به گزارش مجله خبری نگار، اضطراب مثل یک آژیرخطر عمل میکند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید اصلیترین سلاح انسانهای اولیه همین اضطراب و احساس خطر بود که باعث میشد در دروه شکار و گردآوری راحتتر زندگی کنند. اما امروزه ماهیت اضطراب فرق کرده است.
به نقل از سایکولوژی تودی، قطعا برای شما پیش آمده ناگهان در هنگام کار، غذا خوردن یا خواب به این فکر بیفتید که آیا شغل من مناسب است یا رابطه عاطفی مناسبی دارم و خیلی سوالات دیگر، سوالاتی از جنس زندگی مدرن که گاهی اوقات باعث میشوند تا سطح هوشیاری ما نسبت به مسائل بیشتر بشود. البته شاید برخی از آنها هم احساسی کاذب باشند.
اصل کار اضطراب کمک به میل انسان برای بقا و جنگیدن برای زندگی است. اما چیزی که مهم است نحوه تفسیر و نگاه شما به اضطرابی است که شاید روزانه با آن مواجه هستید. به چند روش میتوانید تهدید اضطراب را به فرصتی برای موفقیت خود تبدیل کنید.
اگر به اطراف خود دقت کرده باشید. بیشتر چیزها یا سیاه پنداشته میشوند و یا سفید، اما زندگی صفر و صدی نیست. خیلی مواقع وقتی شما نگران چیزی هستید نباید سیاه و سفیدی به آن نگاه کنید. بدانید که همیشه راهی بین آن دو وجود دارد و بینش خود را از بدبینی و خوش بینی مطلق به بینش منطقی تبدیل کنید. باید بتوانید این را با خواندن کتاب یا درس گرفتن از تجربیات دیگران مطالعه کنید.
شما باید بتوانید اضطراب را متفاوت معنا کنید. صرفا بهعنوان منبعی از استرس نبینید. معمولاً افکار مضطرب یک پیام بزرگتری دارند. به عنوان مثال، اگر به سادگی به افکار سطحی نگاه کنید (مثلاً اضطراب در مورد موفقیت)، نگرانی شما را به سمت راه حل دستیابی به هدف بعدی سوق میدهد. یعنی شما پختهتر میشوید و شاید حس نگرانی در آن لحظه با شما کمک کند با مرور تجربیات خود تصمیم اشتباهی نگیرید.
افکار مزاحم افکاری تکرار شونده، ناخواسته و مداوم هستند که باعث رنج میشوند و شما را از زمان حال خارج میکنند. رسالت آنها این است که به عنوان حقایق مطلق باور شوند و باعث شک شوند. در هسته، افکار مزاحم یک اعتیاد روانی هستند (کلی و کان، ۱۹۹۴). آنها به عنوان مکانیزمی عمل میکنند تا شما را از ترک احساسات آسیب پذیرتردور کنند افکار مزاحم به این بهانه عمل میکنند که اگر بخواهید دستورات آنها را دنبال کنید، میتوانید از رنج و آسیب پذیری ذاتی انسان بودن اجتناب کنید.
یاد بگیرید که افکار مزاحم را با گسترش فضای بین افکار و پاسخ خود به آنها قطع کنید (فرانکل، ۱۹۸۵). گوگل کردن، پشتکار، صحبت کردن با دوستان، و جستجوی اطمینان تنها ترس را تغذیه میکند و به آن اجازه میدهد تا جوانه بزند.
سعی نکنید از چیزی فرار کنید. زمان اضافی برای خود نخرید. این کار باعث میشود شما بیشتر غرق آن مشکل و ترس ناشی از آن بشوید و فرصتهای زیادی را از دست بدهید. به سلامت روان خود آسیب جدی وارد کنید. مثلا اگر فکر میکنید درگیر فرد اشتباهی هستید یا ادامه دادن این رابطه عاطفی یا حتی شرایط کاری به ضرر شماست بهتر است به جای وسواس فکری، با ان مشکل مواجه شوید و منطقی همه چیز را ارزیابی کنید.
هدف اضطراب سوق دادن شما به سمت یک فکر منطقی و انتقادی در سبک زندگی شماست.
منبع:فرارو