کد مطلب: ۲۶۳۶۵۳
۰۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۷
داستان زندگی مشترک و نقش همسر آلبرت اینشتین در موفقیت‌های او

انتشار «زندگی فراموش شده میلوا ماریچ اینشتین»

کتاب «زندگی فراموش شده میلوا ماریچ اینشتین» نوشته آلن استرسون، دیوید چارلز کاسیدی و روث لوین سیمه با ترجمه اکرم ورشوچی‌فرد چاپ و منتشر شد.

به گزارش مجله خبری نگار،  تحقیقات علمی اینشتین و نظریه‌های نسبیت، نظریه کوانتومی و نظریه اتمی او پایه‌های فیزیک معاصر را بنیان نهاد. بدون اطلاع از حقیقت مجرایی که اتفاق افتاد، یعنی اینکه چگونه این نظریه‌های بنیادین شکل گرفتند، نمی‌توان به‌طور کامل به اهمیت تاریخی آن‌ها پی برد. به‌ویژه وقتی متوجه می‌شویم همکاری‌ها و مساعدت‌های زنان دانشمند خصوصا همسران و شرکای علمی مردان دانشمند برجسته و مشهور جهان چقدر نادیده گرفته شده، فراموش شده، و حتی منکوب شده، نمی‌توانیم هر کجا ضرورت ایجاب می‌کند برای این دستاورد‌ها و موفقیت‌ها اعتباری قائل شویم و اعتبار آن‌ها را به رسمیت بشناسیم.

طی دهه‌های گذشته مطالب فراوانی، اغلب با قطعیت و اطمینان، در حمایت از این دیدگاه درباره نقش میلوا اینشتین ـ ماریچ نوشته شده است. کتاب حاضر به منزله سفری در میان این امواج پر خروش است و انگیزه مهم «پی بردن به صحت‌وسقم این ماجرا» ما را در این سفر هدایت می‌کند یا حداقل باعث می‌شود به خاطر میلوا و آلبرت و به خاطر تاریخچه فیزیک معاصر، تا جایی که ممکن است به درستی و صحت آن نزدیک شویم. این سفر در عصر دروغ‌ها و فریبکاری‌های تعمدی، اخبار جعلی و «حقایق جسته‌وگریخته»، اهمیت به‌مراتب بالاتری پیدا می‌کند.

وجود مستندات روبه‌افزایشی که طی دهه‌های گذشته در مورد این دو فرد برجسته و آثار و فعالیت‌های آن‌ها در دسترس قرار گرفته، کمک می‌کند این کشتی تا رسیدن به پایان مسیر همچنان به راه خود ادامه دهد.

میلوا به خاطر اینکه «مادر شوهر» ش او را نپذیرفته بود، عذاب می‌کشید. «مادر شوهر» عنوانی بود که ماریچ برای مادر آلبرت در نامه‌هایش خطاب به هلن، استفاده می‌کرد. اینشتین همچنان تلاش می‌کرد تسکین‌اش بدهد و به او اطمینان می‌داد که عشق و نیازش به او همیشگی و ابدی است و برای زندگی مشترک آینده‌شان رؤیا‌هایی در سر دارد. اینشتین در اوت ۱۹۰۰ برای میلوا نوشته بود: «چطور قبلا می‌توانستم تنها و بدون تو زندگی کنم، عشق کوچولوی من؟» «من بدون تو اعتمادبه‌نفس ندارم، شور و اشتیاقی به کار کردن ندارم و از زندگی لذت نمی‌برم. خلاصه کنم، زندگی من بدون تو، اصلا زندگی نیست» (نامه‌های عاشقانه ۱۹۹۲، صفحه ۲۶).

منظور او از زندگی، ادامه کار با میلوا نیز بود. او در ۱۶ سپتامبر به میلوا این گونه اطمینان داد: «مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد، ما شگفت‌انگیزترین زندگی جهان را خواهیم داشت. کارِ لذت‌بخش و بودن در کنار هم. علاوه بر این، حالا دیگر لازم نیست به هیچ کس جواب پس بدهیم، می‌توانیم روی پای خودمان بایستیم و باهم از جوانی‌مان لذت ببریم. بهترین زندگی را خواهیم داشت» (نامه‌های عاشقانه ۱۹۹۲، صفحه ۳۳). میلوا و آلبرت بعد از تحمل تقریبا ۲ سال و نیم اذیت و آزار و پس از اجازه آقای اینشتین (پدر) در بستر مرگ و سپس درگذشت او در اکتبر ۱۹۰۲ سرانجام ازدواج کردند.

«زندگی فراموش شده میلوا ماریچ اینشتین» را بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در ۴۷۲ صفحه با قمیت ۱۴۰ هزار توما روانه بازار کتاب کرده است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر