به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: با تشدید جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه که با تخریب و ویرانیهای گسترده، این باریکه را به جهنم روی زمین تبدیل کرده است، قدرتهای بزرگ بیش از هر زمان دیگری به مناقشه فلسطین متمرکز شدهاند. روسیه یکی از این کشورهاست که تحولات فلسطین را با دقت زیرنظر دارد و علاوهبر تلاشهای دیپلماتیک در ماههای گذشته و حمایت از قطعنامههای ضد صهیونیستی در شورای امنیت، درهای خود را هم به روی فلسطینیان گشوده است.
در این باره، میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر خارجه روسیه در سخنانی به تازگی اعلام کرد که از رهبران حماس، جهاد اسلامی، فتح و سایر سازمانهای فلسطینی برای گفتگو در مسکو درباره جنگ غزه دعوت کرده است. بوگدانوف اظهار کرد که روسیه تماسهای گستردهای با گروههای مختلف فلسطینی داشته و رهبران مستقر در سوریه، لبنان و سایر کشورها نیز حضور خواهند داشت.
وی تعداد سازمانهای شرکت کننده در کنفرانس را بین ۱۲ تا ۱۴ سازمان اعلام کرد که قرار است درباره جنگ غزه و تحولات فلسطین از جمله ابتکارهای بینالمللی برای آتشبس و ارسال کمکهای بشردوستانه و همچنین راهکار دودولتی بحث و بررسی کنند. عظام آل احمد، رئیس هیئت فتح درخصوص این دیدار گفت که همه جناحها به دعوت روسیه پاسخ مثبت دادند و مقامات حماس هم تایید کردند که هیئتی به ریاست موسی ابومرزوق یکی از اعضای دفتر سیاسی جنبش در این نشست شرکت خواهد کرد. این اولین نشست گروههای فلسطینی از زمان شروع جنگ غزه در هفتم اکتبر است و رهبران فلسطین میتوانند در مسکو پیشنهادهای خود را برای رسیدن به راهحل نهایی و مقابله با دشمن صهیونیستی ارائه دهند.
موضع روسیه در مخالفت با تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در دستیابی به گامی مثبت در جهت بازگرداندن ثبات به فلسطینیهای محاصره شده مهم است، زیرا روسها بارها تجاوز صهیونیستها به غزه را محکوم کرده و خواستار توقف جنگ شدهاند. ماه گذشته، هیئتی از حماس به ریاست موسی ابومرزوق در دومین سفر از زمان آغاز جنگ غزه به مسکو رفت و درباره تحولات فلسطین از جمله آزادی اسرای صهیونیست و توقف درگیریها با مقامات روسی بحث کردند.
دعوت مسکو از گروههای فلسطینی در کوران تحولات جنگ غزه موضوع روابط تنشآمیز دو سال اخیر میان روسیه و رژیم صهیونیستی را مجدد برجسته میکند. قرار گرفتن اسرائیل در کنار اوکراین و محکومیت عملیات نظامی روسیه رویدادی نبوده که کرملین به راحتی از کنار آن بگذرد به ویژه که مقامات مسکو بارها از حضور مزدوران اسرائیلی در اوکراین و تلاش برای ارسال مهمات و تجهیزات اطلاعاتی به این کشور انتقاد کردهاند که این مسئله حتی به انتقاد صریح روسها از تلآویو انجامید. روسیه حتی برای زهرچشم گرفتن از اسرائیل، تابستان سال گذشته دفتر «آژانس یهود» در مسکو را تعطیل و بلافاصله از رهبران حماس میزبانی کرد که خشم صهیونیستها را برانگیخت. الان هم جنگ غزه، فرصتی برای روسیه فراهم کرده تا ضمن نزدیک شدن به گروههای فلسطینی و باز کردن بیشتر جای پا در تحولات فلسطین، به سیاست تنبیهی علیه تل آویو ادامه دهد، اگرچه به طور کلی نقشآفرینی متوازن در موضوع فلسطین که با ایدهآل صهیونیستها فاصله طولانی دارد به جزئی از راهبردهای منطقهای مسکو تبدیل شده و نمیتوان آن را به تنشهای اخیر بر سر اوکراین تقلیل داد.
روسیه تا پیش از این نقش مهمی در تحولات فلسطینی بازی نمیکرد و فقط سعی میکرد در صورت لزوم به عنوان میانجی در طرح سازش بین فلسطینیها و رژیم صهیونیستی ورود کند، اما با ظهور بی اعتمادی فزاینده گروههای فلسطینی و کشورهای عربی حامی سازش به میانجیگری بیطرفانه آمریکا برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی، به ویژه با اقداماتی همانند به رسمیت شناختن شهرکهای اشغالی- پذیرش قدس به عنوان پایتخت اسرائیل- بستن دفتر تشکیلات خودگردان در خاک ایالات متحده و وتوهای مکرر به نفع رژیم در شورای امنیت سازمان ملل، در سالهای اخیر این فرصت برای مسکو ایجاد شده تا در راستای سیاست بازگشت به خاورمیانه از خود میانجیگری بیطرف و بازیگری فعال در تحولات فلسطین به نمایش بگذارد.
روسیه سعی دارد با ورود قدرتمند به این مناقشه طولانی مدت، نقشی مهم در برقراری صلح و ثبات جهانی ایفا کند. روسیه هم کشور فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ را که خواست جامعه جهانی است و این سیاست مبنایی میتواند به نزدیکی بیشتر با اعراب بینجامد. مسکو در جنگ اخیر غزه، بارها راهکاری اساسی برای حل این بحران را تشکیل کشور فلسطینی و احقاق حقوق فلسطینیان ذکر کرده است. حمایت روسیه از فلسطینیها نوعی تقابل با غرب و به خصوص آمریکا نیز است که با همه توان از جنایات اسرائیل علیه فلسطینیها حمایت میکنند. تحلیل گران بر این باورند که هدف اولیه دیپلماسی روسیه تضعیف نظم جهانی غرب است و متهم کردن غرب به ایجاد بیثباتی جهانی و شعلهور شدن مجدد درگیریهای تاریخی از سوی رهبران کرملین به گسترش جبهه ضد غربی کمک میکند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه هم در اظهارات اخیر خود به این مسئله اشاره کرد و گفت: «ما باید به دنبال راهی برای برون رفت از این وضعیت فاجعه بار باشیم که از وقوع فاجعه جلوگیری کند و همکاران آمریکایی ما کسانی هستند که فلسطین، اسرائیل و کل خاورمیانه را به سمت فاجعه میکشانند». لاوروف گفت: «با توجه به موضع تند رهبران اسرائیل در خصوص ادامه عملیات نظامی در غزه و گسترش آن به رفح، چشماندازی برای دستیابی به صلح و تثبیت سریع وضعیت در این بخش که منعکس کننده تنشهاست، وجود ندارد و نگرانیها در میان طرفهای ذی نفع افزایش یافته است».
رویارویی رژیم صهیونیستی و حماس نه تنها امیدهای کرملین را برای تغییر در روحیه عمومی بینالمللی نسبت به جنگ اوکراین تقویت کرد، بلکه این باور را نیز تقویت کرد که نظم روابط بینالمللی برساخته غرب در حال فروپاشی است. از زمان شروع جنگ در غزه، پیام اصلی ولادیمیر پوتین این بود که این جنگ نمونهای از شکست سیاست آمریکا در غرب آسیاست. موضع آمریکا در حمایت از تلآویو بسیاری از دلایلی را که غرب برای حمایت از اوکراین در بین مردم جنوب ترویج میکند، تضعیف کرده است. استدلال اخلاقی غرب علیه تهاجم روسیه، حداقل برای مردم خاورمیانه که حمایت مطلق آمریکا از تهاجم اسرائیل به غزه و کرانه باختری را میبینند، به کلماتی پوچ تبدیل شده است. درشرایطی که واشنگتن، روسیه را به نسل کشی در اوکراین متهم میکند، اما در جنگ غزه با حمایت گسترده از رژیم صهیونیستی در جنایات این رژیم مشارکت میکند، لذا حنای آمریکا برای مردم جهان دیگر رنگی ندارد. بنابراین، تقویت روابط با گروههای فلسطینی به نوعی میتواند طرح ائتلاف جدید برای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و فرصتی برای از بین بردن هژمونی واشنگتن و سیاست یک جانبهگرایی آن در جهان و تلاش برای بازگرداندن نظام چند قطبی در عرصه بینالمللی باشد، یعنی همان سیاستی که رهبران روسیه در ماههای اخیر آن را دنبال میکنند. در این میان تشکیل کشور مستقل فلسطین جدای از این که به موافقت اعضای سازمان ملل و رژیم صهیونیستی بستگی دارد، به جریانهای درون فلسطینی هم مربوط میشود. از آن جا که تشکیلات خودگردان با جهاد اسلامی و حماس اختلافات اساسی دارد و حاضر نیست آنها را در دولت آتی بپذیرد، لذا رهبران کرملین قصد دارند با کاهش اختلافات بین رهبران فلسطین، آنها را در یک جبهه واحد جمع کنند.
