به گزارش مجله خبری نگار،مقایسه جنگندههای اف-۱۵ای ایکس ایگل ۲ و رافال فرانسوی
رافال
رافال از میراث طولانی جنگندههای برجسته ساخت فرانسه میآید و دههها تجربه طراحی و مهندسی را با بهترین سختافزار نسل چهار پلاس (۴+) جتهای جنگنده در خود جای داده است. در آن سوی اقیانوس اطلس، F-۱۵EX از نوادگان یکی از قدرتمندترین و پیچیدهترین جتهای جنگی آمریکاست که تاکنون ساخته شده است. Eagle II که در زمان اوج تنش تسلیحاتی در دوران جنگ سرد ساخته شد، دارای شجرهای فوق العاده است که تنها بهترین جنگندههای نسل ۴+ یا نسل پنجم با آن رقابت میکنند.
رافال ساخت داسو از یک پیکربندی بال کانارد-دلتا استفاده میکند که کیفیت آیرودینامیکی آن را برای بهبود چابکی، مانورپذیری و کاهش سطح مقطع راداری (RCS) بهبود میبخشد. این طراحی متعادل به رافال کمک میکند تا هم به عنوان یک مهاجم هوا به زمین و هم به عنوان رهگیر هوا به هوا عمل کند، چیزی که روح واقعی یک جنگنده چند منظوره است. طبق ادعای کمپانی Dassault Aviation، رافال میتواند انواع ماموریتها را از رهگیری گرفته تا حمله عمیق به طور موثر انجام دهد. جنگنده فرانسوی میتواند در حین انجام ماموریت، نقش خود را تغییر داده و در هر دو حوزه عملکردی فوق العاده داشته باشد.
اف-۱۵ای ایکس ایگل ۲
F-۱۵EX Eagle II مشتق شده از رهگیر توانمند برتری هوایی ایالات متحده است که برای نابودی بمب افکنهای هستهای مافوق صوت شوروی و موارد مشابه ساخته شده است. به این ترتیب، این هواپیما دارای یک بدنه بزرگ و مستحکم و یک موتور نیرومند است که سرعت آن را به بیش از ۲ ماخ میرساند. ایگل در سرعت، برد و قدرت آتش برتری دارد. کمپانی بوئینگ جنگنده F-۱۵EX را جنگندهای توصیف میکند که به عنوان یک پلتفرم انعطاف پذیر و قدرتمند طراحی شده است. در حالی که F-۱۵ میتواند محموله بزرگتری را حمل کند و به اعداد عملکردی بالاتری برسد، رافال نیز یک جنگنده تن به تن و مهاجم توانا است که هر دو وظیفه را با هزینه بسیار کمتر در بخش سوخت، تعمیر و نگهداری و تجهیزات پشتیبانی محقق میکند.
هر دو هواپیما ویژگیهای رادارگریزی را در طراحی و سیستمهای خود دارند، اما هیچ کدام را نمیتوان به عنوان هواپیمای پنهانکار طبقهبندی کرد. رافال از مواد کامپوزیتی و طراحی شکلی خاص برای کاهش سطح مقطع راداری و قابلیت شناسایی استفاده میکند. به همین شکل، F-۱۵EX از شکل دهی بهینه پروفایل استفاده میکند، اما دارای مزیت پوشش جاذب رادار ساخت ایالات متحده نیز هست که در هیچ کجای جهان رقیب ندارد.
طول: ۱۵.۳ متر
طول بال ها: ۱۰.۹ متر
حداکثر وزن برخاست: ۲۴،۵۰۰ کیلوگرم
سرعت: ۱.۸ ماخ = ۲،۲۲۲ کیلومتر بر ساعت
برد: ۳،۷۰۰ کیلومتر
طول: ۱۹.۴۵ متر
طول بال ها: ۱۳.۰۵ متر
حداکثر وزن برخاست: ۳۷،۰۰۰ کیلومتر
سرعت: ۲.۵ ماخ = ۳،۰۵۸ کیلومتر بر ساعت
برد: ۴،۸۰۰ کیلومتر
رافال یک جت چند منظوره استثنایی است که میتواند به سرعت ماموریتش را تغییر دهد و قالب تاکتیکی خود را در لحظه تغییر دهد. رافال که برتری هوایی، پشتیبانی زمینی، گشت زنی، شناسایی و حتی بازدارندگی هستهای را در مجموعه قابلیتهای خود میبیند، میتواند همه این ماموریتها را انجام دهد، آن هم به بهترین شکل.
نسخههای موجود این جنگنده شامل مدلهای زمین پایه و دریا پایه است که برای عملیات از روی ناوها هواپیمابر طراحی شدهاند. این موضوع با هیچ نسخهای از F-۱۵ امکان پذیر نیست، که رافال را به گزینهای عالی برای نیازهای رزم اعزامی تبدیل میکند. به ادعای Politics Today، رافال قابلیت تغییر ماموریت و انعطاف پذیری قابل توجهی داشته و با الزامات عملیاتی ناتو و نیروهای متحد سازگاری دارد.
Rafale مجهز به مجموعه جنگ الکترونیک Spectra است که برای افزایش بقای آن در برابر جنگ الکترونیک دشمن (EW) طراحی شده است. F-۱۵EX به سیستم هشدار غیرفعال/فعال و بقای ایگل (Eagle Passive/Active Warning and Survivability System (EPAWSS)) مجهز شده است که به عنوان یک بسته مقابلهای جامع عمل میکند.
به گزارش نشنال اینترست، F-۱۵EX قابلیتهای محمولهای استثنایی را ارائه میکند، که آن را به ابزاری ارزشمند برای کشورهایی تبدیل میکند که به تعادل بین مدرنسازی و گزینههای حمله سنگین نیاز دارند. مفهومی که بوئینگ با F-۱۵EX روی آن تمرکز میکند، سازگاری استراتژیک است. انتظار آنها از این جنگنده ارائه ترکیبی بی نظیر از برد، قدرت حمل محموله و سیستمهای تسلیحاتی است. ایگل عملاً از همه جنگندههای معاصر خود در زمینه مقدار محموله تسلیحاتی بهتر عمل میکند، موضوعی که هدف بوئینگ برای تبدیل شدن آن به پلتفرمی ایده آل برای حمله دوربرد و یک جنگنده متعارف را برآورده میکند.
هنگام مقایسه F-۱۵EX و Rafale، مقرون به صرفه بودن و گزینههای خرید ملاحظات مهمی هستند. اگر یک اپراتور جدید به دنبال یک جت چند منظوره با کارآیی بالا و بدون متحمل شدن هزینههای کلی باشد، Rafale به طور کلی گزینه مقرون به صرفه تری است. طراحی مدرن و ماژولار و راندمان عملیاتی آن به این معنی است که هزینههای تعمیر و نگهداری در طول زمان کمتر میشود. اوراسیا تایمز خاطرنشان میکند که رافال در درازمدت مقرون به صرفه باقی میماند و برای کشورهایی جذاب است که محدودیتهای بودجهای را با قابلیتهای مدرن متعادل میکنند.
F-۱۵EX چشم انداز اقتصادی جالبی را ارائه میدهد، زیرا در حالی که در ابتدا گرانتر است، سازگاری با زنجیره تامین موجود F-۱۵ که بوئینگ آن را گسترش داده است، سرمایه گذاری آموزشی و لجستیکی را کاهش میدهد. بوئینگ ارزش بلندمدت F-۱۵EX را بهعنوان طرحی که دههها تجربه رزمی دارد را برجسته میکند، موضوعی که قابلیت اطمینان پذیری و سهولت ادغام در ناوگانهای موجود را تضمین میکند.
خرید همیشه منعکس کننده شرایط ژئوپلیتیکی نیز هست. رافال به کشورهایی مانند هند، مصر و قطر صادر شده است. در همین حال، F-۱۵EX همچنان گزینهای محبوب برای متحدان ایالات متحده با تاکید شدید بر پدافند هوایی است، زیرا سیستمهای ساخت ایالات متحده دارای اعتبار خاصی در این زمینه هستند.
رافال دارای تجهیزات آویونیک پیشرفته، از جمله رادار آرایه اسکن الکترونیکی فعال RBE۲ (AESA) است. ساختار ماژولار آن، که سهولت اضافه کردن آپدیتهای نرم افزاری را امکان پذیر میکند، این هواپیما را برای چندین دهه آینده، کارآمد و موثر نگه میدارد.
معماری سیستمهای ماموریت باز F-۱۵EX به آن اجازه میدهد تا تغییرات سیستمی سادهای برای جای دادن به آپدیتهای جدید نیاز داشته باشد. برخی از ارتقاهای بالقوه این جنگنده، سیستمهای اشتراک گذاری دادههای نسل بعدی یا تسلیحات مافوق صوت هستند. این مفهوم طراحی، سازگاری با نیازهای عملیاتی در حال تغییر را ممکن میسازد. در صفحات وب TurDef، جنگنده F-۱۵EX به عنوان یک جنگنده آینده نگرانه با معماری مقیاس پذیر برای ادغام فناوریهای جدید مورد ستایش قرار گرفته است.
فناوری پیشرفته یک نقطه فروش مهم برای هر دو جنگنده است. لازم است به طور مداوم بهبود یافت تا در مواجهه با تهدیدات در حال تحول مرتبط و موثر باقی ماند. همانطور که Frontier India میگوید، انتخاب بین این پلتفرمها نشاندهنده اولویتهای خاص مأموریتی، محدودیتهای بودجهای و اتحادهای ژئوپلیتیکی است.