کد مطلب: ۸۸۵۶۵۱
|
|
۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۱

دختری سفیدپوش، شیرین آفرید

دختری سفیدپوش، شیرین آفرید
روایتی از تغییر نگرش در دل سنت؛ دختری که با بالاپوش سفید و آرزو‌های شیرین به دنبال تولید بربری در امروز و فردا شیرینی با لوگوی اختصاصی است

به گزارش مجله خبری نگار، هوا هنوز خنک است و سکوت صبحگاهی روستای چنچه شکسته نشده است. نانوایی روستا که با نمای ساده آجری، در کنار زمین‌های کشاورزی قرار دارد، اولین جایی است که شروع به کار می‌کند. سمانه عباسی، دختر ۱۹ ساله‌ای است که نانوای این نانوایی است. با دقت خمیر‌های لواش را روی سینی‌های مخصوص پهن می‌کند و آنها را در دستگاه پخت می‌گذارد. نور مهتابی سقف روی چهره جدی، اما آرامش می‌افتد. پدرش کنار دستگاه ایستاده و دمای تنور را تنظیم می‌کند. صدای چرخش فن دستگاه و بوق آماده شدن نان، فضای نانوایی را پر می‌کند. او با مقنعه و روپوش سفید، پشت میز کار می‌ایستد. مشتری‌ها یکی‌یکی وارد می‌شوند، بعضی با دوچرخه، بعضی پیاده. سمانه با لبخند سلام می‌کند، نان‌ها را در کیسه می‌گذارد و کارت می‌کشد. فضای نانوایی حالا گرم‌تر و پرجنب‌وجوش‌تر شده، جایی که تلاش یک دختر جوان، نان روزانه اهالی روستا و میهمانان را آماده می‌کند. ساعت ۴ تا ۸ شب نوبت پخت دوم نانوایی روستاست. خورشید در حال غروب کردن است و نور نارنجی از پنجره بلند نانوایی به داخل می‌تابد. سمانه حالا خمیر‌های بربری را با دقت فرم می‌دهد، با برس مخصوص رومال می‌زند و کنجد می‌پاشد. دستگاه بربری‌پز صنعتی با صدای یکنواختش شروع به کار می‌کند. در این روستا که در بخش مرکزی سنگر در استان گیلان قرار دارد، خیلی‌ها او را می‌شناسند. نه فقط به‌دلیل نان‌های خوش‌عطرش، بلکه برای جسارتش. دختر جوانی که برخلاف کلیشه‌ها، شغلی را انتخاب کرده که کمتر دختری سراغ آن می‌رود. او ۸ سال می‌شود که برای آینده و تحقق رویاهایش در این نانوایی تلاش می‌کند.

دختری سفیدپوش، شیرین آفرید

در کنار گرمای تنور و میان خمیر‌هایی که آماده پخت می‌شوند، دختری ایستاده با دستانی آردی و چشمانی پر از امید. نانوایی برای او فقط یک شغل نیست بلکه مسیری است برای اثبات توانایی‌هایش در جامعه‌ای که گاهی هنوز باور ندارد دختر‌ها می‌توانند در هر عرصه‌ای بدرخشند. سمانه امسال تحصیلات دبیرستان خود را در رشته طراحی و دوخت به پایان رسانده است. خانواده‌اش اصالتاً زنجانی هستند، اما در منطقه سنگر از استان گیلان زندگی می‌کنند. او از ۱۲ سالگی وارد نانوایی خانوادگی‌شان شد، زمانی که پدرش به دلیل شرایط جسمی و سربازی پسرش، نیاز به کمک داشت. با وجود مخالفت‌های اولیه خانواده و فامیل، سمانه با اصرار و علاقه وارد نانوایی شد. او می‌گوید: «۱۲ سالم بود؛ قبل از اینکه به مدرسه بروم و بعدازظهر‌ها وقتی از مدرسه می‎آمدم، به نانوایی می‎آمدم. اوایل تصور چندانی از نیاز به پول و حقوق نداشتم و توقعی هم از پدرم برای کمک‌هایی که در نانوایی می‌کردم، نداشتم. اما از همان ابتدا و هر ماه از پدرم حقوق دریافت کردم. البته خیلی‌ها می‌گفتند نانوایی برای دختر خوب نیست، اما من واقعاً خوشحال بودم، مخصوصاً وقتی اولین حقوقم را گرفتم.»

