کد مطلب: ۳۴۱۰۵۵

آنروزِ مسخره ی پُر تحقیر از سی و اندی سال فَکَم را قفل می‌کند

خاطرات نوجوانی ارشاد شدن پانته آ بهرام

به گزارش مجله خبری نگار،پانته آ بهرام با انتشار تصاویری از خود، صفحه شخصی اینستاگرامش را به‌روز کرد و نوشت :

 

 

آنروزِ مسخره ی پُر تحقیر عد از سی و اندی سال فَکَم را قفل می‌کند

 

 

پانزده ساله بودم. شاید هم کمی کمتر. همراه دختر خاله و پسر خاله ام ( هم او که سال کرونایی و به دلیل نرسیدن واکسن و داروی موثر از دستش دادیم ) داشتیم قدم میزدیم و به حکم سن و شادابی نوجوانی می خندیدیم. ( و چه دور است دورانِ خنده های بی پروا). ناگهان با حمله ی آمرانِ معروف (البته آنوقتها این جانداران را کمیته خطاب میکردیم.)روبرو شدیم. أمر کردند که من دیگر کفش ساقدار نپوشم !!! و پسر خاله جان که روحش در آرامش باد، تی شرت آستین کوتاه!!!

 

 

آنروزِ مسخره ی پُر تحقیر عد از سی و اندی سال فَکَم را قفل می‌کند


پانزده ساله بودیم و شاید هم کمی کمتر. ‌هنوز و حالا وقتی می نویسم که آنروزِ مسخره ی پُر تحقیر بر ما چه رفت ضربانم به هزار می‌رسد. طپشی نفس گیر که هنوز و بعد از سی و اندی سال فَکَم را قفل می‌کند از خشم.
جوراب سفید. کفش ساقدار. چند تار مو. حتی مانتوی خیلی بلند(چون مُد روز بود!!)و خنده خنده ی از ته دل و… جُرم نا بخشودنی ما بود در کشورِ مِهر و حقوق بشر !!!و هست هنوز.
مرگ کسب و کار شماست و ما خود غنائمِ جنگی که از پیش باخته ایم !

#نه به هرگونه رفتار و گفتارِ وحشیانه و غیر انسانی مبتنی بر ایدئولوژی

 

 

آنروزِ مسخره ی پُر تحقیر عد از سی و اندی سال فَکَم را قفل می‌کند

 

 

پانته‌آ بهرام بازیگر ایرانی تآتر، سینما و مجموعه‌های تلویزیونی است. او دانش‌آموختهٔ مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما و ادبیات نمایشی است.
زندگینامه
وی در ۱۳ اسفندماه ۴۸ در تهران متولد شد. در ۱۳۶۶ فعالیت بازیگری خود را به صورت آکادمیک با ورود به مدرسه صدا و سیما و تحصیل در رشته بازیگری آغاز کرد. اولین حضور جدی در تئاتر را در ۱۳۶۷با بازی در مقابل تماشاگر در تالار هنر و قصه شبنم تجربه کرد. در ۱۳۷۱ با تحصیل در رشته ادبیات نمایشی گام جدیدتری در تعمیق دانش آکادمیک در زمینهٔ هنر‌های نمایشی برداشت.
کارنامهٔ بازیگری
تئاتر
آتقی و شهر خیال (۱۳۶۹)
مجلس عاشقانه سلیمان و بلقیس (۱۳۶۹)
مرگ یزدگرد (۱۳۷۰)
شب بخیر مادر (۷۵-۱۳۷۴)
زمستان ۶۶ (۱۳۷۶)
رقص کاغذ پاره (۱۳۷۷)
پس تا فردا و دل سگ (۱۳۷۸)
یک دقیقه تا سکوت (۱۳۷۹)
افسون معبد سوخته (۱۳۸۰)
همان همیشگی – زمزمه مردگان – راز‌ها و دروغ‌ها (۱۳۸۱)
خواب در فنجان خالی – شب هزار ویکم (۱۳۸۲)
نمایشنامه‌خوانی آدم‌های خیس (۱۳۸۳)
شکلک (مهر ۱۳۸۳)
با دهان بند سکوت (مهر ۱۳۸۳)
زمزمهٔ مردگان (آذر ۱۳۸۳)
هی مرد گنده گریه نکن! (دی ۱۳۸۳)
منطقهٔ اشغال شده (بهمن ۱۳۸۳ - در جشنوارهٔ تئاتر فجر)
نورا (تابستان١٣٨٩ - به کارگردانی: علیرضا کوشک جلالی)

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر