کد مطلب: ۵۶۲۶۳۴
۲۲ دی ماه ۱۴۰۰ درحالی‌که کشور آخرین ماه‌های کرونایی خود را از سر می‌گذراند، ماده واحده افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی، توسط سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ابلاغ شد.

به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: این ماده واحده، پیش از آن در دو جلسه مهرماه و آذرماه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده بود. ماده‌ای که با استناد به سیاست‌های کلی علم و فناوری مقام‌معظم‌رهبری برای ارتقای شاخص‌های سلامت، اتخاذ تدابیر مناسب برای مواجهه با بحران پیری جمعیت و رفع کمبود پزشک به تصویب رسید. سمت دیگر این مصوبه نیز جلوگیری از فرسودگی کادر درمان وجود داشت. طبق این مصوبه قرار شد از سال ۱۴۰۱، در هر سال ۲۰ درصد نسبت به سال پیش افزایش ظرفیت داشته باشیم تا جان تازه‌ای به رگ‌های نازک و فرسوده پزشکان و پرستاران کشور ببخشد. در این گزارش از سه زاویه مختلف به داستان جنجالی افزایش ظرفیت نگاهی خواهیم داشت، داستانی که به نظر می‌رسد تا به اینجا پس از حواشی متعدد در آغاز، روز‌های نه‌چندان خوبی در پیش دارد.

مسیر رسیدن به مصوبه افزایش ظرفیت از کجا گذشت؟

یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی، میانگین سرانه پزشک بود. در مصوبه مذکور، میانگین سرانه پزشک کشور به جمعیت ۱۳ در ده هزار در سال جاری بیان شده که این میانگین در برخی از استان‌ها بالاتر و در برخی دیگر پایین‌تر است. مثلا مطابق آمار، سرانه پزشک در تهران ۳۵.۵ و در شهر‌هایی با دانشکده پزشکی ۱۵ نفر است. اما در ۵۰ درصد شهر‌های کشور، نسبت سرانه پزشک در هر ۱۰ هزار جمعیت، ۳.۸ است. قرار است تا سال ۱۴۱۰، سرانه پزشک به جمعیت در کشور به ۲۰ در ده هزار برسد.

به همین دلیل در مقطع عمومی از سال ۱۴۰۱ به مدت حداقل چهار سال و در هر سال ۲۰ درصد نسبت به سال افزایش ظرفیت خواهیم داشت. همچنین بعد از چهار سال درباره ثابت ماندن یا افزایش آن تصمیم‌گیری می‌شود. در کنکور سال ۱۴۰۱ معادل ۹ هزار و ۶۰۰ نفر، در کنکور سال ۱۴۰۲ معادل ۱۱ هزار و ۵۲۰ نفر، در کنکور ۱۴۰، معادل ۱۳ هزار و ۸۲۴ نفر و در کنکور ۱۴۰۴ معادل ۱۶ هزار و ۵۸۸ نفر براساس مصوبه مذکور، دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور پذیرش خواهند داشت. مصوبه‌ای که طبیعتا به مذاق تمامی داوطلبان تجربی و پزشکی و نظام سلامتی که نگران سرانه پزشک هستند، خوش می‌آید. این مصوبه به نفع حدود ۴۳ درصد داوطلبان تجربی کنکور سراسری است که رویای پزشک شدن را از کودکی در سر خود پرورانده‌اند. دانش‌آموزانی که مجبور می‌شوند برای رقابتی نه‌چندان استاندارد و غیرسالم، هزینه‌های بسیاری را صرف کنند و درنهایت ممکن است که برخی از آن‌ها به دلیل عدم قبولی در رشته‌های پزشکی از کشور مهاجرت کنند.

