به گزارش مجله خبری نگار،به نقل از روابط عمومی وزارت علوم، عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، در آیین گشایش طرح تعالی منش استادی مهارتهای ناب شاگردپروری، پیام معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری را خطاب به اساتید تازه استخدام قرائت کرد.
متن این پیام به شرح زیر است:
عرض سلام و ادب و احترام و خیر مقدم خدمت همه حضار محترم، قائم مقام محترم وزیر، روسای دانشگاهها، استادان فرهیخته و عزیز
از اینکه دعوت بنده و همکاران پرتلاشم را در معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای حضور در این بزم یادگیری و شکر و عهد بر آستان جانان برای آغاز پرواز بلند معلمی پذیرفتید بسیار تشکر میکنم.
میلاد باسعادت پیامبر خوبیها حضرت رحمت للعالمین و نیز میلاد امام صادق (ع) را خدمت همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض کرده و بهترین خیرات و برکات الهی را برایتان در محضر نورانی امام رئوف مسئلت مینمایم.
همچو غباری در آستان عالم آل محمد، به ادای خدمت در ساحت فرهنگ دانشگاه و سخن گفتن از آن ساحت رفیع در محضر شما خوبان بر خود مباهات میکنم.
یاران، دست در دست معلمان و استادان خوبمان تا هر کجای ژرفای اندیشه و علم جهان دیروز و امروز قدم برداشتیم، طنین توحیدی صدای علم و فرهنگ و هنر و تمدن ایرانی و اسلامی را به گوش جان شنیدیم و بر بلندای تاریخ این سرزمین مقدس بالیدیم و خدای را بابت تمام محبتهایش بر این سرزمین و مردمان نیک اندیش آن سپاس گذاردیم. آنجا که رسول مهربانیها نوشیدن از پیمانه لبریز ولایت الهی را شایسته قومی میشمارد که خداوند آنها را دوست دارد و آنها نیز خداوند را دوست دارند: فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه و دست بر شانه سلمان میگذارد، گویا تمام تاریخ توحیدی این سرزمین مقدس و مردمان موحد آن را زمینه ساز شروع مسیری بلند تا رسیدن به موقعیتهای بلند فضل الهی و وسعت بخشی ایشان تا غلبه بر تمام پیکره نظام باطل میشمارد، در این کشاکش عشقبازی محب و محبوب، هم بلندای تاریخ این سرزمین رخ مینماید و هم بلندای بسیار فراتر آینده آن جلوهگری میکند.
من از اعماق تاریخ این سرزمین سخن میگویم. تاریخی که با دانایی و علم پیوند خورده؛ چه در دوران توحیدی زرتشت که در سرودههای خویش، دانش اندوزی، خردورزی، اندیشیدن و دانایی را ستوده و برای ما در گاتها از درگاه آفریدگار "اندیشیدن در آرامش"، "دانش برآمده از منش نیک" و "بهره مندی از شادمانی" را آرزو میکند و حتی اندیشمندان یونانی، نظیر فیثاغورث، دموکریتوس، افلاطون و ارسطو را از طریق مغان ایرانی با پیچیدگی و وجوه تجریدی عالم آشنا میکند؛ چه در دوران پس از طلوع پیامبر خوبیها که علم را نور و خدا را نور دانسته و بر همین وزان علم را دارای شرافت، قداست و احترام ذاتی میدانست، پیامبری که علما را وارث خود میدانست و هدف رسالت خود را تعلیم عنوان میکرد و تکریم عالم را تکریم شان خداوند سبحان میدانست، پیامبری که عالم را بر عابد ۷۰ درجه مرجح و برتر میدانست، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ماهها، پیامبری که عالمان را وارثان و نزدیکترین گروه به انبیا میدانست، پیامبری که خداوندش به قلم قسم یاد کرد و کتاب آسمانی معجزه او بود، پیامبری که حکمت را گمشده مومن میدانست، پیامبری که علم را بر هر مرد و زنی فریضه و تبعیض در این زمینه را مردود میدانست، پیامبری که تعلیم را از گهواره تا گور و از شرق تا غرب مورد تاکید قرار داد.
من از اعماق تاریخ این سرزمین سخن میگویم.
تاریخی که تاروپودش با نهادهای علمی همچون فرهنگستان نصیبین، فرهنگستان جندی شاپور، کتابخانه سارویه پیشدادیان، ریشهر بوشهر، شهر فرهنگ و ادب عیلامیان، مساجد، دارالعلم ها، بیت الحکمه ها، نظامیه ها، بیمارستان ها، رصدخانه ها، ربع رشیدی ها، حوزههای علمیه، دارالفنون و دانشگاههای جدید تنیده شده است. تاریخی توحیدی و نورانی که با قیام لله حضرت روح الله و ملت ایران شکوه بیشتری یافت. تاریخ حرکت در مسیر نور، تاریخ فتح قله ها، تاریخ حماسهها و رشادتها، تاریخ مسئولیت پذیری، تاریخ ایثار و گذشت، تاریخ علم و فرهنگ و هنر، تاریخ عدالت خواهی و آزادی و آزادگی، تاریخ ظلم ستیزی، تاریخ کمک به جهانیان و انسانیت، تاریخی که پرچم فتوحات آن را پیامبر رحمت، امیدوارانه بر دوش فارسیان نهاد و دانش در ثریا را نیز در ذهن و دست پرتوان آنان دید. تاریخی که فراتر از دیروز و امروز، ما را به آیندهها پرواز میدهد و تا میراث داری صالحان بر زمین عهد ما را یادآوری مینماید. در چنین تاریخ، قاموس و مسیری، استادی شانی دگر مییابد و تنها به تعلیم دانستههایی که در هر جای دیگری ممکن است یافت شود تقلیل نمییابد. اساسا چنین فروکاستی نسبتی با تاریخ و آینده این سرزمین ندارد.
دانش در این کهن تاریخ همواره ممزوج با ادب، اخلاق و معنویت بوده و تولید "استاد تک ساحتی" ثمره ناپاک تمدن سرمایه سالار مدرن است که جان ما را آزار میدهد. استادی در این مرزو بوم، با فرهیختگی، اخلاق، تهذیب، مسئولیت پذیری، دردآشنایی، ایثار، امیدواری و بسیاری از دیگر فضائل گره خورده است. کمااینکه بر اساس چنان سنت قویمی، مردمان این مرزوبوم که فرزندان خود را به رسم دیرین و کهن تعلیم و تادیب به ما به امانت سپرده اند، انتظاری فراتر از انتقال دانش از ما دارند؛ لذا خوب بنگریم که چه طرحی را بر این ودیعه الهی نقش میزنیم و برای این تاریخ پرشکوه چه به یادگار میگذاریم؟
امروز ماییم و راه آینده و این رسالت سنگین تاریخی، ملی، دینی و انقلابی. صدایی از اعماق تاریخ تا امروز ایران ما را، من و شما را، فرامیخواند و در کنار جهد علمی، که عنصر هویتی ایرانیان است، تعهد و تقویت فرهنگ و تمدن خود را از ما مطالبه میکند تا با تعمیق ایمان و امید به قله پیشرفت برسیم.
یاران! خوب بنگریم که در کجای این تاریخ ایستادهایم ...
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز