به گزارش مجله خبری نگار/ایران: با آغاز اجرای سیاست اصلاح ارز ترجیحی، بحث و گفتگو پیرامون تأثیر این سیاست روی شاخصهای اقتصادی کشور داغ شد. با توجه به اینکه چهار سال اقتصاد ایران به ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی اعتیاد پیدا کرده بود، برخی نگران این بودند که حذف این ارز برای برخی از کالاها فشار زیادی به مردم بخصوص اقشار کم درآمد وارد کند، اما طی روزهای گذشته برخی از مراکز پژوهشی و اقتصاددانان اقدام به اندازهگیری سیاست تازه دولت سیزدهم بر شاخصهای توزیع درآمد کردند، پژوهشهایی که برخلاف تصور برخی نشان دهنده بهبود قابل توجه شاخصهای توزیع درآمد بخصوص ضریب جینی است به طوری که این شاخص پس از انقلاب اسلامی در کمترین میزان خود قرار خواهد گرفت.
دولت سیزدهم در برنامه خود پیش از آن که اقدام به اصلاح ارزترجیحی و واقعی کردن قیمت چهار قلم کالای اساسی کند، یارانه نقدی معادل آن را به حساب خانوارها واریز کرد. این درحالی است که برای سه دهک کم درآمد به ازای هر نفر یارانه نقدی ۴۰۰ هزار تومان و برای سایر دهکها ۳۰۰ هزار تومان واریز شده که باعث افزایش قدرت خرید این دهکها خواهد شد.
حال با بررسی روند ضریب جینی و سایر شاخصهای توزیع درآمد در طول سالیان گذشته تجارب تاریخی نیز مهر تأییدی بر این پژوهشها میزند.
یکی از این تجربهها به اجرای هدفمندی یارانهها از انتهای سال ۱۳۸۹ مربوط میشود که تأثیر مثبت زیادی روی ضریب جینی و سایر شاخصهای توزیع درآمد و بودجه خانوار داشته است. پس از آن پرداخت یارانه معیشتی به ۶۰ میلیون نفر از ایرانیها پس از افزایش قیمت بنزین نیز تأثیر مشابهی درپی داشت.
براساس آمار مرکز آمار ایران، درسال ۱۳۸۴ ضریب جینی کشور ۴۲۴۸ بود که تا سال ۱۳۸۹ که در ماههای پایانی آن هدفمندی یارانهها اجرایی شد به ۴۰۹۹ رسید. اما با اجرایی شدن این قانون و پرداخت مداوم یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی به بخش عمدهای از مردم، به یک باره ضریب جینی به ۳۷ عقبنشینی کرد که نشان از بهبود قابل توجه این شاخص مهم دارد. با تداوم این روند در سال ۱۳۹۱ نیز ضریب جینی بهبود بیشتری پیدا کرد و به ۳۶۵۹ رسید، رقمی که در سال ۱۳۹۲ نیز به ۳۶۵۰ بهبود یافت.
اما به دلیل عدم اجرای کامل قانون و کاهش ارزش ریال، ارزش واقعی یارانه نقدی پرداخت شده نیز تنزل پیدا کرد و به همین دلیل در سال ۱۳۹۳ مجدد شاهد رشد دوباره ضریب جینی هستیم به طوری که در سال ۱۳۹۳ این شاخص به ۳۷۸۸ در سال ۱۳۹۴ به ۳۸۵۱ و در سال ۱۳۹۵ به ۳۹ افزایش یافت. این روند تا سال ۱۳۹۷ که ضریب جینی به ۴۰۹۳ رسید ادامه یافت، ولی پرداخت یارانه معیشتی درسال ۱۳۹۸ موجب شد تا یک بار دیگر ضریب جینی از ۴۰۹۳ در سال ۱۳۹۷ به ۳۹۹۲ دراین سال بهبود پیدا کند، هرچند که به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و روند ادامه دار کاهش ارزش پول ملی در سال ۱۳۹۹ دوباره ضریب جینی به ۴۰ بازگشت.