نبود امکانات رفاهی برای پزشکان و پرستاران آینده

اولین و محسوس‌ترین مواجهه با افزایش ظرفیت‌ها نه برای معاون آموزشی وزیر است و نه مقام مسئول سازمان برنامه و بودجه و نه نمایندگان مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی، بلکه دانشجویان و اساتید و رزیدنت‌های دانشگاه‌ها و بیمارستان‌های آموزشی هستند که به صورت ملموس باید با این افزایش ظرفیت‌ها کنار بیایند. خبر‌های گوشه و کنار کشور درباره آموزش پزشکی از وضعیت نابسامان خوابگاه‌ها و تغذیه دانشجویان علوم پزشکی، شیفت‌های طولانی رزیدنتی و فرسودگی اساتید خبر می‌دهد که نه می‌توان کاملا آن را به افزایش ظرفیت‌ها ربط داد و نه می‌توان افزایش ظرفیت دانشگاه‌های پزشکی را در این وضعیت نادیده گرفت. در این بین روایت دانشجویان و اساتید و رزیدنت‌ها را می‌توان به‌عنوان روایتی دست اول از فضای فعلی دانشگاه‌ها دانست؛ چراکه در بطن داستانی قرار گرفته که معلوم نیست پایان آن خوش است یا ناخوش. فرقی نمی‌کند که دانشجوی دانشگاه‌های سطح یک علوم پزشکی تهرانی باشید یا دانشگاه‌های علوم پزشکی استانی؛ چراکه بعد از اعمال افزایش ظرفیت‌ها، قطعا شما هم مانند بقیه دانشجویان این حوزه در حال حاضر با چالش‌های بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کنید.

برخی از چالش‌ها زخم قدیمی بر وضعیت رفاهی دانشگاه هستند که الان بیشتر از قبل سر باز کرده‌اند. مثل اخبار سقوط آسانسور خوابگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران یا آتش‌سوزی در خوابگاه دختران دانشگاه علوم پزشکی آبادان که از فرسودگی و کلنگی شدن خوابگاه‌ها می‌گوید. با دانشجویان که حرف می‌زنیم، بزرگ‌ترین چالش خود را خوابگاه می‌دانند. با دانشجویی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی صحبت کردیم. اولین مورد و چالشی که هر دو به آن اشاره می‌کنند، خوابگاه‌هایی است که قدیمی شده‌اند و بعد از افزایش ظرفیت‌ها این موضوع بیشتر به چشم دانشجویان آمده است.

دانشجوی دانشگاه شیراز درباره وضعیت خوابگاه این دانشگاه می‌گوید: «راستش را بخواهید خوابگاه‌های ما ظرفیت اضافه‌ای ندارند و بسیاری از دانشگاه‌ها پیش از اینکه ظرفیت‌ها افزایش داشته باشد، با مشکل خوابگاه مواجه بودند. بعد از آن معضل بیشتر شد و تراکم اتاق‌ها بالاتر رفت و یک‌سری از خوابگاه‌ها را بیرون (از مجموعه دانشگاه) انداختند که امکانات لازم را به‌عنوان خوابگاه دانشجویی نداشت.» در این بین دانشجویانی نیز هستند که شهریه می‌پردازند، اما دانشگاه‌های علوم‌پزشکی به آن‌ها تعهدی در رابطه با خوابگاه نمی‌دهند. اوضاع در خوابگاه یکی از بهترین دانشگاه‌های علوم پزشکی تهرانی هم چندان بهتر نیست.

دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با آن وسعت، نزدیک به یک دهه است که دستی به سر و روی خوابگاه‌های خود نکشیده است. محمد سعدی‌نژاد از فعالان دانشجویی این دانشگاه درباره وضعیت خدمات رفاهی توضیح می‌دهد: «در دانشگاه شهید بهشتی صرفا خوابگاه امام علی را داریم و یک خوابگاه برای دختران که بزرگ‌تر است. مابقی خوابگاه‌های این دانشگاه استیجاری است و خوابگاه‌هایی که اجاره کرده‌اند، عموما متناسب با نیاز نبوده و می‌توان گفت که در این زمینه تنبلی کردند. مثلا خوابگاه گل مریم که مدت‌ها است ساخته نشده و تنها پی‌ریزی آن صورت گرفته است. پیش از این نیز دانشگاه ما تولید محتوایی درباره آن داشت و باید گفت که به شکل مطلوب روی بحث خوابگاه و زیرساخت کار نشده است. با اینکه ظرفیت وجود دارد، اما نگاه باید تغییر کند و نیاز به رویکرد اثرگذار در حوزه خوابگاه‌ها و رفاهی داریم. نگاه مسئولان در این مدت بسته بود.»

زیرساخت‌های آموزشی همگام با افزایش ظرفیت رشد کرد؟

سمت دیگر داستان افزایش ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی، کیفیت آموزشی قرار گرفته است. چالش‌های کیفیت آموزشی نه‌تن‌ها دامن دانشجویان را گرفته بلکه برای اساتید مشکل‌ساز شده است. البته باید در این مورد اشاره کرد که کیفیت آموزشی بیشتر روی عملکرد علوم پزشکی‌های استانی اثر گذاشته است. دانشجویان دانشگاه‌های استانی در محیط‌های آموزشی و بیمارستانی با ترافیک بر بالین بیمار مواجه می‌شوند و این موضوع نه‌تن‌ها باعث می‌شود تا دانشجویان آموزش درست و استانداردی نداشته باشند، بلکه باعث شلوغی محیط‌های بیمارستانی و معذب شدن بیماران می‌شود. از سمت دیگر دانشجویان پزشکی باید تنوع بالایی از بیماران را برای آموزش استاندارد در دسترس داشته باشند. شاید این موضوع در دانشگاه‌های علوم پزشکی کلانشهرها، به‌خصوص در تهران ممکن باشد، اما برای دانشگاه‌هایی که در شهرستان‌های کوچک هستند، چنین امکانی وجود ندارد.

یکی از دانشجویان دانشگاه شیراز از کلاس‌های دانشگاه خود این‌طور روایت می‌کند و می‌گوید: «در بحث محیط‌های آموزشی، بیشتر دانشجویان بالینی با آن مواجه هستند و مربوط به محیط‌های آموزشی داخل بیمارستان‌ها می‌شود. پیش از اینکه چنین اتفاقی صورت بگیرد، دانشجویان شکایت داشتند که در راند‌های آموزشی تعداد و ظرفیت کلاس‌ها بالاست و شلوغ است و تعداد دانشجویان نسبت به استاد زیاد است. حتی زمانی که استاد وارد اتاق می‌شد و می‌خواست بیمار‌ها را معاینه کند، حدود ۷ یا ۸ نفر دانشجو پشت سر او می‌رفتیم و بعضا نفرات آخر جا نداشتند که وارد اتاق شوند و مجبور بودند که بیرون بایستند.» حقیقتی که به خوبی می‌تواند بر صحبت‌های این دانشجو صحه بگذارد، آماری است که از سمت معاون آموزشی وزیر بهداشت منتشر شده است. او در مصاحبه‌ای بیان می‌کند که سرانه تخت آموزشی به دانشجو در دانشگاه‌های علوم پزشکی طبق کتابچه مصوبات حوزه پزشکی شورای عالی انقلاب، باید چه میزان باشد. باقری‌فرد در این گفتگو می‌گوید: «دانشجوی پزشکی چه تعداد استاد و چه تعداد تخت نیاز دارد. ۱۰۰ نفر دانشجوی پزشکی باید ۵۴۰ تخت آموزشی داشته باشند. اما الان تقریبا ۷۵ هزار دانشجوی پزشکی داریم و ۱۱۰ هزار تخت داریم. اگر به صورت استاندارد برای هر دانشجو باید ۵.۴ تخت موجود باش، اما در حال حاضر تنها ۱.۵ تخت داریم.»

