به گزارش مجله خبری نگار/خبرآنلاین: این روزها متاسفانه کمبود آب و بحث تنش آبی شدید در هر استان و شهری مطرح میشود و خطر کم آبی و خشکسالی کشورعزیزمان ایران را به شدت تهدید میکند و بدون شک موثرترین و مهمترین راه، مدیریت مصرف و صرفه جویی آب توسط همه مردم میباشد.
میزانحجم آب در کره زمین ثابت و در مداری بسته به طور دائم در حال گردش است و تنها ٣درصد از کل آبهای کره زمین که برای مصارف انسانی مانند کشاورزی و صنعت و شرب مناسب است شیرین میباشد. از این مقدار نیز سه چهارم در یخهای قطبی و خارج از دسترس انسان است؛ بنابراین درصد بسیار کمی از آب دنیا برای ما قابل استفاده میباشد.
پیش بینیها حاکی از آن است که ذخائر آب شیرین جهان هر سال رو به کاهش است و تا ربع قرن آینده نیمی از جمعیت جهان با مشکل کمبود آب شیرین مواجه خواهند شد. مطالعات انجام یافته نشان میدهد اکنون یک سوم جمعیت دنیا در نقاطی زندگی میکنند که آب کافی ندارند. در نواحی روستایی وضع به مراتب وخیم تراست. تنها ٢٩درصد مردم به منابع آب دسترسی دارند و تعداد کسانی که از تاسیسات بهداشتی استفاده میکنند، حتی به ١٣درصد هم نمیرسد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد یادآور میشود، بیش از نیمی از مردم حتی برای نوشیدن به آب پاکیزه دسترسی ندارند و با وجود این که سه چهارم بیماریهای انسانی به دلیل فقدان آب سالم میباشد، لذا ٧٥درصد مردم جهان خصوصا کشورهای جهان سوم از داشتن آب بهداشتی محروم هستند. بر پایه تخمینهای سازمان بهداشت جهانی، ٨٠ درصد بیماریهایی که گریبان گیر انسان است، مستقیما با آب در ارتباط هستند. اگر آب آشامیدنی سالم در اختیار همه انسانها باشد بی شک مرگ و میر کودکان از بیماریهای مختلف به نصف کاهش خواهد یافت.
میدانیم که میزان متوسط بارندگی سالانه در اروپا حدودا ٧٥٠میلی متر و در آسیا ٥٠٠میلی متر و در ایران ٢٥٠میلی متر است، بنابراین در مقایسه با کشورهای پرباران، ایران از حداقل ریزشهای جوی برخوردار است که با توجه به تقسیم بندیهای اقلیمی، ایران ذاتا کشوری خشک و نیمه خشک محسوب میشود و تامین آب در چنین اقلیمی واقعا دشوار و پرهزینه است. از سوی دیگر طبق هشدارهای ناسا زمین به سمت کمبود آب پیش رفته است و دریاچههای بزرگ جهان در حال ناپدید شدن هستند.
ایران مدتهاست با مشکل کمبود آب روبروست، ولی طی چند سال اخیر این مشکل حادتر شده است و عدم مدیریت قوی روی کنترل آن بیشترین سهم را در بروز این مشکل دارا بوده و هر ساله وضعیت بحرانیتر میشود. افزایش جمعیت، کشاورزی ناکارآمد با بهره وری بسیار اندک، کمبود بارش با توجه به اقلیم کشور، عدم توجه و سرمایه گذاری در بازچرخانی آب و خیلی عوامل دیگر موجب شده تا امروزه مسئلهی آب بحرانی ترشود. با توجه به افزایش دمای هر سالهی جهان میتوان گفت میزان بارشها کاهش پیدا میکند. با مصرف بیشتر از سفرههای آب زیر زمینی و کمبود بارشها تا خشکسالی شدید خیلی فاصله نداریم. اما اگر چنانچه هر فرد دلسوز این سرزمین بر میزان آب مصرفی خودش کمی صرفه جویی داشته باشد کمکی به این بحران کرده است.
بر اساس آمار و ارقام موجود میانگین سالانه حجم بارندگی در ایران حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب برآورد میشود که از این میزان، ۳۱۰ میلیارد متر مکعب مربوط به مناطق کوهستانی با مساحتی حدود ۸۷۰ هزار کیلومتر مربع و ۹۰ میلیارد متر مکعب دیگر به مناطق دشتی به وسعت ۷۷۸ کیلومتر مربع اختصاص دارد که از این مقدار حدود ۲۹۴ میلیارد متر مکعب به صورت تبخیر و تعرق از دسترس خارج میشود و از ۱۱۶ میلیارد متر مکعب باقیمانده حدود ۹۳ میلیارد متر مکعب از طریق منابع سطحی و زیرزمینی بهره برداری میشود و بقیه صرف تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود.
از این مقدار حدود ۸۶ میلیارد متر مکعب جهت مصارف کشاورزی و نزدیک به ۷ میلیارد متر مکعب آن به مصارف شرب و صنعت اختصاص مییابد. از آنجایی که متوسط حجم کل آب سالانه کشور رقمی ثابت است، تقاضا برای آب به علت رشد نسبتاً بالای جمعیت، توسعه بی رویه کشاورزی، شهرنشینی و صنعت در سالهای اخیر، متوسط سرانه آب قابل تجدید کشور را تقلیل داده است، به طوری که این رقم از حدود ۵۵۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۴۰، به حدود ۳۴۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۵۷، و حدود ۲۵۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۶۷ و ۲۱۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۷۶ کاهش یافته است.
هر چند فقط ۱۵ درصد از زمینهای کشاورزی دنیا تحت آبیاری قرار دارند و ۸۵ درصد بقیه به صورت دیم و بدون آبیاری مورد استفاده قرار میگیرند، اما نیمی از تولیدات کشاورزی و غذایی مردم جهان از همین زمینهای آبی حاصل میشود؛ که این خود نشان دهنده اهمیت و نقش آبیاری در بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی با ۹۲ درصد بزرگترین و مهمترین مصرف کننده آب در کشور به شمار میرود. بیش از ۸۰ درصد اتلاف منابع آب به دلیل عدم استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته آبیاری در این بخش به هدر میرود.
کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه در سال ۱۹۸۷ " توسعه پایدار" را چنین تعریف کرده است:
«توسعهای که بدون مخاطره انداختن توان نسلهای آینده برای رفع نیازهای خود، پاسخگوی نیازهای حال حاضر باشد». این مفهوم طی تعریف زیر برای بخشهای مواد غذایی و کشاورزی دقیقتر بیان شد و در سال ۱۹۸۸ توسط شورای فائو مورد پذیرش قرار گرفت.