کد مطلب: ۳۹۷۹۶۸
۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۲:۱۷

پرونده بازِ «گرگر»

مرور حوادث تلخی که یک نیمکت فلزی و قرقره و سیم آن‌ها را رقم زد

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اگرچه می‌توان با کوهستان و رودخانه و مردمی نجیب، یک کارت‌پستال زیبا ساخت، اما وقتی پای «گرگر» در میان باشد این ترکیب می‌تواند بی‌نهایت غم‌انگیز باشد. یک نیمکت آهنی که با دو قرقره به سیم فلزی در دو طرف رودخانه می‌رسد و بر آن سوار است، به عنوان وسیله حمل و نقل بلای جان بسیاری ازکوهستان‌نشین‌های کشورمان شده، اما نتیجه استفاده از این وسیله گاهی له‌شدن یا قطع چند انگشت است و گاهی سقوط و یک مرگ تلخ مانند آن چه در روستای «سرتنگ بزره» از توابع الیگودرز اتفاق افتاد. گرگر این روستا حامل یک خانواده ۵ نفره بود و با سقوطش پدر ۵۷ ساله، مادر ۴۰ ساله و یک کودک‌شان به داخل رودخانه غرق و مفقود شدند و ۲ نفر نجات یافتند. این روستا منطقه‌ای صعب‌العبور است و بین الیگودرز، دورود و سردشت قراردارد. سوال این است که چندبار دیگر باید «گرگر» سقوط‌کند و چند نفر باید قربانی شوند تا پل، جای آن را بگیرد؟

تکرار یک دلهره روزانه

وقتی در گرگر نشستید باید به وسیله دست‌ها قرقره را به حرکت درآورید و این کار را تا رسیدن به آن طرف رودخانه ادامه‌دهید. این وسیله معمولا تنها راه ارتباطی بین روستا‌ها و مناطقی است که در مناطق کوهستانی قراردارند. استان لرستان، کهگیلویه‌و‌بویراحمد و یاسوج از مناطقی است که گرگر در آن‌ها بیشتر استفاده می‌شود. بعضی از مردم این مناطق مجبورند برای خرید، درمان، کار و حتی تحصیل بچه‌هایشان هر روز از این وسیله دلهره‌آور که شبیه یک تله‌کابین ابتدایی و ناامن است، استفاده‌کنند. کار به جایی‌رسیده‌است که برخی از مردم این مناطق قید تحصیل فرزندشان را می‌زنند و هر معلمی هم خطر استفاده از گرگر را به جان نمی‌خرد. برخی هم از روستا کوچ می‌کنند و بعضی دیگر تا حد امکان از روستا خارج نمی‌شوند.

قربانی‌های گرگر

آبان سال ۹۰ انگشتان دست محمد دادجو مامور سرشماری نفوس و مسکن هم زیر چرخ گرگر رفت و همه فهمیدند گرگر خودی و غیرخودی نمی‌شناسد. تا به حال گرگر، انگشتان دست حدود ۱۰۰ نفر از اهالی روستای ابراهیم‌آباد پلدختر را قطع کرده‌است. مردم روستای «گاودانه» تا مدت‌ها باید برای خرید، کار و تحصیل با گرگر به روستای گاودانه می‌رفتند. سال‌ها قبل مردم این روستا با بستن کیسه‌های بزرگ شن به شکم، خودشان را از میان رودخانه «مارون» به خشکی می‌رساندند. برخی غرق می‌شدند و بعضی از مرگ می‌جستند. جره یا همان گرگر که ساخته‌شد خوشحال بودند، اما طولی نکشید که انگشت روستایی‌ها یکی پس از دیگری قطع‌شد و بالاخره پل جایگزین این وسیله شد، ولی هنوز روستا‌های حوالی گاودانه از این خطر مصون نیستند. مردم روستا‌های سه‌گدار، پاده، پس‌ده، دره نی و چم آسیاب هم برای آبیاری و سرکشی به زمین‌های کشاورزی و عبور از عرض رودخانه از گرگر استفاده می‌کنند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر