به گزارش مجله خبری نگار، آتشافروزی البته مفهوم محبوب یا حتی مثبتی به نظر نمیآید؛ اما کسی هم پیدا نمیشود که بخواهد اولین آتشافروز تاریخ بشریت را بابت کاری که کرده محاکمه و محکوم کند. اولین انسانی که پی به خواص آتش برد و نخستین بار آتش افروخت تا مثلاً خودش را گرم یا محیط اطرافش را روشن کند هرگز نمیدانست دست به چه کار مهم و تاریخسازی زده است. همانطور که نمیدانست کشف و اختراعش تا هزاران سال بعد دوام و توسعه خواهد یافت و کار به جایی خواهد رسید که بشر از کشف آتش و آتشافروزی پشیمان شود و با اعلام آتشبس، به فکر یافتن جایگزینی برای آتش و مزایا و معایبش باشد.
«داروین» وقتی که گفت: «آتش پس از زبان بزرگترین کشف بشر بوده است» انسانها انقلاب صنعتی را به چشم دیده، یاد گرفته بودند از زغالسنگ نیروی بخار تولید کنند، گاز را به روشنایی و نفت را به حرکت تبدیل کنند و خلاصه از آتش به زندگی مدرن برسند. «بیل مککیبن» روزنامهنگار در نیویورکر مینویسد: «پس از هزاران سال که صرف یادگیری شیوه مهار آتش کردیم و پس از سه قرن که از آن برای شکلدادن به دنیایی که اکنون میشناسیم استفاده کردیم، باید سالهای آینده را صرف ریشهکنیِ نظاممند آتش کنیم». استدلال «مککیبن» برای اعلام این آتسبس بسیار ساده است. او میگوید رویهمرفته شعلههای مختلف آتش از آتشی که درون موتور ۴/۱میلیارد وسیله نقلیه میسوزد، خانههای میلیاردها نفر را روشن، گرم یا سرد میکند تا آتشی که کشتیها و هواپیماها را به حرکت در میآورد از بزرگترین آتشفشانهای جهان مخربترند.
هرساله، دود و مهدود حاصل از این موتورها و دستگاهها بهطورمستقیم ۹ میلیون نفر را میکُشد و این رقم بیشتر از مجموع مرگومیر ناشی از جنگ و تروریسم و حتی مرگومیر ناشی از مالاریا و سل است. آمارها میگویند آلودگی سوختهای فسیلی در سال۲۰۲۰ سه برابر ویروس کرونا موجب مرگ انسانها شد! به اینها اضافه کنید دیاکسیدکربنی را که بهسرعت منتشر میشود و در حال تغییر آبوهوای سیاره ماست و نهتنها زندگی کسانی را که اکنون روی این سیاره زندگی میکنند تهدید میکند؛ بلکه برای کسانی که بعد از ما خواهند آمد نیز تهدید محسوب میشود. از سوی دیگر شواهد نشان میدهد استفاده از انرژی پاک سالهای سال است که دارد در خیلی از مناطق جهان همان مواهبی که آتش و سوزاندنش به ما میدهد را در اختیار جهانیان میگذارد. به جز برق و انرژیتر و تمیز و بدون دودی که وزش بادها و یا آبهای خروشان در اختیار بشر میگذارند، پنلهای خورشیدی هم هستند که سال به سال پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر میشوند. یعنی تعدادی از دانشمندان سالهاست که آتش را خاموش کرده و البته با مشقت و با وجود ناامیدی و بدبینی سرمایهداران و سرمایهگذاران به جانشین آتش، دارند سعی میکنند این حرف را به کرسی بنشانند که واقعاً میشود بیخیال آتش شد.
با این همه، هنوز نیروی خورشیدی، بادی و... موفق به خاموش کردن آتشی که انسان اولیه افروخت، نشدهاند. به موارد و مناطقی که دلیلش کمبود انرژی پاک یا گرانی تولید آن است کاری نداریم؛ اما در بسیاری از موارد هم خیلیها هستند که با وجود در دسترس بودن مثلاً انرژی خورشیدی، ترجیح میدهند به سبک و سیاق قدیم آتشافروزی کرده و متکی به منابع زیر زمین باشند. از سالها پیش و از وقتی که نخستین تلاشها برای صرفنظر از آتش و روی آوردن به انرژیهای پاک و جدید آغاز شد، همواره در جبهه مقابل بودند کسانی که ساز مخالف میزدند و ترجیح میدادند کماکان شیره جان زمین را بمکند و آتش را روشن نگه دارند. مثلاً وقتی «مارک یاکوبسن» پژوهشگر و استاد رشته مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه استنفورد در سال۲۰۰۱ مقالهای را در مجله ساینس منتشر و با دلیل ادعا کرد میتوان ۶۰درصد انرژی مورد نیاز آمریکا را از توربینهای بادی تأمین کرد، بسیاری در مخالفت به جانش افتادند.
