به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: برخی کارشناسان ادبی، سهراب سپهری را «مولوی شعر نیمایی» مینامند و برخی او را نقاش چیرهدست دنیای کلمات معرفی میکنند. این شاعر نیماییسرای اهل کاشان از سر تواضع، همواره خودش را دارای سرسوزن ذوقی در شعر و هنر معرفی میکرد. شاعری که از کودکی شعر و ادبیات مانند عضوی از خانواده او بودند. مادرش «ماه جبین» و پدرش «میرزا نصرا... خان سپهری» به شعر و شاعری شناخته میشدند.
سهراب که ۱۵ مهر ۱۳۰۷ چشم به جهان گشود و اول اردیبهشت ۱۳۵۹ بدرود حیات گفت، همواره در شعر و زندگی، فارغ از دنیا و هر آنچه در آن است راه خود را در پیش گرفت. او بسیار سفر کرد تا به پختگی برسد. بیتردید همین سفرها روح او را مانند رودی همیشه در جریان، صیقل داد و لطافت طبعش را صدچندان کرد. دکتر بهرام پروین گنابادی، استاد زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگرو منتقد ادبی ازجمله پژوهشگرانی است که تا امروز در زمینههای مختلفی در دنیای ادبیات به تحقیق و پژوهش پرداخته و شعر و اندیشه سهراب نیز یکی از این موارد به شمار میآید. با این استاد برجسته ادبیات درباره دلایل ماندگاری و محبوبیت شعر سهراب سپهری گفتگو کردهایم.
دکتر پروین گنابادی در تشریح دلایل تازگی و طراوت شعر سهراب گفت: درباره طراوت در کلام و اندیشه سهراب باید به این واقعیت اشاره کنیم که طراوت و تازگی کلامی در تمام اشعار سهراب وجود ندارد. این ویژگی تنها در اوایل «هشت کتاب» وجود دارد، اما در ادامه صمیمیت در کلام او تا حدودی کمرنگ میشود. از اینجا به بعد طراوت و تازگی را باید در نوع نگاه سهراب جستوجو کرد.
وی افزود: سهراب، شعر تصنعی نمینویسد بلکه همان چیزی را که به ذهنش میرسد بدون اینکه به قول قدما بخواهد صنعت بورزد، روی کاغذ میآورد. یکی از مهمترین دلایلی که خواننده، ارتباط خوبی با شعر سپهری برقرار میکند همین موضوع است. سپهری همواره سعی میکند زبان ساده، روان و امروزی را وارد شعر کند؛ اما هیچگاه از شاعرانگی کلامش غافل نمیشود. البته به دلیل تربیت ذهنی متفاوت سهراب، شاعرانگی در شعر او با تعریف شاعرانگی در ذهن ما (بهرهگیری از صناعات ادبی) متفاوت است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: نوآوری سهراب در این است که او هیچگاه سعی نکرد شعرش رنگ اتفاقات روز آنهم از نوع موضوعات سیاسی و اجتماعی را به خود بگیرد. همانطور که در شعر نیما یوشیج و بیشتر پیروان او مانند اخوان مشاهده میکنیم توجه به نگاه سیاسی، اجتماعی و انسان مدارانه (همراه با آزادی انسان) بهعنوان محور اصلی قرار دارد؛ اما در شعر سهراب، ما با چنین دیدگاهی روبهرو نیستیم بلکه در شعر او نگاه عارفانه و جدیدی به طبیعت و انسان وجود دارد. وی تصریح کرد: همین نوع نگاه متفاوت سهراب باعث شده بود که تعدادی از همروزگارانش او را بیشتر نقاش بدانند تا شاعر. اگر به مجلات آن روزگار، نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که منتقدان، آثار او را بهعنوان شعر جدی تلقی نمیکردند.
دکتر پروین گنابادی گفت: شعر سهراب، همانند شخصیت خود اوست. شعرهایی که سپهری سروده، هیچگاه به دنبال هیاهو و ثابت کردن خودشان نیستند. به دلیل نگاه عرفانی خاص این شاعر، بسیاری از منتقدان، شعر او را با نگاه عرفان کهن این مرزوبوم تفسیر کردهاند. همین نگاه عرفانی سهراب، یکی از دلایل مهم تمایز او از شاعران هم نسلش به شمار میآید.
وی خاطرنشان کرد: رضا براهنی در کتاب «طلا و مس» به مخالفت با نوع نگاه سهراب میپردازد و او را «بچه بودای اشرافی» مینامد. براهنی معتقد بود شعر سهراب، مبتنی بر نوعی عرفان بودایی است و به همین دلیل به او «بچه بودا» میگفت. همچنین به دلیل اینکه براهنی و دیگر منتقدان شعر سپهری، نمیپسندیدند در آن زمانه، شعری بهجز شعر مبارزه سروده شود درنتیجه به هر شاعری که وارد وادی سرودن شعری بهجز اجتماعی و سیاسی میشد لقب اشرافی میدادند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: بیتردید نقاش بودن سهراب در شعر او نیز اثرگذار بوده است. سپهری نیز مانند منوچهری که در شعرش با کلمات نقاشی میکشید و با استفاده از چینش کلمات یک تصویر را رویاروی ذهن مخاطب قرار میداد، شعر میگفت. سهراب تصاویری را در قالب کلمات ثبت میکند که این تصاویر برای ذهن مخاطب کاملاً ملموس و باورپذیر است.
وی افزود: این شاعر در زمانه خود در زمینه هنر نقاشی نیز بسیار پیشتاز بود. در همان دهه ۴۰ در سبک نقاشی مدرن به درجه بالایی رسیده بود بهطوریکه بسیاری او را جزو اولین نقاشان سبک مدرن ایران معرفی میکنند.
دکتر پروین گنابادی درباره رمز و راز نگاه امیدوارانه در شعر سپهری گفت: شعر سهراب دارای رگههایی از عرفان است، به همین دلیل در شعر او برخلاف بسیاری از همعصرانش که از ناامیدی سخن میگفتند، شاهد امیدبخشیهایی هستیم. سرچشمه این امیدبخشی را نمیتوان بهجز در روح عارفمسلک سهراب جستوجو کرد. اگر با دقت به شعر شاعران عارف تاریخ ادبیات فارسی بنگریم به این واقعیت مهم دست مییابیم که شعر همه آنها دارای ویژگی امیدبخشی است؛ زیرا این شاعران بر این باورند که همه انسانها و کائنات راه خودشان را پیدا میکنند و همیشه از جایی که فکرش را نمیکنید مسیر عوض میشود و جامعه رو به کمال میرود.
وی افزود: این دسته از شاعران حتی بدترین حوادث را قدمهایی به شمار میآورند که در راه کمال جامعه برداشته میشود، به همین دلیل شعر همه عارفان ما بهدور از ناامیدی است.
وی بیان کرد: سهراب دریکی از شعرهایش میگوید: «من به مهمانی دنیا رفتم/من به دشت اندوه /من به باغ عرفان/من به ایوان چراغانی دانش رفتم. /رفتم از پله مذهب بالا /تا ته کوچه شک/تا هوای خنک استغنا/تا شب خیس محبت رفتم.»
سهراب، در این شعر به ما میگوید اگر نگاهت، نگاهی عرفانی باشد تو، هم امیدواری، هم مستغنی هستی و هم بینیاز، ولی اگر بخواهی از راه عقل وارد شوی به بنبست میرسی. خلاصه اینکه نگاه سپهری نگاهی عارفانه در دنیای جدید و متناسب با دنیای جدید است.