به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اینها بخشی از اظهارات زن ۲۴ سالهای است که به همراه چند زن و مرد دیگر و در عملیات ارتقای امنیت اجتماعی و پاک سازی مناطق آلوده توسط نیروهای کلانتری طبرسی شمالی مشهد دستگیر شده است.
این زن جوان که مدعی بود به عقد موقت یکی از مردان پاتوق نشین درآمده است و به دلیل اعتیاد به شیشه در پاتوقهای خلافکاران روزگار میگذراند درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در شهر بجنورد (مرکز استان خراسان شمالی) به دنیا آمدم و تا مقطع دیپلم درس خواندم. پدرم اگرچه به جوشکاری مشغول بود، اما خیلی از کارهای ساختمانی و حتی فنی، مانند لوله کشی را هم انجام میداد به همین دلیل از همان دوران مجردی در منزل پدربزرگم جایگاهی داشت؛ چرا که او نزد پدربزرگم زندگی میکرد و کس و کاری نداشت.
وقتی بزرگتر شد پدربزرگم که او را به فرزند خواندگی پذیرفته بود، دختری را برایش انتخاب کرد تا ازدواج کند. پدرم نیز آن طور که اطرافیانم بیان میکردند به مادرم علاقهای نداشت و تنها به خاطر پدربزرگم که مردی بازاری و پولدار بود تن به ازدواج داد. خلاصه من اولین فرزند خانواده بودم و دو برادر کوچکتر از خودم داشتم، ولی اختلاف بین پدر و مادرم زیاد بود تا جایی که آنها بالاخره از هم طلاق گرفتند. پدرم خیلی زود با زن دیگری ازدواج کرد و مادرم نیز سرپرستی فرزندانش را پذیرفت.
آن زمان من ۱۰ سال بیشتر نداشتم و در مقطع ابتدایی تحصیل میکردم. چند سال بعد به دلیل آن که از مهر پدر بی بهره بودم، عاشق لبخندهای محبت آمیز پسر همسایه شدم و پای سفره عقد نشستم. البته ابتدا فقط صیغه محرمیت بین ما جاری شد تا با یکدیگر بیشتر آشنا شویم، ولی من در همان روزهای آغاز زندگی مشترک فهمیدم که «فرشید» به مواد مخدر و مشروبات الکلی اعتیاد دارد.
او مدام در پاتوقهای خلافکاران بود و با دوستانش مواد مصرف میکرد و با زنان غریبه هم ارتباط داشت. وقتی به او اعتراض میکردم مرا سرزنش میکرد که آن زنان کنار من مینشینند و عاشقانه با هم مواد مصرف میکنیم، ولی در خانه فقط سرزنش میشنوم! این گونه بود که من هم برای اثبات عشقم کنار او نشستم و مواد مخدر صنعتی مصرف کردم. طولی نکشید که من هم به یک معتاد حرفهای تبدیل شدم و «فرشید» هم که نمیتوانست هزینههای اعتیادمان را بپردازد، کارتن خواب شد و من هم به ناچار طلاق گرفتم و از پاتوقهای خلافکاران سردرآوردم.
از آن روز به بعد برای تامین مخارج اعتیاد، به هر کار شرم آوری تن میدادم؛ چرا که از چهار سال قبل به مصرف شیشه روی آوردم و درآمدی هم نداشتم. روزها به همین ترتیب میگذشت تا این که بالاخره در یکی از همین پاتوقها به عقد موقت «فرداد» درآمدم تا از این بی کسی و تنهایی رها شوم، اما زمانی که فهمیدم باردار هستم با کمک یکی از خیران به پزشک مراجعه کردم و آن جا بود که با انجام آزمایشهای پزشکی دریافتم که به «ایدز» مبتلا شده ام، ولی این موضوع را از دیگران پنهان کردم؛ چرا که ممکن بود دیگر مرا به آن پاتوق راه ندهند! الان هم که توسط پلیس و در پاتوق خلافکاران دستگیر شدم، مشخص شد که نه تنها جنین ۵ ماهه ام اعتیاد دارد بلکه او هم به این بیماری خطرناک مبتلا شده است و ...
این گزارش حاکی است با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) و هماهنگیهای قضایی، این زن جوان برای ترک اعتیاد و درمانهای تخصصی به مراکز قانونی ترک اعتیاد معرفی شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی