به گزارش مجله خبری نگار، تهدیدهای آمریکا – انگلیس و اسرائیل بسیاری را دلواپس کرده بود که شاید بخواهند یک حمله نظامی و یا حداقل یک عملیات نظامی بر علیه ایران و یا متحدان ایران در منطقه انجام دهند.
بیشتر سخنان مقامهای مسئول این سه کشور به نوعی تهدید رسمی برای حمله نظامی مشترک بر علیه ایران تلقی میشد. بسیاری هم در حال سبک و سنگین کردن توانمندی این کشورها برای حمله نظامی بر علیه ایران و واکنش احتمالی ایران بودند.
برخی هم باور داشتند که شاید این سه کشور در عملیاتی مشترک تاسیسات هستهای و زیربنایی ایران را هدف قرار دهند نه اینکه یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران راه بیاندازند.
لیدر این ماجرا هم دولت جدید اسرائیل به رهبری نفتالی بنت بود که تلاش داشت آرزوی محقق نشده نتانیاهو در کشاندن آمریکا به یک جنگ با ایران را محقق کند حتی برخی نمایندگان کنگره به سمت و سوی تصویب طرحی که به دولت آمریکا اجازه میدهد هواپیماهای فوق استراتژیک بی ۲ را به اسرائیل قرض دهد، روی آوردند.
بر اساس استدلال این نمایندگان کنگره دلیل نیاز اسرائیل به هواپیمای بی ۲ هم این است که آمریکا بمبهای ۱۲ هزار کیلویی در اختیار دارد که میتواند کوه را بشکافد و در عمق اهداف را منفجر کند و هواپیماهای موجود در اختیار اسرائیل توان حمل این بمبها را ندارد.
حتی هواپیماهای بی ۵۲ آمریکا توان حمل بیش از یک بمب از این بمبها را ندارند و عملا آنها نیاز دارند که ضربه مورد نظر خود را در یک عملیات انجام دهند، نه اینکه چند عملیات انجام دهند.
طبق همه برآوردهای اطلاعاتی اسرائیل، به دلیل اینکه شرایط لبنان بحرانی بود این بهترین فرصت برای انجام عملیات به حساب میآمد، چون آنها باور داشتند که متحدان ایران مخصوصا حزب الله در چنین شرایطی به دنبال شروع یک جنگ تمام عیار در لبنان نخواهد بود.
برخی تحلیلگران هم باور دارند این نقشه از مدتها پیش طراحی شده بود و دلیل صدور دستور برای سعد الحریری جهت انصراف از تشکیل کابینه هم همین جریان بود، چون آنها میخواستند شرایط داخل لبنان بحرانی و دست حزب الله بسته شود.
اما به یکباره آنها شوکه شدند که علیرغم همه این شرایط حزب الله در پاسخ به پرتاب دو موشک توسط اسرائیل به خاک لبنان حدود بیست موشک به سمت اسرائیل پرتاب کرد و سربازان اسرائیلی موجود در مزارع شبعا و جولان را نیز هدف قرار داد.
این ماجرا نشان داد که علیرغم همه مشکلات موجود حزب الله آماده است که در شرایط جنگی ورود کند و اسرائیل را هدف قرار دهد.
بر کسی هم پوشیده نیست که موشکهای موجود در اختیار حزب الله بیش از حتی موشکهای بالستیک موجود نزد ایران برای اسرائیل واهمه ایجاد میکند، چون این موشکها ظرف چند ثانیه میتواند به هر نقطهای در اسرائیل برسد و با توجه به تعداد زیاد این موشکها عملا دفاعهای اسرائیل توان دفاع نخواهند داشت، مخصوصا اگر فلسطینیها از غزه و مقاومت سوریه از سمت جولان هم ورود کنند و از هر سو موشک به سمت اسرائیل ببارد.
به یکباره دیدیم که انگلیس لحن خود را تغییر داد و اعلام کرد که به نظرش شاید حوثیها کشتی مرسر استریت را هدف قرار داده باشند و حتی این احتمال وجود دارد که این کشتی با یک مین دریایی برخورد کرده باشد.
همچنین آمریکاییها هم لحن خود را تغییر دادند و شروع کردند به اظهاراتی مبنی بر اینکه منظورشان از واکنش مشترک، واکنش سیاسی مشترک از طریق مجامع بین المللی جهت فشار آوردن بر ایران است، نه واکنش نظامی مشترک.
اسرائیل هم که مجبور شد جا بزند، چون دولت زیر سوال رفت که چگونه بدون تحقیقات لازم درباره خطرات احتمالی چنین اقدامی بر امنیت مردم اسرائیل وارد چنین ماجرا جوییای شده و خوب با توجه به اینکه دولت در اسرائیل بسیار شکننده است و فقط با یک رای در کنیست توانسته به قدرت برسد، میتوان تصور کرد که ادامه این بحران میتوانست حتی موجب فروپاشی دولت اسرائیل شود.
به همین دلیل میتوان گفت این ماجراجویی اسرائیل و آمریکا و انگلیس میتوانست کل منطقه را به آتش بکشد و اقدام به موقع حزب الله در واکنش به آن، موجب تامین چند ماه دیگر امنیت برای کل منطقه شد.