درکنار شاخص ضریب جینی بررسی سایر شاخصها نیز نشان دهنده تأثیر پرداخت یارانه نقدی بر بهبود شاخصهای توزیع درآمد و بودجه خانوار است. در همین زمینه گزارش مرکز آمار از متوسط هزینه و درآمد خانوارهای شهری نشان میدهد که در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ متوسط هزینه خانوارها فاصله زیاد از درآمدهای آنها داشته و بدین ترتیب دخل و خرج آنها تراز نبوده است. در سال ۱۳۸۷ متوسط هزینه خانوارهای شهری ۹ میلیون و ۴۲۱ هزارتومان بوده درحالی که متوسط درآمد خانوارها ۸ میلیون و ۸۲۱ هزار تومان بوده است. در سال ۱۳۸۸ نیز متوسط هزینه ۹ میلیون و ۹۱۹ هزار تومانی خانوارها با درآمد ۹ میلیون و ۳۶۰ هزار تومانی آنها همخوانی نداشت. درسال ۱۳۸۹ نیز هزینه خانوارها به ۱۱ میلیون و ۳۶۷ هزار تومان و درآمد آنها به ۱۰ میلیون و ۶۱۵ هزار تومان رسیده بود.
اما در سال ۱۳۹۰ آثار پرداخت یارانه نقدی دراین بخش آشکار شده است به طوری که فاصله هزینه و درآمد خانوارها به هم نزدیک شده است. دراین سال متوسط هزینه خانوارها ۱۳ میلیون و ۲۷۱ هزار تومان و متوسط درآمد آنها ۱۳ میلیون و ۳۰ هزار تومان بوده است. در سال ۱۳۹۱ درآمد از هزینهها پیشی گرفته است. در این سال هزینه خانوارها ۱۶ میلیون و ۴۲۸ هزار تومان بوده درحالی که درآمد آنها به ۱۶ میلیون و ۷۲۴ هزارتومان افزایش یافته است.
بررسی سهم هزینه و برخی از شاخصهای توزیع درآمد طی دهه ۱۳۹۰ نشان میدهد که این شاخصها دروضعیت بغرنجی قرار داشته که نیاز به یک اصلاح اساسی دارد. درواقع با وجود هزینههای سنگینی که اقتصاد ملی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم گذاشته شده است، اما همچنان فاصله معناداری میان فقیر و غنی وجود دارد.
اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که در دهه ۱۳۹۰ همواره دهک دهم یا ثروتمندترین جامعه دهها برابر فقرا مصرف کردهاند. برای مثال در سال ۱۳۹۹ بررسی سهم هزینه ناخالص سرانه دهکهای هزینهای شهری گویای این واقعیت است. دراین سال این سهم برای دهک اول یا فقیرترین تنها ۲ درصد بوده است که برای دهک دوم تا پنجم به ترتیب ۴، ۵، ۶ و ۷ درصد محاسبه شده است. این سهم برای دهک ششم ۸ درصد، دهک هفتم ۱۰ درصد، دهک هشتم ۱۲ درصد و برای دهک نهم ۱۶ درصد بوده است، اما سهم هزینه دهک دهم ۳۰ درصد بوده است که حاکی از یک شکاف شدید میان فقیر و غنی است.
همچنین نسبت هزینه ۱۰ درصد ثروتمندترین به ۱۰ درصد فقیرترین نیز نتیجه مشابهی به دست میدهد. چنان که در سال ۱۳۹۰ این نسبت ۱۱.۰۹ بوده است به عبارت دیگر ۱۰ درصد ثروتمندترین ۱۱ برابر ۱۰ درصد فقیرترین هزینه کردهاند. هرچند در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ این نسبت به ترتیب به ۱۰.۷۹ و ۱۰.۶۸ کاهش یافته است که دلیل اصلی آن نیز پرداخت یارانههای نقدی بوده است، اما از سال ۱۳۹۳ دوباره این نسبت به بیش از ۱۲ برابر افزایش یافته است. تا اینکه در سال ۱۳۹۷ به بیش از ۱۴ برابر افزایش یافته است و درنهایت در سال ۱۳۹۹ اطلاعات نشان میدهد که ثروتمندترینها نزدیک ۱۴ برابر فقیرترینها مصرف کردهاند.
این درحالی است که در سال گذشته نیز همین روند ادامه داشته است و حال با اجرای سیاست اصلاح ارز ترجیحی که یارانه نقدی آن میان ۹ دهک جامعه توزیع شده است باید انتظار بهبود قابل توجه شاخصهای یاد شده را داشت.