به گزارش مجله خبری نگار، هیچ رابطهای سیر آرامی ندارد. در همه روابط تعارض و عواطف منفی وجود دارد. در نتیجه مشکلات در روابط صمیمی، بالاخره زمانی هر فردی را تحت تاثیر قرار میدهد. تضاد زیاد، خسته کننده است و باعث فرسودگی روانی و احساس تنهایی در زوجین میشود. رابطه زناشویی ناخوشایند و رنج آور با افزایش افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد همبستگی مثبت دارد. زوج درمانی میتواند اثر بسیار مثبتی بر تداوم و مطلوب بودن رابطه زوجین داشته باشد.
زوج درمانی نوعی روان درمانی است که در آن یک زوج درمانگر خوب به افراد درگیر در یک رابطه عاشقانه کمک میکند تا نسبت به رابطه خود بینش تازهای پیدا کنند، تعارضات و مشکلات موجود را حل کنند و در نهایت رابطه خودشان را بهبود بخشند. برای بسیاری از زوجها، رفتن به مشاوره و زوج درمانی، ترس از مشاجره و درگیری را در حضور یک درمانگر ایجاد میکند که پس از آن باید داوری کند که چه کسی درست است و چه کسی اشتباه است. برای بسیاری از زوج ها، اگر درمانگر در آموزش ابزارهای جدید ارتباط و حل تعارض به آنها مهارت نداشته باشد، ممکن است این تجربه ناخوشایندی برای آنها باشد. زوجدرمانگر علاوه بر آموزش نحوه افزایش رفتارهای رابطه مثبت در خانه، باید به آنها آموزش دهد و تمرینهایی را نشان دهد که به آنها کمک میکند تا ارتباط مؤثرتری در خانه داشته باشند، بهخصوص زمانی که در وسط یک درگیری هستند.
در این مطلب ۷ تمرین زوج درمانی مطرح شده است که میتوانید با همسرتان امتحان کنید تا هر گونه الگوهای ارتباطی ناسالم و درگیریهایی را که ممکن است در ازدواج شما ایجاد شده باشد، بهبود بخشید.
تکنیک Mirroring به طرق مختلف از تجارت گرفته تا فروش و حل تعارض توصیف و استفاده شده است. هنگامی که در زمینه زوج درمانی استفاده میشود، برای کمک به زوجها استفاده میشود تا از وارد شدن حالت تدافعی به یک درگیری جلوگیری کنند و به هر فرد اجازه میدهد احساس کند که شنیده میشود. همسری که ناراحت نیست از تکنیک آینه سازی استفاده میکند تا به همسرش اجازه دهد افکار و احساسات خود را در مورد یک موضوع بیان کند. سپس همسر آنچه را که از شریک زندگی خود شنیده بود، “آینه” میکرد و در صورتی که آن را درست متوجه نشد، توضیح میداد. مهم است که کلماتی را که همسرتان به طور کلمه به کلمه استفاده کرده است بازتاب دهید و از نقل و تفسیر یا اضافه کردن تفسیر یا نظرات خود اجتناب کنید. با این حال، یک اخطار برای استفاده از این تکنیک وجود دارد. اگر نتوانید این تکنیک را صادقانه از محل تفاهم اجرا کنید، طعنه آمیز یا حامی به نظر میرسد و هدف آن را شکست میدهد و درگیری را تشدید میکند.
مهم نیست که ازدواج شما چقدر سالم باشد یا مدت زمانی که با هم بوده اید، مطرح کردن موضوعات حساس با همسرتان دشوار است. مطرح کردن مسائل حساس و خطر طرد شدن، انتقاد یا قضاوت شدن توسط همسرتان به سطحی از آسیب پذیری نیاز دارد. بنابراین، بسیاری از زوجها موضوعات مهم را زیر فرش جارو میکنند تا از هر گونه منفی بودن احتمالی جلوگیری کنند. چیزی که اغلب زمانی اتفاق میافتد که یک شریک به اندازه کافی شهامت برای بحث در مورد یک موضوع دشوار با همسر خود به دست میآورد این است که آن را مطرح میکند در حالی که رویکردی محتاطانه دارد و برای هر گونه واکنش منفی احتمالی آماده میشود. این میتواند در نشانههای غیرکلامی مانند حالتهای دفاعی، حالات تهاجمی صورت و لحن کلامی استدلالی ظاهر شود. این رویکرد به طور اجتناب ناپذیری منجر به یک پاسخ دفاعی از طرف هر کسی میشود. هنگامی که با یک موضوع دشوار به همسر خود نزدیک میشوید، مهم است که از لمس فیزیکی پرورش دهنده مانند گرفتن دست یا نگه داشتن در آغوش استفاده کنید. این عمل از بالا رفتن گاردهای دفاعی در هر دو جهت جلوگیری میکند و بهترین نتیجه ممکن را در مکالمات دشوار میدهد.
