به گزارش مجله خبری نگار/فوتبال ۳۶۰: مردانی هستند که در جایگاه و موقعیتشان خوب عمل میکنند و مورد تمجید قرار میگیرند. مردانی هم هستند که برای مجموعههایشان کارهای بزرگی انجام میدهند و جاودانه میشوند. دسته سومی هم وجود دارند که آنقدر درخشان ظاهر میشوند که مفاهیم را تغییر میدهند. ستارههای اینچنینی در آخرین روزهای فعالیتشان و بعد از آن همواره یک نگرانی برای آسمان دنبال کنندگانشان به وجود میآورند که بعد از آنها چه کسی قرار است این آسمان را درخشان کند! لیونل مسی برای آلبی سلسته در دسته سوم قرار میگیرد. او مردی بود که مفهوم قدیمی فوتبال کشورش را تغییر داد. تا پیش از مسی همه به دنبال جانشین مارادونا میگشتند و مسی را مارادونای دوم قلمداد میکردند، اما اکنون آرژانتینیها در جستجوی جانشین مسی هستند و به پدیدههایشان لقب مسی جدید را میبخشند.
در آرژانتین به بازیکنان ریز نقش و سریع و تکنیکی که توانایی عبور از فضاها و جا گذاشتن بازیکنان مقابل را دارند یک لقب مشهور اعطا میشود؛ «لاپولگا». در حقیقت مارادونا و مسی هم در ابتدا به عنوان یک «لاپولگا» شناخته میشدند. در حال حاضر آکادمیهای فوتبال آرژانتین در جستجوی لاپولگا برای جانشینی مسی هستند چرا که فقط فردی با این ویژگیها میتواند باز هم در فوتبال این کشور با اسطورههای پیشین مقایسه شود. در همین چند فصل اخیر لیست چند نفرهای از بازیکنان نوجوان آرژانتینی این لقب را تصاحب کردهاند و برای رسیدن به عنوان مسی دوم یا مارادونای سوم در حال رقابت هستند.
تیم باشگاهی پرستیانی یعنی ولزسارسفیلد او را در ۱۶ سالگی به تیم بزرگسالان فرا خواند و پرستیانی با درخشش در آکادمی باشگاه به سرعت مورد توجه فوتبالیهای کشورش قرار گرفت. این ستاره تا همین جا هم ارتباطاتی با باشگاههای بزرگی مانند بارسلونا، میلان و رئال مادرید داشته و به نظر میرسد در آینده باید منتظر شایعات جذب او و یا خبر رسمی به خدمت گرفتنش توسط یک غول اروپایی باشیم. پرستیانی سرعت، هوش، تکنیک و توانایی منحصر به فردی در عبور از بازیکنان مستقیمش دارد. به لحاظ فیزیکی و سبک بازی او یک «لاپولگا»ی واقعی به شمار میرود و سایت معتبر گل از او به عنوان کسی یاد میکند که ظرفیت نزدیک شدن به لیونل مسی را دارد. پرستیانی در ۵ مسابقه برای تیم کمتر از ۱۷ سالههای کشورش ۲ بار هم گلزنی کرد و دیر یا زود کادر فنی تیم بزرگسالان هم نگاه ویژهتری به او خواهد داشت. پدیده جدید آلبی سلسته از نامزدهای اصلی پوشیدن پیراهن افسانهای شماره ۱۰ تیم ملی کشورش است و باید این نام را بخاطر بسپارید.
