به گزارش مجله خبری نگار/ایران: این روزها زیست مجردی در جامعه ایرانی به اندازه قابل توجهی روبه افزایش است. به شکلی که برخلاف گذشته، حتی صاحبان خانهها هم دیگر حساسیتی برای اجاره خانههای خود به مجردها ندارند. بسیاری از صاحبان املاک هم برخلاف گذشته به آسانی برای افراد مجرد خانه پیدا میکنند و به آنها اجاره میدهند. در کنار این مسأله وقتی شما به سایتهای اجاره خانه مراجعه میکنید، مشاهده خواهید کرد که در کنار آگهی برخی خانههای کم متراژ نوشته شده: «مناسب مجرد!» خانههای ۴۰ تا ۵۰ متری که بسیای از مؤجران آن مجرد هستند.
شاید در گذشته بخش زیادی از این مجردها مهاجران به شهرهای بزرگ و دانشجویان بودند، ولی امروز بخش اعظمی از آنها کسانی هستند که خواهان زندگی جدا از پدر و مادر خود هستند و به شکلی رو به زیست مجردی آوردهاند.
دراین اتفاق، نباید فراموش کرد که براساس آمارهای مختلف دست کم ۱۳ میلیون جوان مجرد در سن ازدواج وجود دارند که این جمعیت قابل توجه پتانسیلهای زیادی برای گرایش به زندگی مجردی به وجود آوردهاند. اما در این میان این سؤال شکل میگیرد که چرا چنین اتفاقی رخ داده و چرا جامعه ایرانی از آن فضایی که خانواده و زندگی زن و شوهر در کنار هم یک ارزش بود به تدریج به سمتی رفته که زیست مجردی به اتفاقی عادی در آن مبدل شده است؟
عوامل مختلفی از سوی کارشناسان دراین باره عنوان میشود. برخی میگویند که وضعیت اقتصادی باعث شده تا تمایل کلی به تشکیل خانواده کم شود و برخی هم براین باورند که آمار بالای طلاق باعث شده تا افراد پس از طلاق رو به زندگی مجردی بیاورند. اما جدا از این عواملی که همیشه هم عنوان میشود یک موضوع کمتر مورد بررسی قرار گرفته و آن هم اثرگذاری فضای مجازی است؛ فضایی که شاید این روزها به یکی از موتورهای اصلی ایجاد تفکر زندگی مجردی مبدل شده!
با نگاهی به شبکههای اجتماعی و آنچه در آنها میگذرد، متوجه میشویم که در گام اول همه چیز به سمت ایده آلگرایی و لاکچری شدن فضا سوق یافته! در بسیاری از صفحات مجازی بلاگرها به شکل عجیب و غریبی به نمایش داراییهایی میپردازند که حتی متعلق به خودشان نیست. در واقع آنها این اجناس و اموال و خودروها را دربسیاری اوقات قرض میکنند تا فالوئرهای بیشتری بگیرند. در سوی مقابل به دلیل نبود سواد رسانهای بسیاری از شهروندانی که سواد رسانهای کمتری دارند، در ذهن خود دائماً به مقایسه میپردازند.
بسیاری از دختران و پسران احساس میکنند تا به چنین سطح مادی نرسند، نباید ازدواج کنند. همین مسأله سبب میشود سن ازدواج آنها بالا برود. این در حالی است که خود همین صفحات مجازی و رفتار بلاگرها به شکلی باعث شگلگیری زیست مجردی از درون زندگیهای متأهلی هم میشود، چرا که آنها گاهی سبب فروپاشی زندگیهای مشترک به دلیل چشم و همچشمی و بالا رفتن توقعات میشوند. به این ترتیب افرادی که جدا میشوند به سمت زندگی مجردی سوق پیدا میکنند.
به باور برخی صاحبنظران، یکی از اثرات دیگر فضای مجازی بر گسترش زیست مجردی، صحبتهای افراد کارشناس نماست! افرادی که به عنوان یک روانشناس یا مثلاً مشاور خانواده در پیج شخصی خود راهحل ارائه میدهند. بسیاری از این افراد خود مجرد هستند و راه حلهای آنها عمدتاً شامل سوق دادن جوانان به سمت زیست مجردی است. برهمین اساس، این افراد که در بیشتر مواقع از هیچگونه تحصیلات آکادمیک هم برخوردار نیستند، با استفاده از جذابیتهای فضای مجازی برای شهروندان، نسخه زندگی مجردی میپیچیند. نسخهای که خیلی از شهروندان به دلیل حضور مداوم در فضای مجازی در اثر تکرار تماشا و شنیدنش آن را باور میکنند.
نکته اینجاست که به تازگی لیستی از روانشناسان زرد هم از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور منتشر شد که نشان میدهد اغلب همین افراد به اصطلاح کارشناس، یا اصلاً روانشناس نیستند یا اینکه جزء دسته روانشناسان زرد تلقی میشوند. اما به هر ترتیب صحبتهای آنها در سوق دادن شهروندان به سمت زندگی مجردی بسیار مؤثر است. درکنار این موضوعات، نباید فراموش کرد که تأکید بر برخی کلیدواژهها در فضای مجازی این روزهای ایران، در گسترش زیست مجردی مؤثر است. آنچنان که در بسیاری از پیجهای مجازی بر چند موضوع همچون محدودیت آور بودن زندگی متأهلی، راحت بودن زندگی مجردی و تنوع داشتن در روابط در زندگی مجردی از موضوعاتی است که در فضای مجازی مطرح میشود و این کلید واژهها در ذهن شهروندان ایرانی در این سالها در اثر تکرار جا افتاده است و حتی برخی شهروندان از آن به عنوان یک منبع رفتاری استفاده میکنند.
حالا به نظر میرسد که پادزهر این موضوع را میتوان در گسترش سواد رسانهای جستوجو کرد. چرا که گسترش و افزایش سواد رسانهای در میان شهروندان قطعاً میتواند سبب شود آنها به این آسانی هر راهنمایی و توصیهای را نپذیرند. ضمن اینکه با دیدن هر محتوایی در فضای مجازی آن را در تصمیم گیریهای شخصی خود برای زندگیشان دخالت ندهند.