کد مطلب: ۳۱۱۱۳۴
۲۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۰

«غدیر خم» به روایت مترجم «نهج‌البلاغه»

گزارش مختصر ۷۴ سال قبلِ مرحوم جواد فاضل از رویداد ۱۸ ذی‌الحجه سال دهم هجری

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: طی حدود یک قرن گذشته، تلاش‌های زیادی برای ترجمه متون دینی صورت گرفته و کتاب ارجمند «نهج‌البلاغه» که دربرگیرنده نامه‌ها و سخنان امیرمؤمنان (ع) است، یکی از کتاب‌هایی است که برای ترجمه آن به زبان فارسی، همت فراوانی به خرج داده شده است. مرحوم جواد فاضل لاریجانی، مشهور به جواد فاضل، یکی از نخستین افرادی است که به ترجمه روان نهج‌البلاغه پرداخت و در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، این ترجمه را در اختیار علاقه‌مندان گذاشت.

جواد فاضل در آمل و در سال ۱۲۹۵ ش زاده شد و بعد از طی کردن دوره دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران، از سال ۱۳۱۹ ش، با توجه به علقه‌های مذهبی‌ای که داشت، به ترجمه متون دینی رو آورد. ترجمه فاضل از نهج‌البلاغه، با عنوان «سخنان علی (ع)»، مشهورترین اثر او محسوب می‌شود که شهرتی تمام دارد. فاضل عمری طولانی نداشت؛ او در ۲۸ مرداد ۱۳۴۰، در ۴۵ سالگی و بر اثر عارضه قلبی، در تهران بدرود حیات گفت و پیکرش را نزدیک بقعه شیخ صدوق، در قبرستان مشهور «ابن‌بابویه» شهر ری، به خاک سپردند.

فاضل بعد از ترجمه نهج‌البلاغه، مقالات و یادداشت‌هایی را هم، با محوریت موضوعات مربوط به تاریخ زندگی امیرمؤمنان (ع) و البته، رویداد غدیر خم، به رشته تحریر درمی‌آورد و در مجلات مذهبی منتشر می‌کرد. یکی از این مجلات، مجله معروف «آئین اسلام» با مدیریت مرحوم نصرت‌ا... نوریانی بود که به ویژه در دهه ۱۳۲۰ ش، فعالیت موفقی را تجربه کرد و بزرگانی مانند مرحوم آیت‌ا... طالقانی، آیت‌ا... میرزاخلیل کمره‌ای و حسینعلی راشد، به انتشار آثارشان در این مجله می‌پرداختند. آن‌چه در پی می‌آید، یادداشتی نسبتاً کوتاه از مرحوم جواد فاضل است که در شماره ۲۱۸ مجله «آئین اسلام»، مورخ ۱۳ آبان ۱۳۲۷ و به مناسبت عید سعید غدیر به رشته تحریر درآمده است. این متن، افزون بر ارزش تاریخی، نمونه‌ای از نثر روان دهه ۱۳۲۰ ش هم محسوب می‌شود که می‌تواند برای علاقه‌مندان جالب توجه باشد.

غدیر خم

«آنجا را «غدیر جحفه» مینامیدند، گویا سرزمین «جحفه» را از آب باران که در آن غدیر‌ها جمع می‌شد، سیراب میساختند و «خم» نام یکی از این «غدیر» هاست. مراسم حج بپایان رسید و اکنون موکب مبارک محمد (ص) بجانب مدینه ... باز میگردد و خود میداند که این بازگشت دیگر تجدید نخواهد شد. همه چیز را گفت و همه کار را کرد. مطمئن است که از مسئولیت خطیر نبوت، بخدا و بندگان خدا وامی بعهده ندارد، فقط یک راز در محرمخانه دلش نهان بود که نمیتوانست ابراز کند ... همچنان در میان بیم و امید آخرین سفرِ خود را برگزار میکرد و ازدحامی بدان عظمت همراه وی راه می‌پیمود تا روز هیجدهم ماه ذی‌الحجه این کاروان بزرگ به غدیر جحفه رسید و آن یکصد و بیست و چهار هزار سوار، گروهی از پیش و گروهی از دنبال وی راه می‌پیمودند. در این موقع، فرشته خدا با جان گرامی‌اش به نجوا پرداخت: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»؛ رازِ ما بازگوی و از گفتار هرزه مردم در اندیشه مباش؛ پروردگار مهربان تو، دامن پاکت را از آلایش تهمت بدور خواهد داشت و تبه‌کاران از چراغ هدایت آسمان‌ها بی‌بهره خواهند ماند. [رسول خدا (ص)]فرمود که مرا فرود آورید و خویشتن هم فرود آئید.»
«در آن نیمه روز، در فروغ سوزان آفتاب که مرغ هوا و ماهی دریا را کباب میکرد، در کنار آن غدیرِ از آب تهی مانده و بر روی آن شن‌های آتشْ صِفَتْ داغ شده، با جهاز شتر برای وی منبری بپرداختند و وجود عزیزش بر آن منبر ایستاد و لب به خطابه‌ای شورانگیز گشود:دمی به قرآن گوش فرا دهید آنجا که می‌گوید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛ همانا ولیّ شما، خدای شما و پیامبر شماست و نیز، آنانکه نماز میگزارند و همچنان بهنگام نماز از دستگیری بینوایان باز نمی‌مانند.» هان، بدانید که این پسر عم من، علی بود که در برابر جلال و عظمت الهی کمر خم کرده و در چنین حال، انگشتری بدرویش بخشیده بود؛ ولی آنانکه دل ندارند، گفتار اهل دل نشنوند و حدیث عشق را افسانه شمارند.»

«نام علی را باز آورم که دانشمندترین و پاکدامن‌ترین و شجاع‌ترین مردان امت من است؛ «مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَضِلُّوا عَنْهُ وَلا تَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلا تَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایتِهِ»؛ علی بجانب حق راه می‌پوید و بسوی حقیقت هدایت می‌کند. از کس نترسد و بیهوده نهراسد و در برابر پروردگار، همه چیزِ خود را فدا کند. علی مردی جوانمرد و بردبار و پارساست. علی از دوستان خداوند متعال است که همیشه خدای خود را دوست می‌دارد و در این دوستی از هرگونه فداکاری دریغ ندارد. علی نخستین انسانی است که به من ایمان آورده است؛ علی کسی است که هرگز ایمان خویش را با ریا نیالاید ... و این‌چنین در غدیر خم، همه بر ولایت علی بن ابیطالب شهادت داده و با وی بیعت کردند.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر