به گزارش مجله خبری نگار،شاید تصور کنید زندگی بعد از طلاق برایتان غیرممکن است و به همین خاطر به زندگی ناخوشایندی که دارید به ناچار ادامه میدهید. ولی باید بدانید بعد از طلاق، فصل جدیدی از زندگی شما شروع میشود که میتواند همراه با احساسات مثبت و منفی جدید باشد، ولی این که زندگیتان به سمت بهتر شدن یا بدتر شدن برود کاملا بستگی به تصمیمات خودتان دارد.
پذیرش چالشهای بعد از طلاق حتی اگر بدون تنش انجام شده باشد مسلما کار سختی است، ولی گذر زمان همه چیز را سادهتر میکند.
شما میتوانید بعد از طلاق با برداشتن گامهای اصولی حتی تبدیل به آدم بهتری شوید.
هر فردی بعد از طلاق باید از مرحله انکار و سوگواری و اندوه بگذرد تا در نهایت بتواند بر روحیات خود مسلط شود و زندگی را از سر گرفته و به سمت پیشرفت و بهتر شدن قرار بگیرد.
مراحلی که بعد از طلاق با آنها روبرو میشوید برای همه افراد یکسان است، ولی گذر از آنها برای برخی زودتر و برای برخی با تصمیمات اشتباه و گوشه نشینی دیرتر اتفاق میافتد.
به هر حال برای برگشت به زندگی بعد از طلاق باید تمام این مراحل را پشت سر بگذارید تا از نظر روحی آمادگی شروع یک زندگی جدید را پیدا کنید.
طلاق یک استرس بزرگ و تنش بسیار زیاد به زندگی و روح و روان افراد وارد میکند. در اغلب موارد سیستم مکانیسم دفاعی مغز برای حفظ سلامت روان شروع به انکار واقعیت میکند. شما حس میکنید در یک کابوس هستید و هر لحظه منتظرید این کابوس استرس زا تمام شده و از خواب بپرید. شما باورتان نمیشود که طلاق گرفته اید و تغییر به این بزرگی در زندگیتان ایجاد شده است.
معمولا بعد از طلاق افراد دچار خودسرزنش گری میشوند و نمیتوانند با احساس گناه خودشان کنار بیایند و تمام تقصیرها را به گردن خودشان میاندازند و همین کار باعث میشود حالشان بدتر شود. در حالی که اتفاق پیش آمده به خاطر عدم سازش هر دو نفر شما یا عدم تفاهم بوده است. طلاق مانند همه اتفاقات دیگر زندگی میتواند در گذشته بماند و تاثیر مخربی بر آینده شما نگذارد و تجربیات آن باعث شود شما تبدیل به فردی بهتر و با تجربهتر شوید.
بعضی از افراد در این مرحله برای فراموش کردن بسیاری از وسایل قبلی را دور میریزند که کاملا اشتباه است و هزینه زیادی بر دوش شما میگذارد.
بهترین کار این است که تمام وسایل را در گوشهای انبار کنید و بعد از التیام و از بین رفتن حساسیتها از آنها استفاده کنید.
بعد از این که بالاخره پذیرفتید که طلاق گرفته اید و تنها شده اید، ترس از آینده نامعلوم به سراغ شما میآید. شما میترشید که شاید نتوانید به تنهایی از عهده زندگی و مشکلاتش بر بیایید. اگر شغل مناسبی نداشته باشید، استرس مالی و چگونگی تامین مخارج و مدیریت مشکلات مالی به سراغتان میآید. اگر سرپرستی فرزندتان بر عهده شما باشد نگران این هستید که نتوانید به تنهایی او را تربیت کنید.
زمانی که ترسهای زیادی شما را احاطه میکند دوباره مغزتان دست به هر کاری میزند تا از سلامت روان شما محافظت کند و این بار مکانیسم دفاعی فرار از واقعیت فعال میشود. در این دوره اگر مراقب نباشید ممکن است دست به کارهای هیجانی و پرخطر بزنید مثلا وارد شدن به روابط عاطفی یا جنسی متعدد و بدون ملاحظه یا حتی اعتیاد و .... این کارها شاید در کوتاه مدت نتیجه بدهد، ولی در بلند مدت اثر تخریبی بر روحیه شما خواهد گذاشت.
حتی اگر تصمیم به پناه بردن به آغوش شخصی دیگر برای کوتاه مدت دارید تا زخمهای روحی تان را التیام بدهید مراقب انتخابتان باشید، از آنجا که در شرایط روحی فعلی شما امکان انتخاب اشتباه بسیار زیاد است، روی این رابطه برای بلند مدت حساب باز نکنید.
بعد از این که راه حل هایتان برای زندگی مستقل به نتیجه دلخواه نرسد احساس تنهایی به سراغتان خواهد آمد و حس میکنید دنیا به آخر رسیده و هیچ کس نمیتواند شما را درک کند.
ممکن است بخواهید دوباره روابط دوستی قدیمی را بسازید که اتفاق بسیار خوبی است و میتواند شما را از تنهایی خارج کند.
ولی به دنبال معشوق قدیمی گشتن میتواند کمی چالش برانگیز باشد، ولی به هیچ عنوان نباید به ملاقات دوستان مشترک با همسر سابقتان بروید.
ممکن است به دلایل مختلف اندوه و غم ناشی از طلاق به شما هجوم بیاورد و با خودتان تصور کنید کهای کاش طلاق نمیگرفتید و اگر جدا نمیشدید زندگی برایتان بهتر بود و احساس میکنید که چیزی ارزشمند و بسیار عزیز را از دست داده اید.
ولی باید بدانید که احساس غم و اندوه بعد از دست دادن یک چیز کاملا طبیعی است و به این معنی نیست که طلاق شما اشتباه بوده است.
بعد از احساس غم، دچار احساس خشم میشوید. از همسر سابقتان خشمگین میشوید که حق یک زندگی شاد و همراه با آرامش را از شما گرفته است.
در این دوره خشمها و احساساتی که درونتان انباشته شده است و هیچ وقت فرصت بروز نداشته اند، نمایان میشوند.
خشمی ناشی از ناگفتهها، ناحقیها، توهینها و ....
به خشمتان اجازه بروز و ظهور بدهید تا بعدا دچار مشکل خشم فروخورده و فشار روحی ناشی از آن نشوید.
بعد از بیرون ریختن خمشتان کم کم زمان رهایی میرسد.
حالا زمان رها کردن رسیده است، درست است که از نظر فیزیکی جدا شده اید، ولی از نظر ذهنی نیاز به رهایی دارید که حتما متوجه شده اید پروسهای زمان بر است. اگر فکر میکنید از نظر روحی آسیب دیده اید بهتر است با یک مشاور در این زمینه صحبت کنید تا آسیبهای روانیتان را درمان کنید.
احساسات مثبت را در خودتان تقویت کنید. به خودتان بگیید که با ارزش هستید و لیاقت بهترین زندگی را دارید.
به دنبال علاقمندیهای خودتان بروید و از نظر روحی و جسمی خودتان را پرورش دهید.
ورزش کنید و با دوستانتانرفت و آمد کنید.
دکوراسیون منزل را در حد توان تغییر دهید.
به مسافرت بروید.
از نظر مالی به زندگی تان سر و سامان بدهید و استقلال مالی پیدا کنید.
هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت برای خودتان تعیین کنید.
با اطرافیان معاشرت کنید.
باید آثار زندگی قبلی را کاملا پاک کنید و به دورهای جدید منتقل شوید.
هیچ نقابی بر چهره خود نزنید، شما نه قربانی هستید نه قهرمان، فقط اشتباهی که مرتکب شده بودید را با طلاق جبران کردید. به نقش خود در طلاق واقف باشید و با پیامدهای آن مواجه شوید.
همسر سابق شما هیولا نبوده، فقط تفاهم لازم برای زندگی کردن با هم را نداشتید.
خودتان را لایق دوست داشتن و دوست داشته شدن بدانید.
مسلما شما فردی هستید که به نظر خیلیها دوست داشتنی میآیید. کافیست کمی بشاش باشید و با اطرافیان گرم بگیرید.
بعد از این که احساس ارزشمندی را بدست آورید میتوانید دوباره به جنس مخالف اعتماد کنید.
بسته به میزان آسیبهای عاطفی و عمق این آسیبها رسیدن به این مرحله میتواند برای هر کسی متفاوت باشد.
مهمترین مسئله برای این که دوباره اشتباه گذشته را مرتکب نشوید این است که به استقلال مالی برسید. شما علاوه بر رسیدن به استقلال مالی و فیزیکی باید به استقلال ذهنی هم برسید. اجازه ندهید دیگران به خاطر مطلقه بودن در زندگی شما دخالت کنند. آنها مشکلات شما را پشت سر نگذاشته اند و نمیتوانند به درستی شرایط شما را درک کنند.
برچسب فضولی ممنوع را به هر کسی که قصد دخالت یا تحت فشار گذاشتن شما را دارد، نشان دهید. گاهی لازم است در این مرحله با جدیت برخورد کنید تا دیگران خط قرمزهای شما را بشناسند.
خودتان را به عنوان فردی مستقل که حقوق طبیعی و انسانی دارد بپذیرید.
اگر میخواهید دوباره به زندگی برگردید و خوشحالی و رضایت را تجربه کنید باید هدفمند باشد. به خودتان باور داشته باشید و هدفمند عمل کنید. به علاقمندیهایی که در دوران تاهل نمیتوانستید به آن برسید، بپردازید، تجربه و مهارتهای خودتان را افزایش دهید.
بعد از این که خودتان را از تمام قید بندهای ذهنی رها کنید و به استقلال شخصی برسید، میتوانید دوباره در آسمان آبی پرواز کنید.
طی کردن این مراحل بستگی به شخصیت و شرایط هر کسی متفاوت است و شاید نتوانید در تمام آنها موفق شوید.
اغلب افراد در مدت زیادی را در مرحله انکار میمانند و در لاک تنهایی فرو میروند یا بدون داشتن مهارتهای ارتباطی لازم وارد ارتباطهای هیجانی با جنس مخالف میشوند که منجر به سوءاستفاده از آنها و آسیب بیشتر میشود.
بازگشت به زندگی بعد از طلاق برای یک نفر ممکن است ۱ سال طول بکشد و برای دیگری ۴ سال، ولی باید بدانید که زمان همه چیز را حل میکند.
یکی از اشتباهات رایج بعد از طلاق این است که به خاطر فرار از تنهایی یا اندوه یا سرزنش دیگران تن به ازدواج بدهید بدون این که از نظر روحی التیام پیدا کرده باشید و از نظر منطقی بتوانید درست انتخاب کنید.
جدایی و طلاق به دلیل یک سری رفتارهای اشتباه و الگوهای انتخاب اشتباه از سوی شما بوجود آمده است و قبل از این که بتوانید این الگوهای اشتباه را تشخیص دهید، اصلاح کنید و تجربه لازم را بیاموزید، ازدواج مجدد منجر به شکست و ناراحتی مجدد خواهد شد.
گذر از بحران طلاق و تجربه گرفتن از اشتباهات گذشته و بدست آوردن احساس ارزشمندی و عزت نفس حداقل بین ۶ ماه تا یک سال به طول خواهد انجامید.
در این مدت میتوانید باب آشنایی را با جنس مخالف باز کنید، ولی نباید در مورد ازدواج تصمیم بگیرید.
منبع:اینفو