به گزارش مجله خبری نگار به نقل از الوقت؛ درحالی که بنیامین نتانیاهو با پیروزی بزرگی که اخیراً توانست در انتخابات پارلمانی رژیم به دست آورد به پرسابقهترین سیاستمدار صهیونیستی در مسند نخست وزیری تبدیل خواهد شد، احزاب به اصطلاح میانه رو و چپ در سرزمینهای اشغالی از بازگشت مجدد او به عنوان «روز سیاه اسرائیل» یاد میکنند.
به عبارت بهتر با وجود آنکه نتانیاهو بیش از یک دهه نخست وزیر بوده و همه با افکار و گرایشات او آشنایی کاملی دارند، اما نکته اصلی ماجرا که برای صهیونیستها و اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی نگران کننده است حضور رهبران احزابی است که در کابینه گرایشات تندتری دارند و پستهای کلیدی را در دست خواهد گرفت.
نتانیاهو که از سال گذشته با احزاب میانهرو زاویه پیدا کرده بود این بار تلاش زیادی کرد تا بتواند احزاب راست افراطی را در مدار خود جمع کرده و بتواند با کمک آنها نتایج انتخابات کنست را به نفع ائتلاف خود تغییر دهد و در این مسیر نیز موفق بود. بر این اساس، حزب رادیکال راست «صیهونیسم دینی» به رهبری دو سیاستمدار افراطی به نامهای بتزالال اسموتریتس و ایتامار بنگویر با کسب ۱۵ کرسی سومین حزب پیروز در انتخابات بودند که در تاریخ ۷۴ ساله رژیم جعلی اسرائیل بیسابقه بود که راستهای افراطی تا این حد قدرت کسب کنند.
جمع شدن راستها در یک اردوگاه متحد، تا حدی مدیون تحرکات نتانیاهو است که در ماههای اخیر خود را به اب و آتش زد تا بتواند احزاب افراطی ارتدوکس و حریدی را بایکدیگر متحد کند و برای رسیدن به این مقصد او حتی چند هفته پیش از انتخابات کنست وعدههایی به آنها داده بود.
بر اساس این توافقات مقرر شده بود تا در صورتی که نتانیاهو پس از انتخابات به قدرت بازگردد، کابینه او صرف نظر از اینکه مدارس فوق ارتدوکس برنامه درسی اصلی را تدریس میکنند یا خیر، بودجه دولتی خواهد داد و مدارس افراطی ارتدوکس که از پذیرش سرفصلهای آموزشی وزارتخانه دولتی طفره میروند را در جایگاهی مشابه مدارس دولتی قرار دهد.
رهبران احزاب حریدی و ارتدوکس یکی از شروطشان این بوده تا زمانی که تبعیض بین معلمان مدارس حریدی با مدارس رسمی از بین نرود، در هیچ ائتلافی شرکت نخواهند کرد و به همین دلیل نتانیاهو نیز وعدههایی برای متقاعد کردن آنها داده است.
بر اساس قوانین موجود در سرزمینهای اشغالی، مدارس باید موضوعات برنامه درسی اصلی را برای دریافت بودجه کامل از سوی کابینه ارائه دهند تا از این مسئله اطمینان داشته باشند که کودکان در سیستمهای مدارس حریدی با مهارتهای لازم مانند توانایی خواندن، نوشتن و داشتن علوم ریاضیات فارغالتحصیل میشوند.
بسیاری از جوامع فوق ارتدوکس از برنامههای درسی اصلی در مؤسسات خود اجتناب میکنند و تاکید دارند که آموزش فقط باید بر مطالعات تورات متمرکز باشد.
با درنظر گرفتن طرحهای نتانیاهو و توافقاتی که با ارتدوکسهای حریدی انجام داده است، به نظر میرسد وزیر آموزش و پرورش در کابینه آتی هم از بین نمایندگان حزب راست افراطی باشد تا برنامههای خود را محقق کنند.
این احزاب راست افراطی سعی دارند تا آموزهها و افکار خود را که ظاهرا برگرفته از تورات است، به دانش آموزان در مدارس تلقین کنند تا در آینده از وجود این افراد در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهره برداری کنند.
رهبران سایر احزاب از جمله نفتالی بنت و یائیر لاپید این توافقات را خطری برای آینده اسرائیل اعلام کردهاند. زیرا به اذعان آنها افرادی که در این مدارس آموزش میبینند بدون اینکه تخصصی داشته باشند فازغالتحصیل میشوند و بدون اینکه کاری انجام دهند از مزایای دولتی بهرهمند میشوند و به عبارتی، هزینهای اضافی را روی دوش عموم شهروندان میگذارند که واکنش سایر احزاب سیاسی را در پی داشته است.
درحالی که در ۷۴ سال گذشته کابنیههای اسرائیل تا حدی ترکیبی از احزاب میانهرو، چپ و افراطی بودند و تا حدودی برخی سیاستهای تنش زا را خنثی میکردند، اما این بار تاریخ به گونه دیگری رقم خورده است و احزاب راست افراطی در انتخابات پارلمانی پیروز شدهاند و شانس بالایی برای تشکیل کابینه به رهبری نتانیاهو دارند. این احزاب دیدگاههای تندی درباره بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی دارند و به همین خاطر بسیاری از مقامات صهیونیستی آینده روشن سیاسی را برای سرزمینهای اشغالی متصور نیستند.