کفاح حرب، یکی از اعضای شورای انقلابی جنبش فتح نیز هر گونه تلاش برای تحقق این وحدت میان جناحهای فلسطینی را مورد استقبال قرار داد و گفت: «روسیه یک نیروی اساسی در نظام بینالملل و نقش حمایتی آن است. آرمان فلسطین همیشه مورد استقبال و قدردانی همه فلسطینیهاست». ایمن الرقاب، استاد علوم سیاسی فلسطین نیز در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک توضیح داد: «درخواست مسکو برای برگزاری آشتی ملی فلسطین در این زمان حساس، گامی مهم بر ضرورت سامان دهی خانه فلسطین در داخل است».
برخلاف غربیها که حماس را جنبش تروریستی میدانند، اما روسها این جنبش را بخشی از جامعه فلسطینی میدانند که توانسته در برابر اشغالگری از سرزمین فلسطینیان دفاع کند. روسیه روابط خود با حماس را از سال ۲۰۰۵ شروع کرد و در دو سال گذشته سطح همکاری با حماس را گسترش داده و میزبانی مکرر از رهبران این جنبش گواه این مسئله است. مسکو با این که تشکیلات خودگردان را نماینده قانونی ملت فلسطین میداند، اما معتقد است که حماس هم باید بخشی از راهکار دودولتی باشد. دعوت روسیه و برخی بازیگران منطقهای از حماس به نوعی جایگاه بینالمللی این جنبش را ارتقا میدهد و همین حمایتهای جهانی میتواند در پیشبرد برنامههای مقاومت غزه علیه اشغالگران صهیونیستی هم تاثیرگذار باشد. زیرا صهیونیستها تنها تشکیلات خودگردان را به رسمیت میشناسند و حاضرند بر سر موضوعات دوجانبه با آن گفتگو کنند و انتظار دارند تا سایر کشورها هم از این مسئله تبعیت کنند، اما مشروعیت دادن به حماس و دیگر گروههای مقاومت تهدیدی برای منافع اسرائیل در منطقه و جهان است.
روسیه در دوران جنگ سرد از تحولات خاورمیانه دور مانده بود و به همین منظور این منطقه استراتژیک به طور کامل تحت نفوذ آمریکا قرار داشت، ولی در یک دهه اخیر، غرب آسیا در کانون توجه روسها قرار گرفته است. حضور فعالانه در جنگ سوریه مقدمه ورود قدرتمند روسیه به غرب آسیا را فراهم کرد و اکنون که تقابل این کشور با غرب در همه جبههها تشدید شده است، رهبران کرملین شرایط را برای نقشآفرینی در تحولات این منطقه مساعد میبینند. از آن جا که مسئله فلسطین و آرمان آزادسازی قدس برای ملتهای اسلامی در اولویت قرار دارد، بنابراین روسیه نیز سعی میکند با حمایت از مردم مظلوم فلسطین، وجهه و جایگاه خود را در بین ملل اسلامی ارتقا دهد تا حمایت کشورهای اسلامی و افکار عمومی منطقه را پشت سر خود داشته باشد. این مسئله در زمانی که روسیه دکترین جدید خود را با هدف توسعه روابط با کشورهای غرب آسیا اعلام کرده است، درگیر شدن در موضوعاتی مثل فلسطین هم اهمیت دوچندان پیدا میکند.