به گزارش مجله خبری نگار،در این مقاله کوشیدهایم با معرفی ۷ فیلم درباره واقعه هولوکاست به بررسی ابعاد مختلف این حادثه تاریخی بپردازیم.
آنه فرانک یکی از نمادهای اصلی واقعه هولوکاست و نسل کشی آلمانها در کشورهای اروپایی به شمار میرود. آنه فرانک یک دختر یهودی آلمانی بود که بعد از به قدرت رسیدن حزب نازی در سال ۱۹۳۳ همراه خانوادهاش به هلند مهاجرت کرد. در سال ۱۹۴۰ که هلند توسط آلمان نازی اشغال شد خانواده فرانک مجبور شدند به مدت ۲۵ ماه و به صورت مخفیانه در ساختمان اداری محل کار پدر آنه زندگی کنند. سرانجام بر اثر خیانت یکی از دوستان محل اختفا آنها لو رفت و خانواده فرانک دستگیر و به اردوگاه آشوویتس فرستاده شدند. آنه فرانک در سن ۱۶ سالگی و در یکی از اردوگاههای کار اجباری کشته شد. از او دفتر خاطراتی از خاطرات روزانه زندگیاش به جا مانده که بعد از انتشار بسیار مشهور شد و کارگردانان مختلف فیلمها و نمایشهای مشهور بسیاری از روی آن ساختند.
جرج استیونز یکی از بهترین و در عین حال قدرنادیدهترین کارگردانان سینمای کلاسیک آمریکا است؛ که با ساخت فیلمهایی مانند مکانی در آفتاب و غول به شهرت فراوانی دست پیدا کرد. او در سال ۱۹۵۹ تصمیم گرفت بر اساس دفترچه خاطرات آنه فرانک فیلمی بسازد که بیانگر اقدامات ددمنشانه آلمان نازی در جنگ جهانی دوم باشد. فیلم استیونز از هر جهت تاثیرگذار از کار درآمد و تبدیل شد به یکی از مهمترین فیلمهایی که درباره هولوکاست ساخته شده است. فیلمی که سه جایزه اُسکار کسب کرد و در چند رشته مختلف از جمله بهترین فیلم و کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد و بدل شد به یکی از پیشگامان فیلمهای آمریکایی درباره واقعه هولوکاست.
محاکمه در نورنبرگ که در ایران بنام دادگاه نورنبرگ هم شناخته میشود یکی از بهترین و مشهورترین فیلمهایی است که درباره حوادث جنگ جهانی دوم و واقعه هولوکاست ساخته شده است. دادگاه نورنبرگ به مجموعهای از دادرسیهای نظامی پس از جنگ جهانی دوم گفته میشود که توسط متفقین و برعلیه سران آلمان نازی انجام گرفت. دادگاه نورنبرگ از این جهت اهمیت تاریخی فراوانی دارد که توانست جنایتهای آلمانیها را به خوبی ثبت و ضبط کند و اجازه ندهد اقدامات آنها به دست فراموشی سپرده شود. طبیعی بود که سینماگران به دنبال ساخت فیلمی درباره این واقعه تاریخی باشند و تلاش کنند فیلمی با محوریت این دادگاه تاریخی بسازند.
استنلی کریمر یکی از کارگردانان مشهور سینمای کلاسیک آمریکا در سال ۱۹۶۱ فیلمی با محوریت این دادگاه و با حضور ستارگان مشهور هالیوودی ساخت که بسیار فیلم خوب و تاثیرگذاری از کاردرآمد. فیلم داستان خود را با محوریت یک قاضی آمریکایی بنام دن هیوود روایت میکند که برای محاکمه سران آلمان نازی انتخاب شده است. فیلمبرداری تاثیرگذار صحنههای دادگاه و بازی درخشان بازیگرانی مانند اسپنسر تریسی، برت لنکستر و مونتگمری کلیفت بزرگترین سرمایههای این فیلم کلاسیک هستند. این فیلم در یازده رشته کاندیدای جایزه اُسکار شد و دو جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد (برای ماکسیمیلیان شل) و بهترین فیلمنامه را برای ابی مان کسب کرد.
در میان فیلمهایی که درباره هولوکاست ساخته شده کمتر فیلمی وجود دارد که به رنج زنان در این حادثه تاریخی بپردازد. به همین خاطر است که فیلم انتخاب سوفی تا این اندازه فیلم مهمی است. انتخاب سوفی فیلمی است درباره رنج زنان در دوران آلمان نازی و داستان زنی بنام سوفی را روایت میکند که از اردوگاههای کار اجباری آلمانها زنده بیرون آمده، اما مجبور شده در آن دوران دست به انتخابی دردناک بزند که کل زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. بازی خیره کننده مریل استریپ در کنار صحنههای دردناک و تاثیرگذاری که جی کاپولا از آن دوران به تصویر کشیده مهمترین جنبههای این فیلم به یاد ماندنی هستند. فیلمی که تماشاگران را به دل آن دوران دهشتناک میبرد و آنها را با رنجهای یک زن و از آن مهمتر یک مادر آشنا میکند.
بدون شک فهرست شیندلر مهمترین و پرمناقشهترین فیلم این لیست است. فیلمی که توسط یکی از مهمترین یهودیان جهان سرگرمی یعنی استیون اسپیلبرگ ساخته شده است. کارگردانی که بزرگترین فیلمساز زنده جهان و نماد کارگردانی موفق در میان تماشاگران عام سینما به حساب میآید. زمزمههای ساخت فهرست شیندلر از اواسط دهه شصت به گوش میرسید زمانی که هنوز بسیاری از شیندلر جودنها (همان کارگران یهودی که توسط اُسکار شیندلر از چنگ سربازان آلمانی نجات پیدا کردند) زنده بودند. حتی کارگردان بزرگی مانند بیلی وایلدر هم برای ساخت این فیلم دورخیز کرد که ناکام بود و پروژه به دست اسپیلبرگ اُفتاد. اُسکار شیندلر یکی از مشهورترین چهرههای جنگ جهانی دوم است.
صنعتگر و کارآفرینی که عضو حزب نازی بود و توانست با کمک همسرش و با پرداخت بیش از یک میلیون دلار ۱۲۰۰ یهودی را از کام مرگ نجات دهد و آنها را در کارخانههای خود استخدام کند. پس از پایان جنگ جهانی دوم شیندلر به واسطه عضویت در حزب نازی ممکن بود توسط روسها دستگیر شود با کمک یک سرباز آمریکایی به سوئیس و سپس آرژانتین گریخت و بعد از چند سرمایه گذاری ناموفق ورشکست شد و به آلمان بازگشت. او بسیار مورد احترام یهودیان است و قبرش در اورشلیم زیارتگاه یهودیان به شمار میرود. اسپیلبرگ با ساخت فهرست شیندلر در سال ۱۹۹۳ تبدیل به یکی از موفقترین و در عین حال مشهورترین کارگردانان جهان شد. هفت اُسکار کسب کرد و بسیاری از سران سیاسی دنیا به ملاقاتش رفتند. بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند اسپیلبرگ با ساخت فهرست شیندلر دین خود را به ریشههای یهودیاش ادا کرد و موفق شد فیلمی بسازد که رنج قوم یهود را با قدرت به تصویر بکشد.
زندگی زیباست بسیار مشهوری در میان سینمادوستان ایرانی است، چون رقیب اصلی فیلم بچههای آسمان برای کسب جایزه اُسکار به حساب میآمد. بعد از این که زندگی زیباست توانست بچههای آسمان را در رقابتهای اُسکار شکست دهد برخی محافل سیاسی و بسیاری از منتقدان تلاش کردند پیروزی فیلم بنینی را به مضمون آن یعنی حمایت از هولوکاست ربط دهند بدون این که به این موضوع اشاره کنند که فیلم بنینی آشکارا فیلم بهتری از فیلم مجیدی است. شاید بهترین توصیف را از این فیلم برنده سه جایزه اُسکار راجر ایبرت منتقد افسانهای سینما داشته است: «این فیلم مخالفت شدید جناح راست ایتالیا را برانگیخته است. از طرف دیگر در فستیوال کن نیز برخی از منتقدان چپ را به علت استفاده از طنز در ارتباط با هولوکاست آزرده خاطر کردهاست.»
آنچه ممکن است برای هر دو جناح توهینآمیز باشد، کنار زدن سیاست به نفع نبوغ ساده انسانی است. بنینی واقعاً از هولوکاست کمدی نمیسازد. او نشان میدهد که چگونه گوییدو از تنها موهبتی که دارد برای محافظت از پسرش استفاده میکند. اگر تفنگ داشت به سمت فاشیستها شلیک میکرد. اگر لشکری داشت آنها را نابود میکرد. گوییدو یک دلقک است و کمدی سلاح اوست. فیلم در واقع هولوکاست را کمی ملایم میکند تا طنز را اصلاً ممکن کند. در اردوگاههای مرگ واقعی هیچ نقشی برای گوییدو وجود نخواهد داشت. اما «زندگی زیباست» دربارهٔ نازیها و فاشیستها نیست، بلکه دربارهٔ روح انسان است. این فیلم در مورد نجات هر چیز خوب و امیدوارکننده از خرابه رویاهاست. در مورد اعتقاد یا این توهم ضروری انسانی است که همه چیز برای فرزندان ما بهتر از آنچه در حال حاضر هست خواهد بود.»
رومن پولانسکی یکی از قربانیان اصلی هولوکاست است. کارگردانی که در کودکی و جوانی تمام خانوادهاش را در اردوگاه کار اجباری آلمانها از دست داد پیانیست را حدیث نفس خود میداند. او بعد از سالها فعالیت و ساخت فیلمهای درخشانی مانند محله چینیها و بچه رزمری جذب زندگی نوازندهای یهودی بنام ولادیسلاو اشپیلمان شد که در سالهای جنگ جهانی دوم مجبور شد برای آلمانها کار کند و زندگی مخفیانهای را در زادگاهش لهستان پیش بگیرد.
آدرین برودی برای بازی در این فیلم ۱۴ کیلو وزن کم کرد. زندگیاش را رها کرد و به یادگیری پیانو پرداخت. نتیجه اقدامات برودی یک نقش آفرینی استثنایی و کسب جایزه اُسکار بود. ضمن این که پولانسکی توانست در پیانیست گزارش دقیقی از وضعیت هنرمندان یهودی در دوران هولوکاست ارائه کند و فیلم تاثیرگذاری بسازد که همه مردم جهان با لذت آن را تماشا کنند.
منطقه مورد علاقه یکی از آخرین فیلمهایی است که درباره جنایت آلمانهای نازی در جنگ جهانی دوم ساخته شده است. فیلمی که به زندگی رودلف هِس فرمانده اردوگاه آشوویتس و خانوادهاش میپردازد. بازی درخشان دو بازیگر اصلی و البته روایت مینیمال گلیزر از یک جنایت جنگی از مهمترین ویژگیهای این فیلم هستند. فیلمی که کاندیدای چندین جایزه اُسکار شد و منتقدان در ستایش آن نوشتند: «منطقه دلخواه بیطرفانه ماهیت عادی همدستی افراد در جنایات بیمناک را بررسی میکند و ما را مجبور میکند که نگاه سردی به روزمرگی پشت یک وحشیگری غیرقابل بخشش بیندازیم.»
منبع:روزیاتو