جامعه ارتدوکس یا حریدی در مقابل بقیه جمعیت اسرائیل قرار دارند. تعداد جمعیت این گروههای افراطی از سال ۱۹۸۰ از چهار درصد به ۱۲ درصد کل جمعیت سرزمینهای اشغالی در سال ۲۰۲۰ رسیده است که حاکی از سه برابر شدن آن دارد، و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۴۰ به بیش از ۲۰ درصد جمعیت ساکن اراضی اشغالی افزایش یابد و این مسئله پیامدهای قابل توجهی برای صهیونیستها دارد و از قدرت گیری این احزاب و افزایش جمعیت شان به شدت نگران هستند.
جهان بینی حریدیها در تضاد با دیدگاه اکثریت شهروندان اسرائیلی است و آنها فقط تورات و قوانین دینی (هالاکا) را به عنوان اساس زندگی یهودی و هویت یهودی میپذیرند، از اصول دموکراتیک انتقاد میکنند، بر ساختارهای اجتماعی سلسله مراتبی با خاخامها در راس تاکید دارند و عمدتاً صهیونیستی افراطی هستند.
با این وجود، حریدیها برای تامین معاش زندگی خود به کابینه و نهادهای آن وابسته هستند. جامعه دانشآموزان آن از خدمت سربازی معاف هستند و از کار با حقوق خودداری میکنند و بدون اینکه کاری برای جامعه انجام دهند باید تأمین مالی شوند و سیستم آموزشی آنها باید از مداخلات خارجی محافظت شود که به راحتی بتوانند عقاید دینی خود را به دیگران تحمیل کنند.
خود نتانیاهو دشمن درجه یک گروههای فلسطینی به ویژه در غزه است و در طی دوران نخست وزیری خود چهار جنگ را با غزه به راه انداخت و سعی داشت تا قدرت نظامی حماس و جهاد اسلامی را از بین برده و فلسطینیها تضعیف کند. دیگر احزاب راست افراطی که با نتانیاهو ائتلاف کردهاند از خود او هم گرایشات تندتری نسبت به فلسطینیها دارند.
شرکای نتانیاهو در ائتلاف، اعضای اصلی اتحاد صهیونیسم مذهبی اسرائیل، اسموتریچ و بن گویر بودند که آشکارا خواستار خشونت مسلحانه علیه فلسطینیان شده است.
به گفته بن گویر، فلسطینیهای اسرائیلی باید تحت «آزمایش وفاداری» قرار بگیرند و هر کسی که «بیوفا» به اسرائیل تشخیص داده شود باید از سرزمین اجدادی خود تبعید شود.
بن گویر بارها در اظهارنظرهای علنی اعلام کرده که «جواب سنگ، گلوله است». رویکرد به شدت نژادپرستانه او موجب شده که پس از طرح نام او به عنوان کاندیدای اصلی پست وزارت امنیت داخلی، دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی به صورت علنی با این انتخاب مخالفت کرده و آن را مخل امنیت ملی رژیم اعلام نمایند.
او در راهپیمایی جنجالی پرچم حضور پیدا کرده است و با این کار خشم فلسطینیها را برانگیخته است. بن گویر همچنین در ماجرای حملات نظامیان صهیونیستی به منطقه «ـشیخ جراح» در قدس اشغالی در کنار شهرکنشینان و نظامیان، اسلحه به دست گرفت تا فلسطنیها را به قتل برساند. اقدامی که حتی مقامات تلآویو هم به آن واکنش نشان دادند و اینگونه اقدامات را تحریک آمیز خواندند که میتواند آتش جنگ در کرانه باختری را شعله ور کند.
مواضع ضد فلسطینی بن گویر را میتوان در انتخابات اخیر به خوبی مشاهده کرد. حزب افراطی بن گویر دشمنی با اعراب و چپگرایان اسرائیل را در دستورکار قرار داده است و در جشن پیروزی بن گویر، شاهد بودیم که طرفدارانش شعار «مرگ بر عربها» میدادند و بن گویر هم تنها نظاره کرد و گفت: «من هنوز نخستوزیر نشدهام».
بن گویر چنان افراطی است که حتی با رهبران صهیونیستی هم که قصد دارند با فلسطینیها تعامل کنند دشمنی میکند و گفته میشود که او و احزاب راست افراطی در ماجرای ترور اسحاق رابین، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی که توافق اسلو را با تشکیلات خودگردان امضا کرده بود، دست داشته است.
احزاب ارتدوکس و حریدی حامی اصلی شهرک سازی در سرزمین فلسطینیها هستند و همواره تلاش کردهاند تا با ساخت و سازهای غیرقانونی فلسطینیها را از کرانه باختری بیرون رانده و تمام سرزمینها را در اشغال خود داشته باشند و بدون مزاحمتی از سوی فلسطینیها سرزمین موعود خود را تاسیس کنند.
اینکه نتانیاهو به عنوان نخست وزیر احتمالی وعده داده است تا بودجه کلانی را به احزاب راست افراطی اختصاص دهد نشان میدهد که گرایشات ضد فلسطینی و عربی در کابینه آتی به شدت افزایش خواهد یافت و این مسئله میتواند به تشدید تنشها بین فلسطینیها و ارژیم صهیونیستی دامن بزند.
به طور حتم با کابینه افراطی، سرزمینهای اشغالی امنیتیتر از قبل خواهد شد و جنایات صهیونیستها در کرانه باختری و غزه هم شدت خواهد گرفت و ممکن است انتفاضه سومی که صهیونیستها از آن نگران هستند، در کابینه افراطیها رقم بخورد که پایان آن برای صهیونیستها خوشایند نخواهد بود و آنگونه که رهبران مقاومت وعده دادهاند تمام سرزمینهای اشغالی به جهنم اشغالگران تبدیل خواهد شد.