در مورد دانشگاه‌های تهران مانند دانشگاه شهید بهشتی چالش آنچنان حادی وجود ندارد. سعدی‌نژاد، دانشجوی این دانشگاه می‌گوید: «کیفیت آموزشی در بحث تئوری دستخوش تغییرات چندانی نشده، اما در برخی از موارد دچار سوءمدیریت می‌شویم و کیفیت آموزش پایین‌تر می‌آید. زمانی که می‌توان دانشجویان را دو دسته کرد و مدیریت کلاس را برای استاد آسان‌تر کرد، چرا این کار را نکنیم؟» پیش از این نیز اشاره‌ای داشتیم که اساتید هم در افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها با چالش‌های یا تجربه‌های جدیدی روبه‌رو می‌شوند. اگر بخواهیم نگاه گذرایی به این چالش‌ها داشته باشیم می‌توان گفت که از فرسودگی اساتید گرفته تا کمبود اعضای هیات‌علمی، تماما در دسته چالش‌های همراه با افزایش ظرفیت قرار می‌گیرند. عباس علی‌آقایی، عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی در گروه آناتومی، درباره اثرگذاری افزایش ظرفیت بر کیفیت آموزشی می‌گوید: «تعداد کلاس‌ها برای تعداد محدودی مشخص و طراحی شده است. با این افزایش ظرفیت در بعد تامین کلاس‌ها و گنجایش بیشتر، دانشگاه با مشکل مواجه می‌شود و به ناچار مجبور می‌شوند از برگزاری همایش‌ها و... استفاده کنند و این حجم از دانشجو را در آنجا جای دهند. بعد دیگر در کلاس‌های عملی است که در آنجا تعداد ورودی‌ها به تبع افزایش ظرفیت، افزایش پیدا می‌کند و همچنین ممکن است خستگی و فرسودگی در برخی از اساتید ایجاد شود. به این دلیل که باید با تعداد بیشتری از گروه‌ها همکلام شوند.» آن‌طور که از صحبت این استاد به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش افزایش ظرفیت‌ها در بعد برگزاری کلاس‌ها است. اصلا باید نگاه کرد که با این تعداد افزایش دانشجوی پزشکی، کلاس‌های تخصصی‌تر مانند کلاس تشریح و آزمایشگاه و کلاس‌های عملی وجود دارد یا نه؟ همچنین طبیعی است که در کنار افزایش دانشجویان باید افزایش اعضای هیات‌علمی را هم داشته باشیم. به صورت استاندارد باید برای هر ۱۰۰ دانشجوی پزشکی، ۵۶ استاد وجود داشته باشد. درحالی‌که طبق گفته معاون آموزشی وزارت بهداشت، در حال حاضر نصف این تعداد استاد وجود دارد.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در مورد افزایش ظرفیت اساتید دانشگاه بهشتی بیان می‌کند: «افزایش هیات‌علمی در سالی که افزایش دانشجو داشتیم، بسیار کم بود. دانشگاه کم‌کم اعضای هیات‌علمی را افزایش می‌دهد. دانشگاه شهید بهشتی فکر می‌کنم حدودا در سال ۱۴۰۲، ۳۰۰ نفر افزایش ظرفیت داشته است. تا جایی که من اطلاع دارم، تقریبا با همان ظرفیت هیات‌علمی و کتاب‌ها و... کلاس‌ها برگزار می‌شود. زمزمه‌هایی وجود داشته که بودجه‌ای برای برخی از گروه‌ها اضافه شود تا کمی بتوانند تامین وسایل آزمایشگاهی و کمک آموزشی را بهتر کنند تا گروه‌ها بتوانند وسایل بیشتری را برای آموزش در اختیار داشته باشند، اما بیشتر به صورت صحبت و دستورالعمل بوده و هنوز به صورت کلی اجرایی نشده است.»

کاهش سواد دانشجویان و ناکارآمدی

یکی دیگر از گروه‌هایی که درگیر این افزایش ظرفیت‌ها می‌شود، رزیدنت‌ها هستند. یکی از رزیدنت‌های بیمارستان امام خمینی گفتگو کرده و درباره وضعیت بیمارستان‌های آموزش توضیح داده است. بیمارستان‌هایی که امکانات آموزشی تمام و کمالی برای ارائه به دانشجویان ندارند، درنتیجه خروجی رزیدنت‌ها و دانشجویان نیز باکیفیت نیست. این رزیدنت درباره وضعیت فعلی دانشجویان بیان می‌کند: «در پزشکی عمومی چیزی که بیشتر در چند سال اخیر حس می‌شود این است که از لحاظ مهارتی و دانش، دانشجویان ضعیف‌تر شده‌اند. دانشجویان خارجی حتی از نظر دانش و مهارت، سطح خوبی ندارند. یعنی در بحث بالین فعالیت دارند، اما عملا نمی‌توانند کمکی به ما کنند و تعدادشان نیز زیاد است. در مورد ظرفیت‌ها، اما اطلاع دقیقی ندارم که چقدر زیاد شده، اما دانشجویان نیز دانش‌شان بالا نیست و به نظر می‌رسد که هر سال هم بدتر می‌شوند و انگیزه‌های کمی نیز دارند.»

کمی از او درباره وضعیت امکانات آموزشی بیمارستان پرسیدیم تا وضعیت شلوغی کلاس‌های بالینی را بهتر درک کنیم. این رزیدنت در پاسخ بیان کرد: «کلاس‌های عملی شلوغ‌تر شده و قطعا آموزش پزشکی پایین می‌آید. مثلا وقتی که من در دانشگاه شهید بهشتی بودم، همان زمان نیز این مدل را داشتیم و ۲۴۰ نفر در یک ورودی وجود داشت. این بسیار زیاد است و کلاس‌های مشترک فایده چندانی ندارد. از سمت دیگر نیز کلاس‌های عملی، بسیار شلوغ است و ما امکانات آموزش به دانشجویان را نداریم. دیدگاه من بیشتر این است که باید ظرفیت‌ها را براساس هیات‌علمی، امکانات آموزشی و فضای آموزشی افزایش دهند. ما نه فضای آموزشی داریم و نه هیات‌علمی و سیستم‌های آموزشی مناسب.»

گلایه پشت گلایه از عدم‌تامین بودجه افزایش ظرفیت

هر مصوبه‌ای که در سال‌های اخیر توسط نهاد‌های سیاستگذار کشور تصویب می‌شود یا خواهد شد، نقاط روشن و تاریک بسیاری دارد که برخی در عمل و برخی دیگر از همان ابتدا و در متن مصوبات مشخص است. مصوبه‌ای که پیش از این درباره‌اش صحبت کردیم، از آن دست مصوباتی است که نه‌تن‌ها در بخش آموزشی و پژوهشی کشور بلکه طبیعتا در بخش‌های سلامت، درمان و حتی مهاجرت نیز اثر‌گذار خواهد بود و از اهمیت بالایی برخوردار است و قطعا در پیاده‌سازی با بالا و پایین بسیاری مواجه می‌شود. همان‌طور که روند تصویب عجیب و غریبی را طی کرد. مصوبه‌ای که شاید بتوان آن را در دسته جراحی‌های دولت سیزدهم قرار داد که پس از جراحی نه‌چندان موفق اقتصادی، تصمیم به جراحی و اصلاح تربیت پزشک گرفتند. چندی پیش رئیس نظام پزشکی در برنامه‌ای زنده در یکی از شبکه‌های صدا‌و‌سیما، روایتی از جلسه تصویب ماده واحده گفت. محمد رئیس زاده در ابتدا اشاره می‌کند آقایی که تصمیم‌گیر مهمی بود در جلسه تلفن به دست گرفت و تلفنی صحبتی کرد.

او در ادامه صحبت‌های خود گفت: «دوستان ما در وزارت بهداشت بحث زیرساخت‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی را مطرح کردند که زیرساختی برای این افزایش ظرفیت وجود ندارد. این آقا گفت با سازمان برنامه‌و‌بودجه صحبت کردیم و بودجه را می‌دهند تا آن را هر زمان که لازم شد، پخش کنند.» اگر‌چه اینکه چه کسی تماس را گرفته است مشخص نیست، اما با اظهارنظری که از سمت معاون آموزشی وزارت بهداشت و پیش از آن رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی صورت گرفته و گفته شد که بودجه‌ای برای افزایش ظرفیت به دانشگاه پرداخت نشده است؛ می‌توان حدس زد که یا تماس الکی و نمادین بوده یا اینکه پیگیری آن شخص نتیجه و برش کافی را نداشته است.

آموزش پزشکی ترم آینده ۱.۵ همت نیاز دارد

در‌حالی طبق ادعای وزارت بهداشت، بودجه‌ای به دانشگاه‌ها داده نشد که باقری‌فرد، معاون آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرده برای آموزش هر دانشجوی پزشکی ۱۵۰ میلیون تومان هزینه می‌شود و نیاز فوری دانشگاه‌های علوم پزشکی برای دانشجویان ورودی بهمن حدود یک‌و‌نیم هزار میلیارد تومان است. به اسامی افرادی مانند روسای دانشگاه‌ها، مجمع نظام پزشکی، وزارت بهداشتی‌ها که در دوسال اخیر به نحوه اجرای مصوبه افزایش ظرفیت انتقاد کرده‌اند، از یک هفته پیش نام و ارگان جدیدی اضافه شد به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی. هفته پیش بود که دبیر این شورا بیان کرد: «زیرساخت‌های لازم برای تربیت دانشجوی پزشکی با توجه به افزایش ظرفیت وجود ندارد.»