جان گاتمن، محقق ازدواج، توصیه میکند که زوجها باید قبل از تلاش برای حل تعارض، دیدگاه همسرشان را به وضوح بیان کنند، بدون توجه به اینکه آیا با مواضع یکدیگر موافق هستند یا خیر. بدون این که ابتدا این موضوع وجود داشته باشد، این خطر وجود دارد که درگیری دوباره با هر فردی که دیدگاههای خود را با تمام احتمال حل و فصل از دست داده استدلال میکند، شعله ور شود. شروع گفتگو با بیان اینکه فکر میکنید موقعیت شریک زندگیتان چیست و به دنبال شفافسازی است، لحن شفافیت و درک لازم را برای زوجین برای حل تعارض ایجاد میکند. همچنین به جای دامن زدن به شعلههای بحث، گفتگو را برای تبادل برابر باز میکند.
نویسنده کتاب احساس خوب، دیوید برنز، تکنیک خلع سلاح را به عنوان یکی از پنج راز ارتباط موثر فهرست میکند. او تکنیک خلع سلاح را چنین تعریف میکند: «یافتن حقیقت در آنچه که طرف مقابل میگوید، حتی اگر آشکارا اشتباه، یا غیرمنطقی یا اغراقآمیز به نظر برسد». این میتواند یک راه بسیار قدرتمند و موثر برای نشان دادن قاطعانه در درگیری با همسرتان و جلوگیری از مشارکت در ارتباط نادرست، حالت تدافعی یا ابراز خشم باشد. هر دقیقه از زندگی خود را به حساب بیاورید! به خاطر داشته باشید که شما با همه چیزهایی که همسرتان میگوید موافق نیستید، بلکه بر روی یافتن حقیقت در گفتههای او تمرکز میکنید، هرچند کوچک باشد. حتی ممکن است حقیقت این باشد که شما موافق باشید که اگر موقعیت را به همین شکل درک کنید، شما نیز آسیب دیده و عصبانی خواهید شد. استفاده از این تکنیک فوراً شریکتان را از نیاز او به استفاده از خشم برای دفاع از خود “خلع سلاح” میکند یا حمله به عقب. امکان کاهش تنش و ایجاد فرصت برای گفتگو را فراهم میکند.
آنچه روی آن تمرکز میکنیم رشد میکند و روابط نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اگر یک زن و شوهر همیشه بر مشکلاتی که پیش میآیند تمرکز کنند، بیشتر رابطه آنها با مشکلات رو به رشد پر میشود. بله، طبیعتاً در هر ازدواجی مشکلاتی پیش خواهد آمد. با این حال، نشخوار فکری در مورد مشکلات میتواند باعث ایجاد حس ترس و ناامیدی شود که میتواند به مرور زمان یک رابطه را خراب کند. در سال ۱۹۸۶، دیوید کوپرایدر مفهوم تحقیق قدردانی را به جهانیان ارائه کرد که تغییر سازمانی را از رویکرد مبتنی بر کسری به رویکرد تغییر مثبت و مبتنی بر نقاط قوت تغییر داد. اجرای پرس و جو قدردانی در سازمانها بر کشف و درک «آنچه هست» و تمرکز بر مثبت بودن تمرکز دارد. این رویکرد میتواند به طور مستقیم در ازدواج اعمال شود، زیرا زوجها در تلاش برای تغییر و رشد با هم در جهت مثبت هستند. به کارگیری پرسشهای قدردانی برای ازدواج سپس بر روی آنچه در رابطه آنها درست پیش میرود و رویاهایی که میخواهند با هم انجام دهند متمرکز میشود و آنها را به سمت طراحی ایده آل سرنوشت خود با هم سوق میدهد. وقتی در مکالمه با همسرتان به کار میروید، تمرکز شما بر این است که شما دو نفر با هم موفق هستید، از چه جهاتی یک تیم عالی هستید و رویاهای مشترکی که هر دو دارید را تکرار کنید.
