گذاری و برنامه ریزی محصولات کشاورزی و تلاش برای رشد بهره وری در این عرصه را با مشکل مواجه کرده است. مسائلی که هر یک تدبیر خاصی در عرصه سیاست گذاری را میطلبد.