به گزارش مجله خبری نگار/ایران: بدیهی است که سازمان همکاری شانگهای (SCO)، سازمان مهمی است که عضویت در آن برای کشورها مزایای زیادی دارد. حضور چین و روسیه که از اعضای اصلی آن هستند و از حق وتو در شورای امنیت برخوردارند یا حضور چهار قدرت هستهای در این پیمان و ایستادن در کنار کشورهایی که ۴۲ درصد جمعیت جهان و ۲۸ درصد تولید ناخالص جهان را تشکیل میدهند، باعث شده است تا اهمیت این پیمان در ابعاد بینالمللی بسیار قابل توجه باشد.
سازمان همکاری شانگهای (SCO) از دل رقابت قدرتهای بزرگ بر سر منطقه ژئوپلیتیک آسیای میانه در قالب گروه شانگهای یا جی – ۵ متشکل از کشور چین و چهار همسایه آن یعنی روسیه، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان ظهور کرد. در بدو تأسیس، مسائل امنیتی در آسیای میانه بویژه تروریسم، جدایی طلبی و افراطی گرایی، دغدغه اصلی سازمان محسوب میشد، اما بتدریج حوزه فعالیت آن گسترش یافت. سازمان شانگهای در حال حاضر دارای هشت عضو دائم (هند، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان) است. سه کشور افغانستان، بلاروس و مغولستان عضو ناظر و شش کشور آذربایجان، ارمنستان، کامبوج، نپال، ترکیه و سریلانکا نیز از شرکای گفتوگوی این سازمان محسوب میشوند. در این بین ایران هم در حال طی کردن مراحل حقوقی برای عضویت دائم در این پیمان است.
مخالفان و منتقدین عضویت کشورها در سازمان و پیمانهایی، چون شانگهای معتقدند، چون اعضای این سازمان، نه مانند اعضای اتحادیه اروپا واحد پولی یا نهادهای اداره کننده مشترک دارند و نه مانند اعضای ناتو حاضرند برای امنیت یکدیگر دست به ماشه شوند لذا حضور در آن چندان مثمر ثمر نیست، در مقابل ویژگیهای مختص این سازمان عملاً پیمان شانگهای را متمایز میکند. مساحت کشورهای عضو (اصلی و ناظر) سازمان همکاری شانگهای در مجموع بیش از ۳۷ میلیون کیلومتر مربع است که حدود ۳۵ درصد سطح خشکیها را در بر میگیرد. اما نقطه برتری این سازمان آن است که از لحاظ گستره جغرافیایی در مرکز قاره آسیا پراکنده شده است.
در این گروهبندی منطقهای، اعضا از نظر جغرافیایی به هم نزدیکند و هزینههای نسبی شیوههای گوناگون حملونقل به مراتب پایینتر از سایر کشورهاست. نزدیکی جغرافیایی اعضا، نه تنها میتواند باعث تسهیل مبادلات تجاری شود، بلکه موجد برخی ویژگیهای اقتصادی مشترک نیز هست؛ از اینرو کشورهای عضو از مزیتی طبیعی برخوردارند و در واقع شرکای تجاری طبیعی یکدیگرند. ماهیت تجدیدنظرطلبانه در سازمان همکاری شانگهای عملاً بستر را برای توازن بخشی ایجاد کرده است.
چرا که این سازمان نخستین پیمان امنیتی آسیایی در دنیای پس از جنگ سرد است که سعی دارد موازنه ژئوپلیتیک و مقابله با سیاستهای واشنگتن بخصوص در ناحیه حساس و استراتژیک آسیای مرکزی و قفقاز را اجرایی کرده و پیش ببرد. در حوزه اقتصادی و تجاری، اعضای سازمان شانگهای حدود یک سوم تولید ناخالص داخلی دنیا را در اختیار دارند و با گذشت زمان به احتمال زیاد از پنج قدرت اول اقتصادی دنیا دو کشور (چین و هند) عضو این سازمان خواهند بود. از نظر همکاری اقتصادی و تجاری، کل حجم کنونی اقتصادی سازمان همکاری شانگهای نزدیک به ۲۰ تریلیون دلار است که از ابتدای تأسیس آن بیش از ۱۳ برابر افزایش یافته است.
با نگاهی گذرا به فلسفه وجودی و اهداف ناتوی غرب (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) و ناتوی شرق (سازمان همکاری شانگهای) این واقعیت نمایان میشود که اگر این سازمان از لاک صرفاً اقتصادی خود بیرون نیاید، لاجرم محکوم به شکست خواهد بود. قلب ناتو، بزرگترین پیمان نظامی جهان، ماده پنج آن است که کشورهای امضا کننده توافق کردهاند حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو در اروپا یا امریکای شمالی را حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند و به مقابله با آن برخیزند؛ لذا این پیمان، نظامی ـ سیاسی به شمار میآید.
از سویی اهداف اولیه شانگهای بویژه موارد یک و پنج آن صراحتاً بر تقویت همکاری سیاسی – امنیتی در کنار تعاملات اقتصادی تأکید میکند که به نظر میرسد، ملاحظاتی که بر اساس «فضای جریانها» بر روح این سازمان حاکم است، مانع تحقق این مهم شده است. سازمان همکاری شانگهای قرار است دورانی جدید را تجربه کند و این مهم میسر نیست مگر با کنار گذاشتن هرگونه ملاحظاتی که در عمل دایره فعالیت، اعتبار و اهمیت این سازمان بزرگ منطقهای را محدود میکند.