به گزارش مجله خبری نگار، موضوع مذاکرات هستهای میان ایران و طرفهای غربی که از ابتدای سال جاری در شش دور پیگیری شد، این روزها و پس از توقف صورت گرفته، دوباره به اصلیترین موضوع میان ایران و غرب به ویژه ایالات متحده تبدیل شده است.
مذاکرات هستهای در وین در حالی در ایستگاه ششم متوقف شد که رسانههای غربی سعی کردند ایران را عامل این توقف معرفی کنند، حال آنکه؛ مقصر اصلی این توقف عدم پذیرش تروئیکای اروپایی و آمریکا در اجرای تعهدات برجامی خود بوده است.
در حال حاضر اصلیترین سوالی که در افکار عمومی داخلی و محافل سیاسی و رسانهای غربی وجود دارد، رویکرد دولت جدید ایران در مذاکرات و راهبردجمهوری اسلامی برای شکستن بن بست موجود است.
آنچه که از اظهار نظر صریح رهبر معظم انقلاب در تبیین نتایج شش دور مذاکره انجام شده در دولت گذشته برمی آید، ادامه مذاکرات بر اساس الگوی قبلی نیز به دلایل عدیده مورد توجه نخواهد بود
در همین رابطه؛ کاظم غریبآبادی عضو هیئت مذاکرهکننده ایرانی نیز در مصاحبه هفتم مردادماه خود با پایگاه اطلاعرسانی «Khamenei.ir» با برشمردن هفت مورد از اقدامات ناقض توافق از سوی ایالات متحده، نقش واشینگتن در به سرانجام نرسیدن مذاکرات وین را تشریح کرد.
از جمله این هفت اقدام میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره زدند که کاملاً با موضوع مذاکرات غیرمرتبط و مضر است. رفع برخی تحریمها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروههای تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند.
۲. حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدندکه کاملاً با قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام در تناقض آشکار است و بهنوعی مغایر ادعای آمریکا به برگشت تعهدات برجامی است.
۳. حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی -که توسط دولت ترامپ به بهانهی غیرهستهای تحت تحریم قرار گرفتند- و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند، درحالی که تمامی اقدامات ترامپ از جمله توسل به بهانههای غیرهستهای برای اعمال تحریم با هدف تخریب کامل تفاهم هستهای صورت گرفته بود. از سوی دیگر، این نشاندهندهی عزم جدی دولت جدید آمریکا در استفاده از کارتهای ایجادشده در دولت قبلی و همچنین پیگیری سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
۴. حاضر به ارائهی تضمین در مورد عدم تکرار رفتارهای مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هستهای نشدند؛ حتی حاضر نشدند دورهی زمانی معقولی را هم برای تداوم کار شرکتهایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی میشوند، در نظر بگیرند که تا در صورت بروز هر مشکلی برای تفاهم احتمالی کار خود را بدون دغدغه از تحریمهای فراسرزمینی آمریکایی به پایان برسانند.
۵. حاضر به بحث دربارهی خسارات وارده به ایران در اثر خروج یکجانبه و غیرقانونی از تفاهم هستهای نشدند.
۶. دربارهی فعالیتها و تعهدات هستهای ایران زیادهخواهیهایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است. البته همگی از سوی ایران رد شد، ولی این حاکی از کارشکنی و روحیهی عناد آنان دارد. در این قضیه، طرفهای غربی نیز از موضع مشابهی برخوردار بودند.
۷. در مورد راستیآزمایی با وجود اینکه در مدل اوّلیهی برجام، ایران ابتدا برای چندین ماه تعهدات هستهای خود را انجام داد که مورد راستیآزمایی آژانس نیز قرار گرفت و سپس سایر طرفها با اجرای تعهدات رفع تحریمی خود پرداختند، امّا در سری جدید گفتگوها آمریکاییها حاضر نشدند این واقعیت مهم را بپذیرند که تمامی مشکلات موجود ناشی از رفتارهای خصمانه و مخرب آنهاست و ابتدا آنها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستیآزمایی در زمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود خواهد پرداخت. مدل آمریکا برای انجام تعهدات اصولی و راستیآزمایی در دو روز صرفاً یک مدل تشریفاتی و خالی از فایدهی عملی است.
در کنار ملاحظات جدی ایران وعدم پذیرش روند شش دور مذاکره انجام شده تاکنون با توجه به رویکرد اعلام شده از سوی رییس جمهور و تاکید بر پیگیری روشهای دیپلماتیک برای حل و فصل مسائل ایران در حوزه سیاست خارجی به صورت طبیعی اصلیترین گزینه ایران در حوزه پیگیری پرونده هستهای در شرایط پس از استقرار دولت جدید، بازگشت به مذاکرات با تعیین دستور جدید است.
به صورت طبیعی در صورتی که مسیر قبلی و نتایج آن از سوی ایران مطلوب ارزیابی میشد طبعا با توجه به تاکید ایران در زمینه رفع سریع همه تحریمها باید توافقات انجام شده به سند خروج از بنبست کنونی تبدیل میشد.
عدم دستیابی به چارچوب مورد توافق طرفین برای احیای مجدد برجام نشان روشنی از نارضایتی ایران از روند طی شده در شش دور مذاکرات قبلی و ضرورت بازبینی کلی و تعیین دستور کار جدید برای از سرگیری مذاکرات است.
از نظر ایران تحقق چارچوبهای ذکر شده در قانون مصوب مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» اصلیترین مولفه در تعیین دستور کار جدید مذاکرات خواهد بود.
به هر تقدیر؛ گرچه تغییر دولتها در چگونگی پیگیری و اجرای اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تاثیرات محدودی دارد لیکن با توجه به تعیین راهبردهای کشور در حوزه سیاست خارجی از سوی شورای عالی امنیت ملی به عنوان یک نهاد حاکمیتی، به طور قطع موضوع پیگیری پرونده هستهای و تعیین راهبردهای جدید در مذاکرات وین نیز در چارچوب سیاستهای قطعی اعلام شده از سوی ایران و با نظارت این نهاد پیگیری خواهد شد.