سمانه از همان سال‌های ابتدایی کار، تجربه درآمدزایی را لمس کرد. او می‌گوید: «وقتی وارد نانوایی شدم، زندگی‌ام خیلی تغییر کرد. همه چیز باید با برنامه‌ریزی پیش می‌رفت. بعد از مدرسه، کمی استراحت می‌کردم و می‌رفتم سر کار. دیگر مثل قبل نمی‌توانستم با دوستانم بیرون بروم یا بازی کنم. آن موقع کلاس پنجم یا ششم بودم و فقط دو روز در ماه مرخصی می‌رفتم. اما با همه سختی‌ها، حس خوبی داشتم. راستش اوایل اصلاً نمی‌دانستم حقوق گرفتن چه حسی دارد. نه پرادعا بودم، نه دنبال خرید‌های خاص. اما وقتی شروع کردم به درآمدزایی، توانستم با همان حقوق، اولین تلفن همراه را برای خودم بگیرم. آن سال حقوقم بین ۲ تا ۵ میلیون بود و هر چند ماه یا ابتدای هر سال، پدرم حقوقم را زیاد می‌کرد. چون قیمت نان بالا می‌رفت، هزینه‌ها بیشتر می‌شد، او هم حقوق مرا باتوجه به شرایط پرداخت می‌کرد.

تا به حال چند گوشی با پول خودم خریدم؛ هیچ‌وقت از پدرم پول نگرفتم برای خرید آنها. پدرم می‌گفت: «بر اساس توانت قدم بردار.» شاید اگر کمکم می‌کرد، همان سال اول می‌توانستم گوشی مدل بالاتری بگیرم، اما این حرفش باعث شد بیشتر تلاش کنم. حقیقت را بگویم اول از این حرف او ناراحت شدم، اما حالا می‌فهمم چقدر به من کمک کرد. باعث شد انگیزه بگیرم، بیشتر کار کنم و با پول خودم چیز‌هایی بخرم که واقعاً ارزش دارند. این تجربه باعث شد استقلال مالی برایم یک هدف شود، نه فقط یک اتفاق.» این نانوای جوان از مسیر فعلی شغلی‌اش راضی است، چون حس می‌کند آینده‌اش را با دستان خودش می‌سازد. سمانه می‌گوید: «مردم خیلی به من انرژی می‌دهند. همین تشویق‌ها باعث می‌شود انگیزه بگیرم و ادامه بدهم. سال‌های اول هدفم این بود که با کار کردن، پول جمع کنم؛ مثلاً ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تا یک ماشین بخرم تا وقتی ۱۸ ساله شدم، شغل دیگری پیدا کنم. از آن سال اول تا الان با تلاش و حقوق نانوایی خیلی از آرزوهایم برآورده شده، اما هنوز یک آرزوی بزرگ دارم که برای تحقق‌اش تلاش می‌کنم؛ اینکه بتوانم ماشین مورد علاقه‌ا‌م را بخرم. می‌دانم شرایط اقتصادی سخت است، اما برای رسیدن به این آرزویم همه تلاشم را می‌کنم.»

دختری سفیدپوش، شیرین آفرید

معلمی و پزشکی مشاغل مورد علاقه سمانه در کودکی بودند، او در این باره می‌گوید: «همیشه عاشق معلمی بودم. در مدرسه اغلب مبصر کلاس بودم، با بچه‌ها خیلی خوب ارتباط می‌گرفتم و حس می‌کردم این کار برای من ساخته شده است. اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم روزی نانوایی مسیر زندگی‌ام را تغییر دهد. پدرم هم فکر نمی‌کرد من بخواهم مدت زیادی کار کنم. قرار بود فقط دو سالی که برادرم سربازی است، کمک کنم تا او برگردد. اما دو سال تبدیل شد به ۸ سال. هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم این مسیر من را به بلاگری برساند. فکر نمی‌کردم روزمرگی یک دختر نانوا در فضای مجازی اینقدر برای بقیه جذاب باشد. وقتی بلاگری را شروع کردم و مردم بیشتر من را شناختند، نظرات‌شان باعث شد نگاهم به شغل نانوایی مثبت‌تر شود.»