چند سال بعد یکی از شاگردان یاکوبسن به همراه مارک دلوچی، دانشمند و پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیا، مقالهای منتشر کردند که نشان میداد انرژیهای برقآبی، بادی و خورشیدی میتوانند همه انرژی موردنیاز جهان را تأمین کنند. با این همه باور مرسوم در آن زمان این بود که انرژیهای تجدیدپذیر قابل اعتماد نیستند؛ زیرا خورشید هر شب غروب میکند و باد هم همیشه نمیوزد و ثابت نیست. حتی با وجود جایزههایی که به مقالات و طرحهای یاکوبسن و شاگردانش داده شد؛ اما گروهی متشکل از ۲۰ شخصیت دانشگاهی از سراسر کشور ردیهای بر نظریات او و همکارانش منتشر کردند که در آن آمده بود: «سیاستگذاران باید با هر رویکردی که وعده گذار سریع، قابل اطمینان و کمهزینه در شیوه مصرف انرژی را میدهد و تقریباً منحصراً بر انرژیهای بادی، خورشیدی و برقآبی متکی است با احتیاط برخورد کنند!».
مدت زیادی طول نکشید تا مشخص شود ادعاهای یاکوبسن و موافقانش چندان بیاساس نبوده است. هرچند چالشهای زیادی در راه عبور از آتش و رسیدن به انرژیهای تجدیدپذیر وجود داشته و دارد؛ اما تجربه بسیاری از کشورها در چند سال اخیر و گرایش یکباره بسیاری از آنها به انرژی خورشیدی و باد ثابت کرد وقت خاموش کردن آتش سنتی فرا رسیده است. با همه اینها، اما هنوز مقاومتهای زیادی وجود دارد. خیلیها هنوز بشر را از هزینه گزاف تأمین انرژی پاک در آینده میترسانند و اصولاً مرحله گذر از آتش به خورشید و باد را بسیار هولناک میدانند. یک نمونهاش «بیل گیتس» معروف که در یکی از کتابهایش نوشت: در آینده، مصرفکنندگان باید برای انرژیهای پاک «حقالعمل سبز» بپردازند، زیرا این انرژیها گرانتر هستند! «امیلی گروبرت» مهندس مؤسسه فناوری جورجیا، اما در پاسخش گفت: «پژوهشهای ما نشان داده است اگر همه نیروگاههای زغالسنگ در کشور را با نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر جایگزین کنیم، هزینهاش کمتر از هزینه نگهداری نیروگاههای زغالسنگ فعلی خواهد بود، پس میتوانید این را «تخفیف سبز» بنامید».
تا وقتی مخالفان گذر سریع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، فقط دانشمندان و دانشگاهیها باشند، میشود انتقادها را تحمل کرد و در پی پاسخ برآمد؛ اما وقتی سیاستمداران و صاحبان سرمایههای نفتی، رانتهای موجود در این زمینه و... در پی مخالفت با انرژیهای پاک برمیآیند و تواناییهای باد و خورشید را زیر سؤال میبرند باید به ماجرا شک کرد. به اینها، وسوسه معادن نفت و گازی که زیرپای بشر خوابیده است را هم اضافه کنید. وسوسهای که مثل آتش به جان سیاستمداران، سیاستگذاران و سرمایهداران نفتی میافتد و همه تلاشها برای خاموش کردن آتش را به فنا میدهد. آمارهای جدید موجب شدهاند منطق اقتصادیای که به آن خو گرفتهایم زیرورو شود. جاستین ترودو، نخستوزیر قبلی کانادا چند سال پیش در کنفرانسی در حوزه صنعت نفت گفت: هیچ کشوری نیست که ۱۷۳ میلیارد بشکه نفت در زمین پیدا کند و (به امید انرژی خورشید و باد و به خاطر محیط زیست) به آن دست نزند».
منبع: قدس