شورای عالی انقلاب فرهنگی پیگیر چالش‌های افزایش ظرفیت پزشکی

موضوع افزایش ظرفیت پزشکی روز گذشته هم در نشست بررسی موانع اجرایی‌سازی مصوبه «افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی» پیگیری شده، اما خبر خاصی از تصمیمات یا نتایج آن رسانه‌ای نشده است. صرفا نقل قولی از دبیر شورا آمده که «افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی، مصوبه دقیق و کارشناسی است. در این مصوبه عنوان شده که افزایش ظرفیت دانشجویان به میزان ۲۰ درصد و با افزایش امکانات صورت گیرد، هم‌اکنون بررسی‌ها نشان می‌دهد باید پیگیری شود که امکانات لازم برای دانشگاه‌ها از سوی سازمان برنامه‌و‌بودجه تمهید شود.»

سعیدرضا عاملی، دبیر سابق شورا هم تاکید کرده که «بر مبنای مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی، افزایش ظرفیت ۲۰ درصدی مدنظر بوده و بیش از آن حتما خلاف قانون است و باید برخورد لازم صورت گیرد.» دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حسن ابوالقاسمی دبیر کمیسیون سلامت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی را مامور کرده تا بررسی‌های بیشتر در زمینه اجرایی‌سازی مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی، صورت گیرد و پیشنهاد لازم در زمینه اجرایی‌سازی مصوبه ارائه شده تا در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره آن تصمیم‌گیری شود.

خطر تبدیل مصوبه افزایش ظرفیت به ضد خود!

البته باید پیش از جمع‌بندی و پایان گزارش به موضوعی اشاره کنیم که در بین تمامی اخبار و مخالفت‌ها و موافقت‌هایی که درباره این مصوبه منتشر شد، اخباری از روسای جامعه‌های مختلف پزشکان، مخالفت خود را درباره چنین مصوبه‌ای به‌صورت تند و علنی اعلام کردند. این دسته مخالفت‌ها به این خاطر که شمشیر را از رو بسته‌اند، بوی رقابت می‌دهند. برخی از پزشکان در دسته‌ای از این صنف قرار دارند که عاشق صف کشیدن مریض‌ها جلوی در مطب هستند. اگرچه در خدمت‌رسانی آن‌ها به مردم شکی نیست، اما یکی از دلایل این صنف را می‌توان زیاد شدن دست در پزشکی و تنگ شدن عرصه بر پزشکان قدیمی دانست. پیش از این اشاره کردیم تنها دو سال دیگر به پایان اجرای مصوبه افزایش ظرفیت مانده و مشخص نیست که بعد از آن سیاستگذاران تصمیم بر ادامه آن خواهند گرفت یا نه! با نگاه کلی به سرانه پزشکان و فرسودگی کادر درمان و سهم ۴۰ درصدی داوطلبان تجربی در کنکور سراسری، افزایش ظرفیت گروه پزشکی عمومی و حتی دندانپزشکی، تصمیم درستی بوده که از قرار معلوم با سهل‌انگاری به ورطه اجرای ناقص افتاده است. پیش از این در گزارش‌های مختلفی تاکید داشتیم افزایش ظرفیت اگرچه نیاز آن به‌شدت احساس می‌شود و در فضای فعلی از جمله تنها راهکار‌های بهبود وضعیت کشور در حوزه سلامت به‌شمار می‌رود، اما با اجرای ناقص نتیجه عکس خواهد داشت و به ضد اهداف سیاستگذاران و تصمیم‌گیران در ابتدای آغاز آن منجر خواهد شد.

افزایش تعداد دانشجو بدون در‌نظر گرفتن اقتضائات و تامین منابع مختلف مورد نیاز آموزش پزشکی، بازی با جان ده‌ها نفر در فضای بیمارستان‌های آموزشی و مراجعه‌کنندگان آینده مطب دانشجوی امروز است. به‌نظر می‌رسد در شرایط فعلی فقط نظام آموزش عالی و دانشگاه‌های علوم پزشکی در پذیرش دانشجویان به وظیفه خود عمل کردند و باید مطالبه لازم از سازمان برنامه‌و‌بودجه کشور بابت میزان و نحوه تخصیص بودجه‌های قانونی و تعهدات مالی صورت پذیرد. از سوی دیگر نیز باید پیگیری و نظارت بر نحوه اجرای قانون را از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطالبه کرد؛ هر چند در مجلسی که گزارش تفریغ بودجه سال گذشته آن تازه به صحن علنی رسیده و هنوز در نوبت قرائت صحن علنی است، اطلاع از کاستی‌ها و عدم تحقق و اجرای مصوبات بودجه‌ای چندان عجیب به‌نظر نمی‌رسد.

مجلسی‌ها درباره افزایش ظرفیت چه می‌گویند؟

محمد وحیدی، نماینده مجلس شورای اسلامی و نایب‌رئیس‌دوم آموزش و تحقیقات مجلس درباره فعالیت کمیسیون آموزش در موضوع افزایش ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی، بیان می‌کند: «اولویتی که در کشور وجود دارد این است که ما با کمبود پزشک در کشور مواجه هستیم و توزیع متقارنی بین پزشکان صورت نگرفته است. درخصوص این مصوبه باید تاکید کرد الزاماتی نیز وجود دارد. زمانی که با وزیر بهداشت گفتگو می‌کنیم و بخواهیم نگاه آموزشی به آن داشته باشیم، باید حتما مبتنی‌بر ایجاد مقدمات باشد. علاوه‌بر اینکه برای رشته‌های پزشکی در کشور با کمبود مواجه هستیم، درمجموع رشته‌های مورد نیاز علوم پزشکی شامل پزشک و دندانپزشک و داروساز و پرستار و ماما و... نیز با کمبود مواجهیم.»

پیشنهادی که کمیسیون آموزش داده، دو بخش دارد که وحیدی در توضیح آن بیان می‌کند: «پزشکانی که در دانشگاه‌های کشور تربیت شده‌اند باید در بیمارستان‌های کشور جذب شوند تا افزایش پزشک را برایمان به همراه داشته باشد. یعنی گاهی ممکن است که ما به‌راحتی نیروی انسانی را در مراوده با کشور‌های همسایه از دست دهیم. مورد دیگری که کمیسیون درباره آن هشدار می‌دهد، این است که اگر قرار است دانشگاه‌ها در این بین تحت فشار قرار گیرند، باید الزامات آموزش پزشکی در دانشگاه‌ها رعایت شود. یعنی بخش آموزشی دانشگاه از فضا و تجهیزات گرفته تا ظرفیت‌هایی که به افزایش این توان کمک می‌کند ازجمله تقویت اعضای هیات‌علمی و کارکنان دانشگاه و... را همراه با خود داشته باشد. باید براساس افزایش ظرفیت، افزایش توان دانشگاه‌ها را داشته باشیم که در‌حال‌حاضر به این صورت نیست. بودجه ماهیت لایحه‌ای دارد و زمانی که دولت پیشنهاد‌دهنده افزایش ظرفیت است، باید توان دانشگاه را نیز بسنجد.»

نایب‌رئیس‌دوم آموزش و تحقیقات مجلس درباره عدم‌تخصیص بودجه آموزشی بیان کرد: «برای افزایش ظرفیت پزشکی و رشته‌های اقماری آن باید به میزان ظرفیتی که اضافه می‌شود، سرانه دانشجویی نیز اضافه شود. بخشی از آن عدد برای تجهیزات و زیرساخت و بخش دیگر برای خود آموزش است. در لایحه دولت این عدد دیده نشده است. از میزان تخصیص اطلاعی ندارم، اما اگر این‌طور از سمت وزارت بهداشت گفته شده، احتمالا به این صورت است.»

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر