به گزارش مجله خبری نگار، دو تن از پیشگامان جهانگرد موفق ایرانی که نامشان در تاریخ جهانگردی کشورمان ماندگار شده است، برادران امیدوار هستند. عیسی (متولد ۱۳۰۸) و عبدا... (متولد ۱۳۱۰) در یک خانواده هشت نفره در تهران به دنیا آمدند. خانوادهای که اهل سفر بودند و باعث شدند کمکم رویای گشتن دور جهان در ذهن این دو برادر شکل بگیرد. حالا و بعد از سفرهای تاریخسازی که این دو برادر با یکدیگر داشتند، عبدا... امیدوار، یکی از پیشگامان جهانگردی معاصر در ایران، درگذشت. او در شیلی، کشوری که سالها در آن زندگی میکرد، به عنوان نمادی از سینمای شیلی معرفی شده بود.
مرکز فرهنگی لاموندا در سانتیاگوی شیلی که عبدا... امیدوار یکی از پایهگذاران و همکاران آن بوده است، با تایید خبر درگذشت او، اعلام کرد که شیلی با یکی از نمادهای سینمای خود خداحافظی کرد. در بیانیه این مرکز فرهنگی که بامداد جمعه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۱ به وقت تهران منتشر شده، آمده است: «عبدا... امیدوار (۲۰۲۲ - ۱۹۳۲) تهیهکننده و فیلم سازی بود که به بیش از ۱۰۰ کشور جهان سفر کرد و بیش از ۱۲۰ فیلم مستند ساخت. او در ۸۹ سالگی درگذشت و ما امروز با نمادی از سینمای شیلی خداحافظی میکنیم.»، اما اصل افتخارات و دستاوردهای برادران امیدوار به سفرهای کم نظیری برمی گردد که این دو برادر ماجراجو از سال ۱۳۳۳ شروع کردند.
در پرونده امروز و به یاد این چهره سرشناس در حوزه جهانگردی کشورمان، از نکات کمتر شنیده شده درباره انگیزهها و هزینههایشان برای این سفرها، این که در موزه برادران امیدوار در کاخ سعدآباد تهران چه خبر است؟، ماجرای مستند و کتاب سفرنامهشان و ... خواهیم گفت.
برادران امیدوار به نام عیسی (برادر بزرگ تر) و عبدا... (که به تازگی درگذشت)، اولین جهانگردان ایرانی هستند که توانستند به مدت ۱۰ سال به نقاط مختلف جهان سفر کنند و تحقیقات خود را انجام دهند. برادران امیدوار متولد تهران و بزرگ شده یکی از کوچههای خیابان ری و سپس غرب تهران هستند. اگر چه سفر و موتورسیکلت سواری را از پدر و مادر خود به ارث برده بودند، اما با ثبتنام در باشگاه کوهنوردی و شروع اولین صعودهای خود، پایه سفر بزرگ خود را فراهم کردند.
آنها از اوایل پاییز ۱۳۳۳ سفر پژوهشگرانه خود به دور دنیا را با دو دستگاه موتورسیکلت «ماچلس» انگلیسی به قدرت cc ۵۰۰ که روی گلگیر چرخ جلوی آن شعار «همه متفاوت، همه خویشاوند» نوشته شده بود آغاز کردند. مرحله نخست سفر با ۹۰ دلار سرمایه، هفت سال به طول انجامید. در این مرحله آنان پس از گذر از کشورهای افغانستان، پاکستان و هند، بهسوی تبت و بعد آسیای جنوب شرقی و استرالیا سفر کردند. سپس با گذر از اقیانوس آرام به آلاسکا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی سفر کردند و سرانجام با گذر از اقیانوس اطلس وارد اروپا شدند. آن دو در اقامت کوتاه خود در اروپا با انتشار مقالات پژوهشی مربوط به سفرهایشان و مصاحبه با رسانهها، منابع مالی مورد نیاز برای مرحله دوم سفر خود را تأمین کردند. برادران امیدوار در سال ۱۳۴۰ مرحله دوم سفرهای جهانگردی خود را با خودروی ون دوسیلندر دریافتی از شرکت خودروسازی سیتروئن (که هنگام بازگشت از سفر اول، شرکت سیتروئن فرانسه آن را هدیه داده بود)، از مرز کویت آغاز کردند. سپس با گذر از عربستان سعودی وارد آفریقا شدند. آنها در این سفر توانستند اولین فیلم رنگی را از خانه خدا تهیه کنند. این دو برادر پژوهشگر و مستندساز، نخستین جهانگردان ایرانی و نخستین مسافر آسیایی قطب جنوب و شمال (عبدا... امیدوار) هستند.
عبدا.. امیدوار در پایان این ماجراجویی کاوش گرایانه ۱۰ ساله در قاره سیاه، جنوبگان (قطب جنوب)، آسیا، قطب شمال، اروپا، آمریکا و استرالیا، در کشور شیلی ساکن شد و به حرفه سینما پرداخت. اکنون از او به عنوان یکی از نمادهای سینمای شیلی یاد میشود. برادرش عیسی امیدوار هم پس از پایان آن سفرها به ایران برگشت و همینجا ماندگار شد.
گشتی در موزه برادران امیدوار واقع در کاخ سعدآباد که مجموعه یادگاریهای شگفتانگیزشان از ماجراجویی ۱۰ ساله است
ماجراجویی و سفر به نقاط ناشناخته، از آن رویاهای دور از دسترسی است که خیلیهایمان به خیالپردازی دربارهاش کفایت میکنیم؛ یکطرف موانع دستوپاگیر زندگی است و طرف دیگر، ترس و نگرانی. شنیدن روایت کسانی که از چارچوب روزمرگی بیرون میزنند، لذتبخش و رشکبرانگیز است، اما ماجرا فقط این نیست که ما بهدلایل گوناگون نمیتوانیم مثل آنها باشیم بلکه خیلیوقتها اصلا چنین چیزی را هم نمیخواهیم؛ خارج شدن از روزمرگی امن و پیشبینیپذیر زندگی، جسارت و حوصله زیادی میطلبد. عیسی و عبدا... امیدوار آنقدر خوشاقبال و بلندهمت بودهاند که ۱۰ سال از عمرشان را به سفر دور دنیا بگذرانند و خوشبختانه همانقدر هم آیندهنگر بودهاند که تجربیات ناب، پرخطر و هیجانانگیزشان را ثبت و ضبط کنند. ما حالا از این دو برادر ماجراجو، غیر از یک کتاب سفرنامه، موزهای داریم که با گشتوگذار در آن میتوانیم در سفرهای آنها شریک شویم.
برای همراه شدن با برادران امیدوار، باید سری به کاخموزه سعدآباد تهران بزنید و بقیه کار را به یادگاریهای بهجامانده از برادران امیدوار بسپارید. حاصل سفرهای پرمخاطره برادران امیدوار، گنجینهای از عکس، فیلم مستند و لوازم مربوط به زندگی قبایل و اقوام گوناگون است که در بخش شمالغربی مجموعه سعدآباد، در بنایی متعلق به دوران قاجار، جمعآوری شدهاست. نقشه مسیر سفرهای دو برادر، مجموعه تصاویری که از ۹۹ کشور مختلف گردآوری کردهاند و اشیای شگفتانگیز و گاه ترسناکی مثل سر بریده انسان، جمجمه میمون، ادوات موسیقی قبایل بدوی، فسیلها و مرجانهای مربوط به میلیونها سال پیش، ابزار شکار بومیان آمازون و اسکیموها –یادگاریهایی از چهار قاره آفریقا، آسیا، آمریکا و استرالیا- اشیایی است که در این موزه انتظار شما را میکشد و درواقع در پس آنها، نمایی است از تاریخ و فرهنگ بشر در زمانها و مکانهای مختلف. تماشای این نمایش خارقالعاده از تغییر و تحولات سبک زندگی انسانی، در بافت تاریخی موزه لذتی دوچندان دارد. آنچه امروز بهعنوان موزه برادران امیدوار میشناسیم، درواقع روزگاری کالسکهخانه و استراحتگاه سورچیها بودهاست که سال ۱۳۸۱ مرمت و بازسازی و یکسال بعد بهنام اولین جهانگردان ایرانی بهعنوان اولین موزه انسانشناسی بعد از انقلاب افتتاح شد. در ادامه تعدادی از اشیای موزه را بههمراه توضیح مختصری درباره هرکدام تماشا خواهیدکرد.
اینها یادگار سفر به کنگو و حاصل همراهی برادران امیدوار با پیگمهها (کوتاهقدهای آفریقایی) در شکار حیوانات جنگلی هستند. پیگمهها در شکار گوریل و شامپانزه، فنون و ابزارهای مخصوصبهخود را داشتند؛ ازجمله نیزههای آغشته به نوعی زهر گیاهی.
در سفر به جنوب سودان، برادران امیدوار با قبیله آفریقایی «ماسایی» همراه میشوند تا بتوانند از خلال ارتباط با بومیان، این منطقه و فرهنگش را بهتر بشناسند. پا و عاج فیلی که آنها از این سفر با خود به یادگار میآورند، باقیمانده فیلی است که یکروز برای تأمین خوراک قبیله شکار شدهاست.
ماسک مرده نماد فرهنگ «آزتک» هاست؛ یک تمدن سرخپوستی در مکزیک که در قرن ۱۴ میلادی به قدرت رسیدند. ماسکها در آیینهای آزتکی، نقش مهمی داشتند. نمایشهایی که اعضای قبایل بهمنظور سرگرمی و با هدف درمانی اجرا میکردند، با تکیه بر انواع ماسک بودهاست.
یکی از گونههای تاکسیدرمیشده در موزه، ماهی «پیرانا» ست که از جنگلهای آمازون به ایران رسیدهاست. زیستگاه اصلی پیرانا –نوعی ماهی گوشتخوار و درنده- در رودخانههای آمازون است. پیرانا فک پرقدرت و حس بویایی بسیار قوی دارد و درصورت استشمام بوی خون انسان یا هر موجود دیگری به قربانی حمله میبرد و در زمانی کوتاه، تنها یک اسکلت از آن بهجا میگذارد.
سه سال از ۱۰ سال سفر دور دنیای برادران امیدوار به آفریقا اختصاص داده شد پس عجیب نیست که از این قاره همچنان دورازدسترس و پررمزوراز، یادگاریهای زیادی در موزه ببینید؛ قاب پروانه که کلکسیونی از انواع پروانه و درواقع نتیجه مدتها پژوهش روی حشرات این منطقه است، از دیدنیهای ویژه موزه بهشمار میرود.
علاوه بر موزه، گفتگو با رسانهها و ...، سفرنامه و مستند برادران امیدوار هم درباره تجربیاتشان است
برادران امیدوار بعد از پایان سفرهایشان در سال ۱۳۴۳، تصمیم گرفتند مشاهدات و تجربیاتشان را در اختیار عموم قرار دهند. آنها معتقد بودند که باید ناگفتههای این سفرها و زحماتی که کشیدهشده، بیان شود؛ بنابراین نتیجه سالها تلاش و سفر در اقصی نقاط کره زمین، پیدایش موزه برادران امیدوار، مقالات و دست نوشتههای معروف آنهاست و یکی از مهمترین دستاوردها، کتاب سفرنامه برادران امیدوار است که داستان سیر و سیاحتهای آنان را به صورت حرفهای و تخصصی در بر دارد. سفرنامه برادران امیدوار، لحنی گزارشگونه دارد و به همراه نقشه مسیرها و عکسهای جذاب از اتفاقات و قبایل مختلف، شما را تا آخر کتاب با خودش میکشد. علاوه بر کتاب، فیلم مستندی از سفر این دو برادر وجود دارد. «بیژن میرباقری» در سال ۱۳۸۱ فیلم مستند کوتاهی (به مدت ۲۷ دقیقه) با عنوان «برادران امیدوار» درباره زندگی و سفرهای این دو برادر ساخت. علاوه بر اینها، این دو برادر در گفتوگوهایی، نکات جالبی درباره سفرهایشان گفتند که در ادامه چند مورد را با هم مرور میکنیم.
«جوانان خیلی زیادی هستند که به من میگویند قصد سفر به دور جهان را دارند. از من میخواهند تجربیاتم را در اختیارشان قرار دهم. من هم آنها را هدایت میکنم. مدتی میگذرد، اما خبر از سفر هیچ کدامشان به گوشم نمیخورد. خیلیها میروند و در میانه راه خسته میشوند. مهمترین توصیه من این است که سختیها دلسردشان نکند و هیچ وقت به عقب برنگردند. سفر کردن به دور جهان تنهایی ممکن نیست. بیش از یک همراه هم برای این سفر توصیه نمیکنم.»
«من و عیسی اگر توانستیم سفرمان را به انتها برسانیم به این دلیل بود که از ابتدا هدفمان را یکی کردیم. منیت در سفر ما معنایی نداشت. این، موضوعی است که خیلیها از آغاز سفر به آن بی توجه هستند. ما برای تأمین هزینههای سفر مجبور به کار در معدن و زمین کشاورزی و ... بودیم. بارها مرگ را به چشم دیدیم. ما تجربه سختترین شرایط را داشتیم. اما هدفمان بیش از هر چیز دیگری برایمان مهم بود.»
«تلویزیون دیرتر از شهرهای اروپایی به تهران رسید. از دوستان و آشنایان شنیده بودیم که وقتی ما را در تلویزیون ایران نشان داده بودند مادرم تلویزیون را بغل کرده و، چون دستش به صورت ما نمیرسید، شیشه تلویزیون را نوازش کرده و بوسیده بود.»
«من و عیسی با این شهر [تهران]خاطرات زیادی داریم. من شهرم را دوست دارم و هر روز از هم صحبتی با مردمش انرژی میگیرم. ما هر دو اصالتمان را دوست داریم و به آن عشق میورزیم. عیسی هم قصد داشت به تهران بیاید، اما در شیلی اسیر عشق دختری شد و ازدواج کرد و همان جا ماندگار شد.»
سبکزندگی ویژه و سفرهای ماجراجویانه برادران امیدوار نهتنها در ایران که در جهان بازتاب زیادی داشتهاست
عبدا... امیدوار درباره تأثیر فعالیتهای خود و برادرش در رسانههای جهان گفته: «هنوز هم از سراسر جهان مقالات و گزارشهایی از سفر من و عیسی در نشریات مهم جهان چاپ میشود. با وجود گستردهتر شدن وسایل ارتباطی و راحتتر شدن سفر هنوز کسی در جهان دست به چنین سفر اکتشافی و تحقیقاتی نزده و همچنان مقالات ما منبعی برای آموزش در دانشگاهها و کرسیهای بزرگ علمی جهان هستند.»
در ادامه برای نمونه، خلاصهای از یکی از این گزارشها را میخوانید. گاردین در جولای ۲۰۱۳ در گزارشی بهقلم «کوین راشبی»، سفرنامهنویس، از زندگی و زیروبم سفرهای عبدا... و عیسی امیدوار مینویسد. گزارش با این تیتر «چگونه دو برادر ایرانی یکی از اولین مستندهای گردشگری جهان را ساختند» آغاز میشود و با شگفتی از تصمیم جسورانه برادران امیدوار ادامه پیدا میکند: «سفری ۱۰ ساله به دور دنیا با موتورسیکلت حتی امروز هم به شجاعت روحی فوقالعاده نیاز دارد و این کاری است که برادران امیدوار در سال ۱۹۵۴ انجام دادند. آنها درطول مسیر همه آنچه را که میدیدند، ثبت میکردند و با این کار نقطه عطفی در تاریخ بصری ایجاد کردند؛ ما حالا مستندی داریم از مردم، فرهنگها و کشورهایی که خیلیهایشان امروز دیگر وجود ندارند. زمانی که حرکت بهسمت مدرنیته، تبدیل به مسابقه شدهبود و شرکتکنندگان در این رقابت خودشان را بالاتر از مردم بدوی میپنداشتند، عبدا... و عیسی امیدوار با همین مردم بدوی ملاقات میکردند و به آنها احترام میگذاشتند. آنچه آنها به ما نشان میدهند، جنگلهای بیکران است و مردمی شاد؛ جهان قبل از جهانی شدن!»
منبع: خراسان