شناخت شریک زندگی خود بخش بسیار مهمی در ایجاد یک پیوند محبت آمیز و قابل اعتماد با یکدیگر است و رسیدن به آن زمان و تلاش زیادی را میطلبد. تلاش برای درک افکار، باورها و احساسات شریک زندگی خود، زمینه را برای کار تیمی در هنگام مواجهه با چالشهای زندگی یا رابطه تعیین میکند. این ژست علاقه واقعی به درک شریک زندگی خود منجر به دو عنصر دیگر میشود که فروم در مورد آن نوشته است: مراقبت و احترام به همسرتان.
زوجها مفهوم این را میدانند که وقتی تنشها زیاد است، از گفتن یا انجام کاری که از روی عصبانیت پشیمان میشوید، جلوگیری کنند. با این حال، آنها اغلب در مورد چگونگی انجام این کار به درستی آموزش نمیبینند. گرفتن وقت استراحت، اگر به درستی انجام نشود، میتواند به عنوان یک سلاح یا راهی برای دستکاری همسرتان برای عقب نشینی یا کنترل اعمالش استفاده شود. اغلب به زوجها آموزش داده میشود که کلمه یا عبارتی بسازند که به آنها نشان میدهد که وقت خود را صرف کنند و سپس به گوشههای جداگانه خود بروند تا زمانی که خنک شوند. زمانی که این تکنیک موفقیت آمیز باشد بسیار نادر است و اغلب میتواند مشاجره را تشدید کند، به خصوص اگر احساس طرد شدن یا رها شدن را در رابطه ایجاد کند. دلیل این که این کار نمیکند این است که از یک راه حل منطقی و عقلانی برای یک موقعیت احساسی استفاده میکند. وقتی تنش بین شما و همسرتان زیاد است، معمولاً تمام عقل از پنجره بیرون میرود و وقتی بخش عاطفی مغز ما درگیر است، اعمال موقعیتهای منطقی بسیار دشوار است. وقتی این احساسات شدید را تجربه میکنیم، مغز عاطفی وارد جنگ، فرار یا واکنشهای انجمادی میشود.
بنابراین، کلمه سیگنالی که شما و همسرتان انتخاب کرده اید در آن لحظات حتی ثبت نمیشود. از آنجایی که احساسات شدید تفکر منطقی ما را خاموش میکند، تنها راه برای برهم زدن آن استفاده از احساسات به همان اندازه شدید برای ایجاد تغییر در مغز عاطفی شماست. این به مغز منطقی شما یک لحظه میدهد تا کنترل را دوباره به دست بیاورد و دوباره کنترل را به دست بگیرد. به عنوان مثال، استفاده از احساسات به همان اندازه شدید طنز میتواند مغز را از عصبانیت یا حالت تدافعی دور کند. ایجاد یک کلمه علامتی که زمانی را یادآوری میکند که هر دو در بیرون از اتاق هتل با لباس زیرشان گیر افتادهاند، بهاندازه کافی دردسرساز خواهد بود، برای مثال، برای مکث کردن بحث و علامتگذاری زمان خروج که بسیار مؤثرتر است.
زوج درمانی، راه چارهای ست برای زوجهایی که نمیتوانند تعارضها و کشمکشهای خود را به شیوهای مصالحت آمیز حل کنند؛ همچنین برای افرادی که میخواهند کیفیت رابطه زناشویی خود را بهبود بخشند کاربرد دارد. مشارکت زوجها برای روشن شدن منشا اختلافات و شفاف شدن موضوع در موفقیت درمانی حائز اهمیت است. در واقع باید نگاهی واقع بینانه برای درک مشکل داشته باشید نه به قصد پیروز شدن بر طرف مقابل. این شاخه از روان درمانی رابطه، به زوجهایی پیشنهاد میشود که به دلیل عدم شناخت پیش از ازدواج و نداشتن انگیزههای ازدواج صحیح دچار سردی و عدم اعتماد در رابطه شده اند.
منبع: ذهنآرا