به گزارش مجله خبری نگار، آزادسازی خرمشهر نقطه عطف ۸ سال ایستادگی مردم ایران در مقابل عراق بود.
حالا سوم خرداد به عنوان نماد مقاومت، ایثار و پیروزی در یادها مانده و غرورملی در این روز ایرانیان را فرا میگیرد. برای خرمشهر و این روز مهم تا دلتان بخواهد میتوان کتاب، فیلم و روایتهای مختلف خواند و شنید.
برای این روز مهم موسیقیهای زیادی نوای آزادی سر دادند که هرکدامشان داستانهای خود را دارد. نوایی که قطعاً با نوحه «ممد نبودی» متولد میشود و راهی را آغاز میکنند که سالها بعدش یا در آثار سینمایی، یا در آثار موسیقایی جای خود را باز میکند و تبدیل به جریانی میشود که برخی اوقات اگر پولی در جیب باشد و حوصلهای حتی به بهانه نامش برایش جشنواره موسیقی مقاومت برگزار میکنند، بعضی اوقات هم برایش آلبوم و تک آهنگ تولید میشود، برخی اوقات هم سمفونی؛ به هرحال هرچه هست، چنین بوده که ماندگار مانده و تبدیل شده به یادگار.
یادگاری که نتیجه آن این بود؛ «خرمشهر، شهر خون آزاد شد».
شاید کمتر کسی باشد که حتی در سن و سال کم نغمه «ممد نبودی، ببینی» را نشنیده باشد. شعری که جز نغمات آئینی حماسه مقاومت خرمشهر صورت گرفت. این آهنگ یک ملودی بوشهری است.
نوایی که سالهای دور توسط نوحه خوان معروفی به نام جهانبخش کردی زاده (بخشو) در سوگ حضرت سیدالشهدا با مطلع «لیلا بگفتاای شه لب تشنهکامان / دستم به دامان، آقا الامان» خوانده شد و این چنین در تاریخ نواهای آئینی کشور ایران ثبت شد.
جواد عزیزی شاعر قطعه ممد نبودی نیز درباره نحوه سرودن نوحه بازخوانی شده توضیح داده است: «سرودن شعر ممد نبودی در زمان جنگ بود. جهانآرا مهر سال ۶۰ شهید شد. سوم خرداد سال ۶۱ خرمشهر آزاد شد و شهید جهان آرا ۹ ماه بود که شهید شده بود و آزاد سازی خرمشهر را ندید و سال ۶۱ اولین سالگردش جمشید برون مداح همراهم هم در عملیات بیت المقدس شهید شده بود. سه تا اتوبوس شده بودیم تا به تهران برویم و در مراسم سالگرد شهادت جهان آرا شرکت کنیم. قرار شد یک نوحه باشد که در آن مراسم بخوانیم که آن نوحه را خودم گفتم و در اتوبوس هم خودم برای بچهها خواندم. زمان آزادسازی خرمشهر که حرفش بود جای شهید جهان آرا و بقیه شهدا خالی است که کاش میشد باشند و آزادسازی خرمشهر را ببینند.
مجید انتظامی؛ آهنگسازی که قطعا خیلیها با موسیقیهای دفاع مقدس آن خاطره دارند. موسیقیهایی که بسیاری از فیلمهای دفاع مقدسی را به یاد مخاطبان میآورد. بسیاری از این آهنگساز را خالق نتهای ماندگار جنگ ناممیبرند.
آخرین پرواز، یک شب یک غریبه، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای، دوئل و از کرخه تا راین با آن سوت فراموش نشدنی جزئی از بیش از ۸۰ اثر مجید انتظامی در موسیقی متن است که این آهنگساز را متمایز کرده است.
پس عجیب نیست انتظامی در آن زمان سمفونی برای خرمشهر ایجاد کند سمفونی که با عنوان «حماسه خرمشهر» شکل گرفت. این آهنگساز درباره ساخت این اثر گفته است:
«خرمشهر را من قبل از آزادسازی این شهر نوشتم و در واقع من خرمشهر را در موسیقی قبل از آزادسازیاش، آزاد کردم؛ «خرمشهر» را زمانی نوشتم که هنوز این شهر آزاد نشده بود. من وقایع جنگ را در هر بخش از موسیقی آوردم. در بخش اول که مردم در آرامش درحال زندگی کردن هستند و در بخش بعد حمله انجام میشود و بخشهایی از کشور از بین میرود. در ادامه هم که مردم با مقاومت شهر را پس میگیرند و در نهایت هم شادی مردم از آزادسازی روایت میشود. آقای چمران در آن زمان در ستاد احیای آثار و ارزشهای دفاعمقدس بودند و متولی این کار شدند. ظبعا این موسیقیها، ضبطهای پرهزینهای دارند؛ چرا که همه صدای سازها با دقت ضبط میشود و تعداد زیادی نوازنده درگیر میشوند. البته آن زمان هزینهها بسیار کمتر از الان بود. درواقع این کار شروعکننده یک روندی شد که بعدها موسیقی فاخر نام گرفت.»
موسیقی «حماسه خرمشهر» دارای چهار موومان است. در آغاز موومان اول، ویولنها و ساز هورن به آرامی و به همراه آکوردهای ساده به بیان آرامش موجود در گستره شهر میپردازند و با برخاستن ترومپت و تیمپانی آرامش از شهر گریخته و جای خود را به هراس و اضطراب میسپارد. رفته رفته به وسیله ترومبونها و سازهای زهی و در انتها هورن ها، این نوا اوج میگیرد تا آنجا که هجوم بیگانگان به شهر در آن حس میشود. سازهای زهی و چوبی به وسلیه کروماتیکهایی که اجرا میکنند، راویان این حمله اند و سازهای مسی و کوبهای به بیان خشونت بی حد و حصر که بر خرمشهر رفته است، میپردازند. در این قسمت از هارمونیهای پیچیده تری استفاده شده است. آکوردهای دی سونانس (نامطبوع) به همراهی کروماتیکهای زهی و سازهای کوبهای خشنوت مذکور را به اوج میرسانند و در پایان نخستین موومان به ضربه گانگ، خرمشهر اشغال میشود.
نوای آرام باسها آغازگر دومین موومان این قطعه هستند. سپس ویولنها به همراهی ناله خوانندگان کر از کوچ مردمان آواره و دردمند میگویند، از خاطرات عزیزان از دست رفته و دوری از خانه و کاشانه و آوارگی از شهر. ناله کر به همراه «ابوا» حاکی از بی گناهی و درماندگی مردم شهر است و آکوردها کم کم خبر از خاموشی شهر و ویرانههای خون آلود و پر دود آن میدهند. در انتهای این قسمت باسها و تیمپانی و ضربههای کوتاه ارکستر، نوید زندگی و خروش میدهند. مردم برخاسته اند و سازهای ضربهای جنوب با سنج و با ریتمی شاد با همراهی سازهای کوبهای و زهی نوید دستیابی مجدد به خرمشهر را سر میدهند.