اگر پرستیانی هنوز در امریکای جنوبی فوتبال بازی میکند، یک «لاپولگا»ی دیگر در مسیر مهاجرت به اروپا از او سبقت گرفته است. اگر چه انتقال لوکا رومرو مانند هموطنش مسی به بارسلونا نبود؛ اما لاتزیو باشگاهی بود که رومرو را کشف کرده و در حال حساب کردن روی او به عنوان یک فروش بزرگ است. رومرو در حقیقت در مکزیک متولد شده و شناسنامه آرژانتینی هم دارد. او در ابتدا فوتبالش را در اسپانیا شروع کرد تا بیش از هر زمان دیگری به مسی شباهت پیدا کند و میتواند برای تیم ملی اسپانیا هم به میدان برود. مایورکا اولین تیمی بود که به تکنیک سرشار و دریبلهای رومرو اعتماد کرد و در ۱۶ سالگی ۹ بار به او فرصت حضور در تیم اصلی را بخشید. لاتزیو با دنبال کردن روند رشد این نسخه جانشینی لیونل مسی، او را به خدمت گرفته و بارها به او فرصت پوشیدن پیراهن تیم اصلی را داده است. با این حال رومرو در فصل گذشته اتفاق خارق العادهای را رقم نزد و دنبال کنندگانش منتظر فرصت بیشتر به او برای بازی در سریآ هستند تا میزان شباهتش به مسی را ارزیابی کنند. رومرو که میتواند از شناسنامه اسپانیاییاش هم استفاده کند، فعلا ترجیح داده آرژانتینی بماند. نام رومرو را هم جزو نامهایی بدانید که قرار است بیشتر و بیشتر از آن بشنویم.
آکادمی منچستر این بار به جای معرفی کردن یک رونالدوی جدید در صدد رونمایی از یک مسی جدید برآمده و گراناچو ۱۸ ساله را آنقدر پرورش داده که آرژانتینیها برای آرژانتینی ماندن او احساس خطر کنند. آلبی سلسته در مورد تضمین آرژانتینی ماندن گراناچو بسیار فوری عمل کرد و ۱۷ سالگی را برای دعوت از او به تیم ملی انتخاب کرد؛ همان سنی که مارادونا را از رفتن به جام جهانی ۱۹۷۸ باز داشته بود. گراناچو شاید از حیث سبک بازی چندان «لاپولگا» به نظر نرسد، اما آنقدر تواناییهای دیگری دارد که اریک تنهاخ او را جدی بگیرد و رسانههای فوتبالی با لیونل مسی مقایسهاش کنند. ستاره جوان منچستریونایتد هم برای ردههای سنی اسپانیا و هم برای این سطح در آرزانتین توپ زده، اما با توجه به دعوتش به تیم ملی بزرگسالان آرژانتین و تمرین در کنار بزرگانی مانند مسی، مارتینز و دیبالا بعید است لذت پوشیدن پیراهن تیم ملی آرژانتین را از یاد ببرد. در بین نامزدهای مسی شدن الخاندرو گراناچو شاید به خاطر اسم و رسم باشگاهش و دعوت به تیم ملی از دیگران پیش افتاده باشد، اما نتیجه این رقابت را باید در سالهای آینده جستجو کنیم.
درخشش مارادونا آنقدر خاطرهانگیز و منحصر به فرد بود که مردمان کشورش سالها منتظر جانشینش ماندند و هر جوانی را که موفق به کمی درخشش میشد با او مقایسه میکردند. مارادونا برای آرژانتینیها یک قهرمان ملی به شمار میرود و باید به آنها حق بدهیم حتی شباهت صورت ریکلمه به اسطوره فقید آرژانتین را دستمایه مقایسه او با مارادونا کنند. سرنوشت در نهایت به جستجوگران مارادونای جدید نه نگفت و مسی را به پیراهن شماره ۱۰ آلبی سلسته هدیه داد. گذشته از بحث مقایسه مارادونا و مسی و اینکه مسی هنوز جام جهانی را فتح نکرده، باید بگوییم مسی از سایه نام اسطوره فوتبال کشورش عبور کرد و آنقدر بزرگ شد که سایه نام خودش را برای نسلهای بعدی به جا گذاشت. از آنجایی که آرژانتینیها نشان دادهاند تا هر زمان که لازم باشد برای ظهور جانشینان قهرمانان صبر میکنند، این ماجرا تا معرفی رسمی یک مسی جدید ادامه دارد و این، احتمالا همین عزم یکپارچه ملی برای یافتن قهرمان جدید است که ظهور چنین ستارهای را در آسمان فوتبال مردم کشور مسی و مارادونا تضمین خواهد کرد؛ ستارهای که بهخاطر اشتیاق مردم کشورش مجبور است ظهور کند و باز هم مفاهیم را برای فوتبالدوستان تغییر دهد و در دسته سوم و خاص انسانهای موفق و بدون جایگزین قرار بگیرد.