قدرت زنانه را دست کم نگیرید

کار در نانوایی آسان نیست. گرمای تنور، ایستادن‌های طولانی و فشار جسمی زیاد، همه بخشی از روزمرگی‌های سمانه هستند. اما او با هر چالش، قوی‌تر می‌شود. او می‌گوید: «وقتی به عقب نگاه می‌کنم، از مسیرم شگفت‌زده می‌شوم. این تجربه باعث شد اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم. اینکه بتوانم با دستان خودم پول دربیاورم، مستقل باشم و به خانواده کمک کنم، حس فوق‌العاده‌ای است. حضور زنان در مشاغل سنتی مانند نانوایی می‌تواند تأثیرات مثبت اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی داشته باشد. یکی از این تأثیرات، تنوع و نوآوری در کسب‌وکار است که قبلاً حتی در خانواده خودم توسط مردان محدود شده بود؛ اما تجربه ثابت کرد زنان با دیدگاه‌ها و روش‌های متفاوت خود می‌توانند کیفیت و خلاقیت را ارتقا دهند. همچنین، نگرش‌های سنتی نسبت به جایگاه زنان تغییر می‌کند و جامعه به سمت برابری حرکت می‌کند. حضور زنان در این حوزه‌ها می‌تواند منجر به افزایش درآمد خانواده و در نهایت رشد اقتصادی محلی شود. حضور زنان در مشاغل سنتی مانند نانوایی می‌تواند تحولات مثبت و رو به جلو در جامعه ایجاد کند، البته به شرطی که زیرساخت‌ها و فرهنگ حمایتی فراهم باشد. در این مسیر، آموزش دیدن و استفاده از حمایت کسانی که به آنها ایمان دارند، اهمیت زیادی دارد. هر بار که وارد فضای جدید می‌شوند، نه تنها خودشان را قوی‌تر می‌کنند بلکه جامعه را نیز به سمت برابری و عدالت نزدیک‌تر می‌کنند. بنابراین، نباید ترس یا نگرانی مانع قدم‌های بزرگ آنها شود، بلکه باید باور داشت که می‌توانند تغییر ایجاد کنند، الهام‌بخش باشند و نمونه‌هایی برای دختران بعد از خود باشند.»

رؤیای شیرینی‌پزی و برند شخصی

بعضی از مشتری‌ها فقط برای دیدن لبخندش می‌آیند، برای شنیدن جمله‌ای ساده که روزشان را روشن کند. او نماد نسلی‌ست که با تمام سختی‌ها پای مشکلات ایستاده، خلاق، و بی‌ادعاست. سمانه با بیان اینکه برنامه کاری روزانه‌اش در نانوایی منظم، اما فشرده ا‌ست، می‌گوید: «صبح‌ها از ساعت ۶ شروع می‌کنم تا حدود ۷:۳۰ نان‌ها آماده و بسته‌بندی می‌شوند. باید تا ساعت ۹ صبح در نانوایی باشم تا مشتری‌ها را راه بیندازم. بعد از کار نانوایی نوبت کار‌های کشاورزی است که تا بعدازظهر طول می‌کشد. بعد از تمام شدن کار زمین، دوباره برمی‌گردم نانوایی و نان بربری می‌پزم. این چرخه کاری تقریباً هر روز تکرار می‌شود. الان مسئولیت‌های زیادی دارم؛ پخت نان، بسته‌بندی و... کار نانوایی آسان نیست، مخصوصاً صبح‌ها که باید خیلی زود بیدار شوم. بعدازظهر‌ها هم وقت زیادی برای دیدن دوستان و کار‌های دیگر ندارم.»

او علاقه‌مند است که مهارت‌های خود را در زمینه نانوایی گسترش دهد، کار خود را توسعه دهد و در آینده در حوزه آموزش و نوآوری در نانوایی فعالیت کند: «در حال حاضر فقط نان لواش و بربری تولید می‌کنم، اما می‌خواهم پخت نان‌های دیگر مثل نان شیرین و نان شیرمال که ما به آن فطیر می‌گوییم را هم حرفه‌ای یاد بگیرم. هدفم این است که مهارت‌هایم را بیشتر کنم، انواع نان‌ها را در نانوایی خودمان بپزم و بفروشم و بعد بتوانم سفارش آنلاین بگیرم. نوآوری در کار خیلی مهم است. می‌خواهم محصول جدید تولید کنم، کیفیت کارم را بالا ببرم و نانوایی‌مان را توسعه بدهم. آرزوی من این است که روزی صاحب شیرینی‌پزی باشم با لوگوی شخصی و اسم خودم.

جایی که نه فقط نان، بلکه یک نوع شیرینی خاص و جدید تولید کنم با طعمی متفاوت، چیزی که در دنیا بی‌نظیر باشد. می‌خواهم با همین ایده‌های نو، در صنعت شیرینی‌پزی شناخته شوم. نمی‌خواهم فقط اولین دختر نانوا باشم، بلکه می‌خواهم کسی باشم که شیرینی‌های خاص و منحصر‌به‌فردی خلق می‌کند. دوست دارم در شبکه‌های اجتماعی، به‌عنوان دختری شناخته شوم که برای اولین بار شیرینی خاص و جدید درست می‌کند. شیرینی با طعمی که همه با آن خاطره بسازند و اسم آن شیرینی با اسم من گره بخورد.»

منبع: ایران-مرجان قندی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر