کد مطلب: ۶۸۶۶۴۲
۱۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۱

آنچه از واقعه ۱۷ شهریور نمی‌دانیم؛ نقش کشمیری در این کشتار

ما درباره ۱۷ شهریور، نادانسته‌های زیادی داریم. یکی از دلایل آن این است که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، مسعود کشمیری، برخی اوراق یک طرح نظامی با عنوان "طرح جوش" را که موضوعش کشتار ۱۷ شهریور توسط ساواک با همکاری آمریکاست از بایگانی رکن ۲ ارتش خارج می‌کند.

به گزارش مجله خبری نگار، نور‌نیوز نوشت: در میان رخداد‌هایی که به روند پیروزی انقلاب اسلامی سرعت بخشید واقعه کشتار ۱۷ شهریور، واقعه‌ای شاخص و بسیار مهم است. با این‌همه به نظر می‌رسد اطلاعات ما در باب این رخداد مهم هنوز کامل نیست. در یادداشت حاضر، محمدمهدی اسلامی، پژوهشگر تاریخ معاصر از یک موضوع مهم درباره اسناد و مدارک ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ سخن گفته است.

اتفاق مهمی که در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ رخ داد آشکارشدن چهره ضدمردمی رژیم پهلوی برای بسیاری از رسانه‌های جهان بود. چند روز قبل از ۱۷ شهریور نماز پر شکوه عید فطر در تهران به امامت شهید مفتح برگزار شد و جمعیت بسیار گسترده‌ای در آن شرکت کرد. عظمت کار در حدی بود که رسانه‌های متعددی در دنیا آن را پوشش دادند و انعکاس جهانی پیدا کرد. از جمله نشریه تایم چند روز بعد در ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۸ م تصاویر نماز عید فطر را روی جلد آورد و نوعی آماده‌سازی افکار عمومی برای پایان‌یافتن آن قدرتی که از شاه ساخته بودند شکل گرفت. تیتر تایم برای این خبر "ایران در آشفتگی" بود. نیمه بالای صفحه، تصویری از شاه بود و نیمه پایین آن تصویری از جمعیت گسترده نماز عید فطر که شعارنوشته‌ای با مضمون برقراری حکومت اسلامی به رهبری خمینی را با خود حمل می‌کردند. البته نکته جالب اینجا است که تایم سعی می‌کند در مطلبی که به‌صورت پیوست‌کار کرده آیت‌الله شریعتمداری را رهبر این حرکت جلوه دهد.

۱۶ شهریور روزی است که بنا بر اسناد، روحانیت مبارز و چهره‌هایی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و دیگران به این جمع‌بندی می‌رسند که نباید روز ۱۷ شهریور راهپیمایی شکل بگیرد و سعی می‌کنند این موضوع را اطلاع‌رسانی کنند. اما در بین مردمی که روز پنجشنبه، برای راهپیمایی در خیابان بودند، زمزمه‌ای شکل می‌گیرد که "فردا ۸ صبح میدان شهدا"؛ و این قرار به‌صورت غیر‌متمرکز پخش می‌شود. راهپیمایی گسترده روز ۱۷ شهریور کاملاً جوشیده از درون مردم و بدون هماهنگی قبلی بود.

البته این نکته ابهاماتی را در بین کسانی که در نهضت فعال بودند پدید آورد که آیا این مسئله کاملاً مردمی بود یا نوعی هدایتگری ساواک در این قضیه وجود داشته تا مردم را به عرصه بکشاند و با ترور چهره‌های شاخص انقلاب جلوی توسعه انقلاب اسلامی را بگیرد. این احتمال دلایل متعددی دارد که باید آنها را جدی گرفت؛ بنابراین برنامه‌ریزی برای حضور گسترده مردم در روز ۱۷ شهریور ممکن است توسط عوامل رژیم بوده باشد تا با یک سرکوب گسترده و ترور مسئولین نهضت کار را تمام کنند. ازآنجایی‌که بر اساس جمع‌بندی مسئولین اصلی هدایت راهپیمایی‌ها، بسیاری از چهره‌های شاخص در ۱۷ شهریور غایب بودند، طرح ساواک ظاهراً به شکست می‌انجامد ولی یک کشتار گسترده انجام می‌شود.

رژیم امید داشت که مثل ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که با یک سرکوب گسترده نوعی اختناق مضاعف ایجاد شد و مردم را در لاک دفاعی فروبرد این کار منجر به عقب‌نشینی مردم از خیابان‌ها و کاهش راهپیمایی‌ها شود، اما میزان گسترده انعکاس این کشتار‌ها که توسط برخی عکاسان حاضر در آن روز به‌صورت ویژه اتفاق می‌افتد اثر گسترده‌ای در شعله‌ور‌تر شدن شعله انقلاب اسلامی می‌گذارد. یکی از اتفاقات آن روز ظاهرکردن تصویر شهدای ۱۷ شهریور توسط عکاسان و انتقال آنها به مردم به‌مثابه یک رسانه متفاوت است. این نوع اطلاع‌رسانی یکی از نمونه‌های حضور رسانه‌های نوین در انقلاب اسلامی است. هیجانی که از دیدن شهدای ۱۷ شهریور ایجاد می‌شود منجر به افزایش انگیزه حضور می‌گردد.

ما در رابطه با ۱۷ شهریور، نا‌دانسته‌های زیادی داریم. یکی از دلایل آن این است که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، مسعود کشمیری چهره‌ای که بعد‌ها در انفجار نخست‌وزیری چهره مرموزش آشکار می‌شود برخی اوراق یک طرح نظامی با عنوان "طرح جوش" که موضوعش کشتار ۱۷ شهریور توسط ساواک با همکاری آمریکاست را از بایگانی رکن ۲ ارتش خارج می‌کند. این جزو عناوین اتهامی است که بعد‌ها در پرونده کشمیری باقی می‌ماند. وی با همکاری استوار داوود افتخارپور این کار را انجام داد و این اسناد بعد‌ها پیدا نشد. از جمله مشخص است که ۲۶۲ نفر از نیرو‌های ضداطلاعات نیروی هوایی پرونده‌شان به سرقت رفته است. این موارد نشان می‌دهد که این پرونده برای عوامل آمریکا در ایران بسیار حائز اهمیت بوده است و ما فقط ردپایی از این اسناد داریم، اما همین مسئله نشانگر این است که آمریکا در کشتار ۱۷ شهریور نقش جدی داشته است. اسناد و شواهد این موضوع در کتاب "پرونده مسکوت" به‌تفصیل آمده است.

از جمله نادانسته‌های دیگر ما دررابطه‌با ۱۷ شهریور آمار دقیق شهدای این روز است. به‌رغم این که تعداد زیادی از آنها احصاء شده‌اند مشخص است که تعداد زیادی از آنها پیکرهایشان مفقود است و این آمار همچنان از نظر ما دقیق نیست. ایران در آن زمان عضو پیمان سنتو بود که شامل نوعی قرارداد نظامی بین ایران، پاکستان، ترکیه و انگلستان با شرکت آمریکا می‌شد که به‌نوعی مکمل ناتو بود و تلاش داشت خطر کمونیسم را در منطقه از بین ببرد. تمام کشور‌های عضو پیمانه‌ای ناتو و سنتو در ماجرای ۱۷ شهریور تلاش جدی برای حمایت از دولت ایران کردند. اما شاه بعد از ۱۷ شهریور متوجه شد که دیگر شرایط، شرایط ماندن برای او نیست. از جمله اتفاقات بعد از ۱۷ شهریور مذاکرات ژنرال هایزر و ژنرال گس رئیس اداره مستشاری آمریکا در ایران است. نوع نگاه آنها این بود که این حادثه می‌تواند منجر به حضور تفکر کمونیستی در ایران شود و میدان عمل شوروی را توسعه دهد؛ بنابراین تلاش کردند از سرنگونی حکومت شاه جلوگیری کنند. اما هایزر در خاطراتش به غیرممکن‌بودن کودتا اذعان می‌کند. این ناامیدی آنها را به سمت یک برنامه دوم می‌برد که فردی مثل شاپور بختیار را که به آمریکا نزدیک است، اما چهره نزدیک به شاه تلقی نمی‌شود و مدعی بودند جزو چهره‌های ملی است به میدان بیاورند. آنها فکر می‌کردند که با سابقه‌هایی که او با مصدق دارد می‌توانند احساسات مردم را کنترل کنند، اما آنچه که در ۱۷ شهریور رخ داد به نظر می‌رسد که آشکارکردن واقعیت‌های انقلاب برای افکار عمومی جهان بود که این موج همراه‌سازی افکار عمومی جهان منجر به این شد که دولت‌های همراه شاه هم نتوانند همچون گذشته برای یک کودتای جدی در حمایت از شاه برنامه‌ریزی کنند.

آنچه که در ۱۷ شهریور رخ داد نوعی برافروختن احساسات و افکار عمومی بود از جمله برخی از هنرمندان آثار هنری را برای این روز تولید کردند و جمعه سیاه یک کلیدواژه مورد رجوع هنرمندان شد و به‌نوعی همراه شدن افکار عمومی با این نهضت مردمی را تقویت کرد. در میان روحانیت هم این جنایت شاه موردتوجه جدی قرار گرفت به‌خصوص که برخی از مساجد منطقه مثل مسجد مسلم ابن عقیل (ع) در خیابان نبرد میزبان شهدا شدند و شهدای این فاجعه، توسط مردم نگهداری شدند. آیت‌الله موحدی کرمانی امام‌جماعت مسجد مسلم ابن عقیل نقل می‌کنند که پدر شهید محبوبه دانش آشتیانی که خودشان از مبارزین و روحانی سرشناسی بودند با ایشان تماس می‌گیرند و می‌گویند امشب ما یک مهمان در مسجد شما داریم. دختر من شهید شده و پیکرش در مسجد شما است. راهبردی‌ترین خطای شاه و متحدان غربی وی این بود که فکر می‌کردند مردمی که مقابل سلطنت قیام کرده‌اند با کشتار گسترده ساکت می‌شوند. اما نمی‌دانستند که این سرکوب‌ها فضای قیام را تقویت می‌کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر