کد مطلب: ۳۳۶۰۶۴
۱۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۱:۵۷

تضمین پیشرفت؛ به بهانه پایان دور اول سفر‌های استانی

منتقدین، دولت را به «پوپولیزم» متهم می‌کنند و موافقین، سفر‌ها را نشانه مردمی بودن دولت می‌دانند.

به گزارش مجله خبری نگار/ایران-اسماعیل رئیسی(استاد دانشگاه): دور اول سفر‌های استانی دولت سیزدهم به پایان رسید. منتقدین، دولت را به «پوپولیزم» متهم می‌کنند و موافقین، سفر‌ها را نشانه مردمی بودن دولت می‌دانند. اما چند نکته:

۱ مایکل دل، همزمان هفته‌ای یک روز در مرکز CRM شرکت «دل» می‌نشیند. گوشی روی گوش می‌گذارد و مستقیماً با مصرف‌کننده نهایی (End User) صحبت می‌کند. سفارش می‌گیرد، انتقاد می‌شنود و توضیح می‌دهد. مدیرعامل P&G (همان پراکتر اند گمبل معروف که ما ایرانیان محصولاتش را با تاید شناختیم) بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد شوینده جهان، کشور به کشور سفر می‌کند و هر جا وارد می‌شود، بازدید از یک منزل مسکونی را در برنامه فشرده او قرار داده‌اند. با خانم خانه‌دار صحبت می‌کند و نحوه به‌کارگیری محصولات شرکت را از نزدیک دیده و به سؤالات جواب می‌دهد. داستان‌های سام والتون بنیانگذار فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت درخصوص گفت‌وگوی مستقیم با مشتریانش که دیگر شهرت جهانی دارد. ارتباط بی‌واسطه با بهره‌بردار نهایی، برخلاف آنچه در کشور ما تبلیغ می‌شود، نبض کار امروز در دنیا است.

۲ با وجود ساختار‌های رسمی، چه نیازی به سفر‌های استانی؟ اگر دولت می‌خواهد به مردم خدمت کند، آیا همین سیستم اداری رسمی کافی نیست؟ و اصولاً مگر این ساختار‌ها با هدف خدمت ایجاد نشده است؟ اگر کارآمد است پس چه نیازی به سفر‌های استانی و اگر ناکارآمد است، چه ضرورتی به نگهداری؟ واضح است که جریان اصلی اداره کشور همان است که از طریق ساختار‌های رسمی دنبال می‌شود. اما سفر‌های استانی به معنای حذف واسطه‌ها و ارتباط مستقیم مبدأ و مقصد، حرکت هوشمندانه‌ای است. این ارتباط مستقیم و بی‌واسطه دقیقاً کمک به ارزیابی عملکرد دولت است. اگر ساختار دولت با هدف خدمت به مردم ایجاد شده است، بسیار اهمیت دارد که حاکمیت، به‌طور پیوسته آن را ارزیابی کند تا ضعف و قوتش آشکار شود. در این مسیر چه ابزاری بهتر از سفر‌های استانی؟

۳ نیاز‌های مردم، سبد متنوعی است. ساختار‌های رسمی به گونه‌ای است که برخی از این الزامات را اصولاً نه می‌بیند و نه می‌شنود. سفر‌های استانی فرصتی است تا گره الزاماتی که سیستم از عهده آن برنمی آید، گشوده شود.

۴ لیبرال دموکراسی، اداره کشور را به ساختاری طبقاتی تبدیل کرده است. فیلتراسیون فرصت‌ها از جمله ویژگی‌های این ساختار است، به گونه‌ای که بخش اعظم فرصت‌ها در اختیار قلیلی از مرکزنشینان و چند نقطه دیگر قرار می‌گیرد. مغناطیس چنین ساختاری همه را به خود جذب می‌کند. سفر‌های استانی فرصتی است که حاکمیت، خود را از جاذبه این بوروکراسی برهاند، پای صحبت فراموش‌شدگان بنشیند و درد را از زبان آن‌ها بشنود.

۵ اگر قرار است عملکرد دولت ارزیابی شود که باید بشود، چه بهتر که از مصرف‌کننده نهایی بپرسیم، بویژه آنانی که در نقاط دور زندگی می‌کنند. حداقل این شانس را برای آن‌ها هم قائل باشیم، مگر دموکراسی جز این می‌گوید که: هر نفر یک رأی؟!

۶ از جمله عواملی که می‌تواند آسیب تلقی شود، سطحی نگری است. نباید اجازه داد سفر‌های استانی چه در بخش مراجعات مردمی و چه در قسمت مصوبات سفر، باعث قشری‌گری و سطحی‌نگری در حاکمیت شود. بخش بزرگی از مطالبات اجتماعی، طبیعتاً نیاز‌های روزمره مردم است که برخلاف تبلیغات متداول، بسیار هم مهم است. اما نباید اجازه داد این روند، منجر به سطحی‌نگری شود، چه در این صورت تراز عدالت اجتماعی به رفع این نیاز‌ها تنزل یافته و حاکمیت را از ریشه‌ها غافل خواهد کرد. نیاز به تأکید نیست، تبعیض چنان گسترده است که آنچه در سفر‌ها مورد مطالبه مردم قرار می‌گیرد، تنها بخش بیرونی کوه یخ است.

۷ از الزامات سفرها، رصد درخواست‌های مردم تا حصول نتیجه است. ثبت نامه‌ها، به‌تن‌هایی کافی نیست. لازم است دستگاه‌های اجرایی در برابر تقاضای مردم به یک پاسخ ساده اکتفا نکرده و با دقت نظر اشکالات ساختاری را شناسایی کنند. نامه‌های مردم در عین سادگی بخوبی نشانگر گسل‌های موجود در قوانین و مقررات است و می‌تواند بیانگر ناکارآمدی بودجه (آنجا که باید، هزینه نکرده‌ایم و آنجا که نباید، بسیار پرداخته‌ایم) باشد.

۸ بالاخره اینکه از یک سو ده‌ها هزار پروژه با صرف هزاران میلیارد روی دست کشور مانده و از سوی دیگر انبوه مطالبات مردم حتی در نازل‌ترین سطح (آبرسانی یا جاده‌سازی برای فلان روستا) هنوز پاسخ درخوری نیافته، نشان از یک بیماری عمیق در ساختار اداره کشور دارد. نامه‌ها و درخواست‌های مردم بهترین قطب‌نمای بهبود مسیر است؛ و عزم دولت سیزدهم این است که روند را به نفع آحاد مردم اصلاح کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر